داشتم این اخبار معامله ایران و آمریکا را میخواندم. و شوکی که مخالفان پیشرفت و موفقیت ایران به آنان وارد شده بود و بازتابهای جهانی... که ناگهان پیام ترور در شاهچراغ منتشر شد.
دیگر این حد از تکراری بودن فرایند حالگیری مردم ایران خیلی به چشم آمدنی شده... خب آنها حیاتشان وابسته به پول است و پول را فقط زمانی میگیرند که یا مردم ایران را به جان هم بیندازند یا به هر شکل ممکن تلاش کنند مردم این سرزمین خوشحال نباشند. جنگ جنگ روانی ست دیگر.
اما تلاش مذبوحانه می کنند... مشخص است! این کارهایشان که جدید نیست... آخرین هم نیست. اما مرور چهل و چند سال تاریخ اخیر ایران نشان میدهد دشمنِ بیخدا تا چه حد ضعیف و ایران متکی به نصرت الهی تا چه حد قوی شده است.
در حال خواندن فصل پایانی کتاب بی نظیر سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی بودم. کتاب « توسعه و مبانی تمدن غرب». خبر دهید که این کتاب در دانشگاه های ما تدریس می شود... درباره آن بیشتر خواهم نوشت. هم دوست داشتم سریع تر به پایان کتاب برسم، هم دوست داشتم هرگز تمام نشود. همچنان متحیرم از این قلم و از این تجزیه تحلیلها و از نوع نگاه متعالی ایشان در آن زمان.
متنی که در ادامه می آید بخشی از فصل آخر این کتاب است:
«انقلاب اسلامی ایران آغاز عصر جدیدی در کره زمین است که دیر یا زود آثار تحقق آن را در جهان آینده خواهیم دید.
این انقلاب صرفا با وجه سیاسی تمدن غربی یعنی امپریالیسم رو در رو نیست. همان طور که پیش از این عرض شد، مَثَل این سخن، مَثَل آن است که بگوییم ما فقط با دندانهای غول میجنگیم و به بقیه اعضایش کاری نداریم. آیا میتوان فقط با دندانهای غول جنگید و با مغز آن کاری نداشت؟
انقلاب اسلامی ایران آغاز عصر فرهنگی جدیدی در عالم و سر منشأ تحولی فرهنگی است که در آینده بنیان همه چیز را، از اقتصاد و هنر گرفته تا سیاست و تمدن، زیر و رو خواهد کرد و طرحی نو در خواهد افکند.
ریشه همه تحولات ظاهری، فردی و اجتماعی، در تحولات اعتقادی است و به همین علت است که حقیر با یقین کامل و با اطمینانی این چنین، درباره آینده جهان سخن میگویم، چرا که اکنون امت مسلمان بار دیگر به پیمان نخستین خویش با آفریدگار جهان بازگشته است، به عهد الست : الست بربکم قالوا بلی و این عهد اَلَست، خورشیدی تازه را در آسمان تاریخ متولد ساخته است که نور آن سراسر جهان را در خواهد نوردید و بنیان همه چیز را دیگرگون خواهد ساخت. شناخت اجمالی ماهیت تاریخ کافی است که انسان را به یک چنین نتیجه ای برساند.»