محتوای تعاملی، در واقع محتوایی است که برای جلب توجه و مشارکت مخاطب تولید میشود. این جلب مشارکت میتواند انواع مختلفی داشته باشد. از سادهترین آنها که میتواند سوالی باشد که با کلیک بر روی محلی خاص، جواب آن مشخص میشود. همچنین وبسایتهایی که از شما سوالات متفاوت میپرسند و در انتها امتیازتان را محاسبه میکنند نیز جز این دسته محسوب میشوند. به صورت کلی مشارکت دادن مخاطب در هر محتوایی باعث خلق این نوع محتوا میشود.
محتوای تعاملی به بازاریابان محتوا این امکان را داده است که تجربهای جدید برای مخاطبان خود خلق کنند و در این حین اطلاعاتی مفید نیز در اختیار آنها قرار دهند. همچنین سوالات ارزیابی و اخذ نظر مخاطبین برای بهبود محصولات نیز از بهترین انواع اقدامات تعاملی هستند. هر چه مخاطب تأثیر مشارکت خود را بیشتر ببیند، طبعاً تأثیر محتوای تعاملی نیز بیشتر خواهد شد.
بازاریابان محتوا از طریق محتوای تعاملی، متوجه تأثیر محتواهای تولیدیشان میشوند. از این طریق میتوانند به محتواهای تولیدی خود ارزش بیافزایند.
برای هر زمان، هدف، مخاطب و پروژهی خاص میتواند یک محتوای تعاملی مخصوص وجود داشته باشد. اما با وجود این انعطافپذیری بینظیر، همچنان تعدادی از انواع این نوع محتوا هستند که بیشتر از بقیه مورد استفاده قرار میگیرند و محبوبترند.
در سالهای اخیر پای این نوع محتوا به صنعت سرگرمی نیز باز شده است. در ابتدا این بازیهای ویدئویی بودند که داستان خود را به صورت تعاملی و همکاری گیمر پیش میبردند و با هر انتخاب، نتیجهای متفاوت رقم میخورد. کمکم این نوع محتوا راه خود را به دنیای فیلم و سریال نیز باز کرد. فیلم Black Mirror: Bandersnatch که بر روی پلتفرم نتفلیکس منتشر شد، احتمالاً اولین اثر بلند و جدی در دنیای فیلمسازی که به صورت تعاملی ساخته شده است. در این اثر، در موقعیتهای تصمیمگیری، مخاطب به جای شخصیت انتخاب میکند و بر اساس آن، پایانهای متفاوتی رقم میخورد.
در بحث استفاده از محتوای تعاملی در دنیای سرگرمی، احتمالاً تازه در ابتدای آن قرار داریم و پیشبینی میشود که در سالهای آینده استفاده از این نوع محتوا گسترش بیشتری پیدا کند. چرا که جذب مشارکت مخاطب، برای او جذابتر است.