به عنوان کسی که از بچگی در حوالی خیابان تختطاووس در تهران زیسته، بگم که بعد از سالهای دور(سالهایی که درختهای طبیعی کریسمس در حوالی بزرگراه گذاشته میشد و فروش میرسید) خیابان نادرشاه (میرزای شیرازی) امسال حال و هوایی به مراتب پرشورتر از هر سال داشت.
امسال درختان کریسمس به مراتب زیبا و در تولید انبوه، در تنوعی بالا به فروش میرسید و در کنار درختها، به نظرم میرسید که اتفاقا این بار شنیدن زبان فارسی از زبان ارمنی بیشتر رونق داشت. ترکیب المانهای درختهای کریسمس با شب یلدا، خرمالو و حتی فروش آش رشته در کنار فروشگاهها، در مجموع رویدادی ایرانیتر از همیشه را به میزبانی ایرانیهای ارمنیتبار نوید میداد.
در کشوری که همزیستی دینی، قومی و آیینی، همیشه حضور داشته، صحبت از تفکیک قومیتی، التقاط نمادی (به معنی منفی آن) و ملیتسازی، احمقانهترین نوع خودکشی هویتی نیروهای اجتماعی و سیاسی است. ایرانیهایی که در کنار قنادی طلایی، نان گاتا میخرند و با صدای هایده، آش رشته میخورند پیوندی استوارتر از خیالات تجزیهطلبان دارند.