در دنیای امروز، مخاطب دیگر با «تبلیغ» ارتباط برقرار نمیکند؛ او با روایت ارتباط میگیرد. برندهایی که هنوز فکر میکنند دیدهشدن یعنی تکرار نام، تخفیف و شعار، معمولاً در شلوغی شبکههای اجتماعی گم میشوند. آنچه برند را ماندگار میکند، نه بودجه تبلیغاتی، بلکه داستانی است که تعریف میکند.
روایت چیست و چرا اهمیت دارد؟
روایت یعنی اینکه برند تو فقط «چه میفروشد» نباشد، بلکه مشخص کند:
چرا بهوجود آمده؟
از چه چیزی دفاع میکند؟
چه مسئلهای از مخاطب را حل میکند؟
مخاطب امروز قبل از خرید، میخواهد بداند با چه جهانبینیای طرف است. روایت، پلی است بین محصول و احساس.
برندهایی که روایت ندارند، معمولاً این نشانهها را دارند:
محتوای پراکنده و بدون هویت
تقلید از ترندها بدون ارتباط با ذات برند
وابستگی شدید به تبلیغات پولی
نداشتن صدای مشخص در شبکههای اجتماعی
این برندها شاید دیده شوند، اما به خاطر سپرده نمیشوند.
وقتی روایت برند مشخص باشد:
ایدهپردازی سادهتر میشود
محتوا انسجام پیدا میکند
تیم تولید محتوا سردرگم نمیشود
مخاطب حس آشنایی و اعتماد میگیرد
در واقع روایت، همان اتاق فکری است که برند همیشه به آن نیاز دارد.
یکی از مؤثرترین ابزارهای روایت، محتوای گفتوگومحور مثل پادکست است. پادکست به برند اجازه میدهد:
انسانیتر صحبت کند
تجربهها را واقعی منتقل کند
پشتصحنه تفکر برند را نشان دهد
به همین دلیل است که بسیاری از برندهای موفق، سراغ پادکست و روایتهای شنیداری رفتهاند.
برخلاف تصور رایج، روایت فقط احساسی نیست؛ روی سئو سایت هم اثر مستقیم دارد:
محتوای عمیقتر = زمان ماندگاری بیشتر کاربر
ساختار منسجم = اعتماد موتورهای جستجو
تولید محتوای مستمر = افزایش اعتبار دامنه
گوگل هم دقیقاً مثل مخاطب، به محتوای بیروح علاقهای ندارد.
اگر برندت هنوز روایت ندارد، هرچقدر هم تولید محتوا کنی، نتیجه مقطعی خواهد بود. اما وقتی روایت شکل بگیرد، محتوا معنا پیدا میکند، مخاطب همراه میشود و برند کمکم از «دیدهشدن» به «ماندن» میرسد.
برندها با تبلیغ معرفی میشوند، اما با روایت زندگی میکنند.
#روایت #پادکست #شروع_از_صفر # هرمزگان #گفتگو