خیلی از اطرافیان ما فکر میکنند که سریال ترکی یعنی خطشکنی در رابط خانوادگی و خیانت، اما این اگر تصویر سریالهای ترکی در ۱۰ سال پیش بود، چند سالی هست که این فضا تغییر کرده و حالا هم بیشتر از آنکه یک هنر باشد، در حقیقت یک جور روزنامهنگاری اجتماعی و سیاسی است.
سریالهایی در سالهای گذشته موضوعات تجاوز را مطرح کردند و نحوه مواجهه را با آن آموزش دادهاند.
در کنار آن، از دلِ همانهایی که با خنده، خیانتی نام میگذاریم هم طرز برخورد با گسلهای خانوادگی، نحوه مواجهه افراد با این موضوع و تقابل مدنی را آموزش میدهند.
با سقوط برابری لیر در برابر دلار آمریکا، ارزانشدن تجهیزات و تولید، و آموزش نیروی انسانی مناسب و کافی، حالا رشد این سرگرمیسازی اجتماعی در ترکیه در چند جهت صورت میگیرد. از یک طرف سریالهای مافیایی رشد میکنند ولی در کنار آنها نوع تازهای از سریالها به میان آمدهاند که تولید آنها عمدتا زیر سر شرکت OGM است. داستانهایی با ادعای واقعی بودن به پشتوانه کلینیک روانشناسی یک چهره مشهور در سالهای گذشته و کتابهای. پرفروش او: گلسرن.
طی سه چهار سال گذشته سریالهای ترکی جنبه روانشناسانه و خود-درمانی هم پیدا کرده بودند و البته از طرف بخشی از جامعه رویانشناسی مورد انتقاد هم بودهاند.
تمام کشمکشها و توانهای سرگرمیسازی حالا به کنار هم آمده تا بحث به نقد سبک زندگی محافظهکارانه و سپس به ایدئولوژیهای افراطی بپردازد.
در جبهه سرگرمی علیه افراطگرایی، در عصری که رئیس جمهور از طرف مخالفانش به تمایل به گذشتهگرایی عثمانی و افزایش نقش ایدئولوژی در سبک زندگی متهم است، حالا سریال غنچههای سرخ در نوک پیکان مبارزه است.
در سریال غنچههای سرخ، که تاکنون ۲ قسمت از آن پخش شده و مشخص نیست قسمتهای بعدی در کار باشد، ما با سبک زندگی یک پزشک سکولار حامی قانون و ترکیه مدرن، در برابر یک فرقه مذهبی به نام فانیها طرفیم که از قونیه تا استانبول ریشه دوانده طرفیم. با زنان تحت سلطه، تقابلی میان ۵۰۰ سال پیش در عصر عثمانی در کنار چهره امروزین استانبول، حضور فردی که با قواعد امروزی بیگانه است و در درون زنجیره روابطی پیچدر پیچ و مذهبی بزرگ شده و گاهی سر و کارش به جامعه مدرن میافتد، تناقضات را به شدت نمایش میدهد.