Nima
Nima
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

طرد، سرخوردگی، خشم

.

.جامعه‌شناسان در مطالعه فقر، رفاه و طبقه‌بندی اجتماعی از مفهومی تحت عنوان طرد استفاده می‌کنند؛ مفهومی که می‌توان آن را به راه و روش‌هایی که در طی آن‌ها افراد از مشارکت کامل در جامعه بزرگتر محروم می‌شوند، تعریف کرد. برای مثال کسانی که در حاشیه زندگی می‌کنند و در منطقه آن‌ها مدرسه‌های خوب و فرصت‌های اشتغال کافی وجود ندارد، ممکن است کاملا محروم از فرصت‌هایی باشند که اکثر مردم جامعه برای بهبود بخشیدن به زندگی خود در اختیار دارند.امعه‌شناسان در مطالعه فقر، رفاه و طبقه‌بندی اجتماعی از مفهومی تحت عنوان طرد استفاده می‌کنند؛ مفهومی که می‌توان آن را به راه و روش‌هایی که در طی آن‌ها افراد از مشارکت کامل در جامعه بزرگتر محروم می‌شوند، تعریف کرد. برای مثال کسانی که در حاشیه زندگی می‌کنند و در منطقه آن‌ها مدرسه‌های خوب و فرصت‌های اشتغال کافی وجود ندارد، ممکن است کاملا محروم از فرصت‌هایی باشند که اکثر مردم جامعه برای بهبود بخشیدن به زندگی خود در اختیار دارند.


افراد برای برخورداری از زندگی کامل و فعال نه فقط باید بتوانند خوراک، پوشاک و خانه خود را تامین کنند، بلکه همچنین باید به کالاها و خدمات ضروری مثل حمل‌ونقل، تلفن، اینترنت، بیمه و خدمات بانکی میز دسترسی داشته باشند. برای آن که جامعه بتواند منسجم و یکپارچه شود، بسیار اهمیت دارد که اعضای آن از نهادهای همگانی از قبیل مدارس، امکانات درمانی و بهداشتی و حمل و نقل عمومی بهره‌مند باشند. وجود این نهادهای همگانی و امکانات و خدمات ضروری در ایجاد حس انسجام اجتماعی در میان جمعیت نقش مهمی دارند.
طرد سه بعد مختلف دارد که شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می‌شود. در بحث طرد اقتصادی این سازوکارهای محدودیت‌زا از جهت تولید، اشتغال و مشارکت در بازار کار در حال حذف بخشی از جامعه در کار محدود کردن مشارکت افراد در جامعه هستند؛ طردی که از طریق نرخ بالای بیکاری، ضعف بنگاه‌های کاریابی یا به عبارتی تئاتریکال بودن این بنگاه‌ها و همچنین پاسخ‌گو نبودن اشتغالات افراد در تامین اقتصادی در حال رخ‌ دادن است. صد البته که این پایان کار نیست، طرد اقتصادی همچنین ممکن است از جهت الگوهای مصرف رخ دهد، یعنی از این جهت که مردم در زندگی روزمره خود چه چیزهایی می‌خرند، و مصرف یا استفاده می‌کنند. برای مثال نداشتن تلفن یا اینترنت می‌تواند در طرد اجتماعی نقش داشته باشد- تلفن و اینترنت اصلی‌ترین خطوط تماس میان افراد و دنیای وسیع اجتماعی آنهاست.
طرد اجتماعی به شدت با طرد اقتصادی در هم تنیده است، از آن جهت که طبقه اقتصادی در تعیین میزان محرومیت و طرد اجتماعی تجربه شده‌ از سوی افراد نقش مستقیم دارد. طرد اجتماعی در اکثریت قریب به اتفاق موارد ارتباط مستقیمی با فرصت‌های کمتر برای تفریح، مشارکت مدنی ضعیف و ارتباطات اجتماهی ضعیف رابطه‌ای قوی دارد. در مبحث طرد ساسی با توجه به شرایط جامعه ایران این نوع از طرد را در ناکارآمدی نهادهای انتخابی، قدرت عموما غیرقابل مهار نهادهای انتصابی و همچنین تضاد منافع بخشی از طبقه حاکم با منافع اکثریت جامعه به خوبی مشاهده کرد.
همانگونه که شرح آن رفت طرد در نهایت به محرومیت منجر می‌شود، محرومیتی که علاوه بر بعد مطلق و عینی آن نباید به هیچ‌وجه بعد نسبی و ذهنی آن را دور از نظر داشت. جامعه‌شناسان بسیاری در مطالعه فقر معتقدند که فقر را نه به صورت مطلق و عینی که به صورت نسبی و ذهنی باید سنجید و اندازه گرفت. احساس فقر به طور معمول با آنچه که دولت‌ها به عنوان حداقل معیشت خانواده‌ها در نظر می‌گیرند اختلاف فاحشی دارد. برای مثال پیتر تاوسند (1979, 1987) در مطالعات خود به این نتیجه رسید که به طور متوسط نرخ مخارج ضروری از نظر افراد ۶۱ درصد بیشتر از آن چیزی است که دولت بریتانیا برآورد می‌کند.


بعد از این مقدمه طولانی به بحث اصلی و ارتباط این مبحث با حوادث این روزها می‌رسیم. طرد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فزاینده‌ای که در سال‌های اخیر به طور مداوم در جامعه احساسات گسستگی و عدم تعلق به جامعه را در افراد به خصوص در میان جوانان گسترده است در نهایت منجر به عدم احساس تعلق به جامعه و بروز این احساس سرخوردگی شده است. جامعه‌شناسان همواره بر تاثیر مستقیم سرخوردگی اجتماعی بر شیوع کجروی در میان افراد تاکید داشته‌اند. در رویدادهای اخیر و بروز خشم کور انباشته شده می‌توان رد پای این سرخوردگی ناشی از طرد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به خوبی مشاهده کرد.
صد البته که در این میان قدرت با واکنش‌هایی از قبیل جدا کردن آنانی که خشم خود را در قالب انواع تخریب‌ها و شعارهای تند نشان دادند، و برچسب اشرار بر پیشانی آنان نهادن، یا حتی قطع ارتباطات اینترنتی و حتی پیامک‌هایی در جهت تشویق مردم به گزارش فعالیت‌های اعتراضی، بیشتر به این فرایند طرد دامن زده و شکاف عمیق میان قشر کمتر برخوردار و قدرت را بیش از پیش تعمیق کرد، شکافی که سرخوردگی و احساسات آنارشیک افراد را افزایش خواهد داد.
تا زمانی که قدرت به رفتارهای منجر به طرد بخش بزرگی از جامعه بپردازد و این مسیر غلط را ادامه دهد، سرخوردگی و کجروی ناشی از آن عمیق و عمیق‌تر خواهد شد. محو شدن احساس تعلق فرد به جامعه در بلند مدت منجر به شکافی جبران ناپذیر در تعلق اجتماعی و ملی افراد می‌شود؛ شکافی که می‌تواند تا ترجیح و توجیه برتری سود شخصی در برابر سود اجتماعی و فروپاشی اجتماعی پیشروی کند.


جامعه‌شناسیایرانقدرتطردمحرومیت
کنجکاو در پیگیری علایق سطحی!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید