تا قبل از ظهور تکنوکراسی یا فن سالاری، اندیشههای فرهنگی و آرمانهای مقدس و مذهبی، حاکمیت بلامنازع بر نقش ابزار و آلات و کاربرد فن در حل نیازهای جامعه داشتند.
بناهای تاریخ و باشکوه، معابد و مساجد و کلیساها و مجسمهها، همه نشان از آن دارد که فن و دانش و ابزارهای صنعتی در خدمت آرمانها و عقاید و فرهنگها قرار داشت؛
با ظهور تکنوکراسی شاهد ادعای نوعی برابری فن و صنعت با انسان هستیم: انسان مساوی است با تکنیک.
در این جامعه رقابت میان تکنولوژی و فرهنگ بر سر حاکمیت بروز میکند. تا اینکه بلاخره در مسیر این حرکت به مرحله تکنوپولی میرسیم؛ مرحله ای که تکنیک مسلح به ایدئولوژی گشته، به تکنولوژی تحول یافته و حاکم بلامنازع میگردد.
در این دوران است که ابزار و تکنیک در اجتماع و فرهنگ هضم نمیشود، بلکه به آن هجوم میبرد و خود بر آن میشود که به فرهنگ تبدیل گردد.
در اینجاست که باید سنن و آداب، افسانهها و عقاید، سیاست و مقررات و حتی مذهب برای بقای خود وارد نزاع شده، به مقاومت دست یازند.
آوازهٔ « جدایی ارزشهای اخلاقی و معنوی از مبانی عقلی و علمی» اولین بار از زبان پیشگامان فرهنگ و تکنولوژی و دانش جدید، کپلر، نیوتون، گالیله، فرانسیس بیکن و ... شنیده شد.
این ندا صراحت لازم را دارا بود. گرچه افراد یاد شده هرگز زدودن نقش خالق عالم و نفی حاکمیت و مشیت او را بر جهان، در ذهن خود نمی پروراندند، اما ثمرهٔ جدایی علم و فن از ارزشهای معنوی و دینی، فاجعهای را به بار آورد که امروز شاهد آن هستیم؛ حاکمیت تکنیک بر اراده و آرمانهای انسانی؛ تسلیم فرهنگ به تکنولوژی، و در یک کلام: تکنوپولی (TECHNOPOLY)
?کتاب تکنوپولی ( تسلیم فرهنگ به تکنولوژی)؛
مقدمه؛ ص ۱ و ۲
?نویسنده: نیلپستمن؛ جامعهشناس آمریکایی
?دورهٔ اول بازخوانی و بررسی این کتاب را به لطف خدا با دوستان گذراندیم؛ ان شاء الله به زودی دورهٔ دوم آغاز خواهد شد. دوستان علاقهمند جهت شرکت در این دوره از طریق آیدی زیر در شبکه های اجتماعی پیگیر شوند. سپاس
@babarname_admin