به ایمان قسم، به عشق، به آزادی، به حقیقت، به شرف، و به خداییِ خدا قسم که در قلبِ آن کس که خانهاش را میخواهد، زادگاهش را دوست دارد، و حُبّ وطن فراوان دارد، همیشه نوری هست، همیشه چراغی، همیشه شعلهیی، آفتابی، روشناییِ بیپایانی...
در قلبش، همیشه در تاریکترین لحظههای ناامیدی، امیدی هست...
در متنِ سنگینترین دردها، برایش، راهِ درمانی هست...
در اندوه و عذابِ بیپایان، سبکبالی و نشاطی هست...
در فقر، ثروتی هست؛ در اسارت، عطرِ نجاتی هست، در دمِ مرگ، روشنایی توکلی هست...
به فرزندان خود، اگر به راستی خواهان خوشبختی عمیق آنها هستید، و اگر میخواهید که در قلبهایشان همیشه مِهری باشد، عطوفتی، صفایی، شوقی، و سلامتِ آرامشبخشی، حُبّ الوطن را بیاموزید...
شما اگر میدانید «ایمان» چیست، بدانید که مهرِ به میهن، از اوجِ ایمان سرچشمه میگیرد، و اگر نمیدانید چیست، بدانید که ایمان، همان چشمهی آبِ حیات است، همان علّتِ زیستن، کوشیدن، رفتن، جنگیدن، فریاد کشیدن، آواز خواندن، خوردن، نوشیدن، و تنها علّتِ راستینِ حضور.
میرمهنای شما به جمیعِمقدساتش قسم میخورَد که در قلبِ آنکس که این مِهرِ عظیم، و لطافتِ بیکران، و عطرِ نامیرا را نمیشناسد، هیچ چیز نیست الا کینه و نفرت و شهوت، بُخل و حسد و دنائت، تنگ چشمی و فساد و حقارت. دلهایشان از سرب است. بدکردارند، بد رفتارند، و بدگفتار.
لذتشان در آزار رساندن، به دیگران است. از آزادی بیزارند،و از رهایی، از امید، از طهارت، از نشاط. چیزی جُز عذاب و خشم و درد و شکست برای دیگران نمی خواهند و جُز سلطهی شیطان بر روان خویش.
شما ای کسانی که مرا پذیرفتید، و راه مرا! بدانید که بر پیشانیِ بلندِ این راه، با نور آفتاب نوشته شده: هرکس که عشقِ به وطن ندارد، قلبش از ایمان خالیِ خالی است؛ و آنکس که قلبش از ایمان خالیست، روحش زنجیریِ دائمِ دنائت است...
#نادر_ابراهیمی (بر گرفته از کتاب بر جادههای آبیسرخ؛ زندگی میرمهنا مبارز خطه جنوب ایران در برابر متجاوزهای اروپایی)
✍🏻 تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران