اولین کتبی که از آثار علامه شهید مطهری خواندم کتاب جاذبه و دافعه حضرت علی علیه السلام بود. و چه کتاب فوق العادهای بود. خیلی شخصیت ساز و نظام فکری ساز.
کتاب توضیح میده که انسان سالم نمیتونه فقط جاذبه داشته باشه، حتما دافعه هم داره.
یعنی کسی که فکر و اندیشه داشته باشه یعنی به یه چیزایی عقیده داره و به یه چیزایی عقیده نداره. این باعث میشه کسانی که شبیهش فکر میکنن بهش جذب بشن و کسانی که شبیهش فکر نمیکنن دفع بشن.
مؤمنی که ایدیولوژی داره هم اینجوریه. که اسطوره این شخصیت علی علیه السلام هست. در عین اینکه هزاران فدایی داشت، در مقابل، سه گروه بزرگ ناکثین و مارقین و قاسطین دشمنش بودند.
پس خیلی طبیعی هست اگر دارای خط فکریای باشی که برخی قبولت داشته باشن، برخی نه.
اما یه نکته ظریف هست. در شناخت هرکس ببین چه کسانی جذبش شدن، چه کسانی دفع.
از اونا بفهم این فرد چه کسی هست. یعنی میشه از دوستان کسی او را شناخت و از دشمنانش هم.
چه گروهی از آدمها با چه تیپ و خط فکری این فرد رو تایید میکنن و قبول می کنن، چه گروهی با چه افکار و رفتارهایی این فرد رو رد میکنن.
اینجاست که هم میشه دیگران را درست شناخت. هم میشه شخصیت سالم برای خود ساخت.
طبیعیه در عین اینکه جاذبه داری، دافعه هم داشته باشی. درستش اینه. فقط مهمه بررسی کنیم چه کسانی جذب ما میشن و چه کسانی از ما فاصله میگیرن.
اگر اونایی که جذب میشن در دسته انسانهای صالح هستند و اونایی که فراریان و دفع میشن در دسته انسانهای ناصالح؛ عالیههه و باید از صمیم قلب بگی الحمدلله...