?چند باری پیش آمد که ما با توجه به وضعیت بارداری از ایشان خواهش کردیم که اگر نیاز به استراحت دارد از مرخصی استفاده کند. هر زمان که از مرخصی صحبت می شد خیلی صریح میگفت الان اصلا وقت این صحبتها و درخواست ها نیست. بیماران به ما احتیاج دارند. چشم امید خانوادههای شان به ماست. یا مدام میگفت همین طوری در بیمارستان نیرو کم است و کادر درمان در چند شیفت کار می کنند و خسته میشوند. من در این شرایط چطور میتوانم مرخصی بگیرم در حالی که سالم هستم و مشکلی ندارم.»
?دخترم مشتاق خدمت به بیماران و خانوادههای آنها بود و تا آخر با ایمان و عقیدهای راسخ به خدمت در بیمارستان ادامه داد. (حتی در شبهای ماه رمضان و شب های قدر بیمارستان را ترک نکرد و بر بالین همین بیماران ماند و قرآن تلاوت کرد.)
?مصاحبه با پدر پرستار شیرازی خانم مریم رحیمی
پ ن: شاید با خودمون فکر کنیم آیا لازم بود این بنده خدا جونش رو از دست بده؟ ولی سوال درست اینه که این بنده خدا با حضورش در بیمارستان باعث نجات چند بیمار کرونایی از مرگ شده... اینجوری شاید هم ارزش کار اون فرد رو بهتر بفهمیم هم ارزش هدف و نیت اون فرد رو.......