داستان من و استاد فرانسوی‌ام...

مردم غرب بی‌خبر و عقب نگه داشته شده‌اند...

سالی که در فرانسه دانشجو بودم و استاد جلسه‌ای برای انتخاب موضوع پایان نامه‌ام گذاشته بود، از من سوالاتی پرسید که ببیند به چه مشغولم و به چه مسائلی علاقه دارم‌.

وقتی گفتم در ایران مدرس بودم و وقتی به اینجا آمدم ناگزیر تدریس‌هایم را از طریق فضای مجازی ادامه دادم. پرسید: بیشتر دانشجویانت، خانم هستند یا آقا؟ گفتم بیشتر خانم.

گفت: آهان! بله شنیده‌ام که در ایران دختران امکان حضور در دانشگاه‌ها را ندارند و این دختران هستند که از طریق همین آموزش‌های غیررسمی سعی می‌کنند خود را رشد دهند و ارتقا دهند.

شوک شدم. همه وجودم خشم و غیرت شد. با یک ناراحتی و تندی گفتم: شما گفتید من چون رزومه قوی دارم و یک ارشد هم از ایران گرفته‌ام، نیاز نیست سال اول ارشد را بگذرانم و کافیست سال دوم را بگذرانم تا مستقیم وارد دکتری شوم. گفتید یا نگفتید؟

گفت: بله.

گفتم: آیا همه مدارکم را ترجمه نکرده بودم و از همین طریق، معدل و مدارک رسمی دانشگاهی من مورد تایید بود؟

گفت: بله.

با تعجب گفتم: خب آن مدارک و تحصیلات را از کدام دانشگاه دریافت کرده بودم؟ دانشگاه‌های رسمی ایران!

با خنده گفت: راست می‌گی‌ها!!

گفتم: وضعیت تحصیلات دختران ما در ایران و آمار حضور ایشان در دانشگاه‌ها در برخی رشته‌ها بیشتر از پسران است.

سایت دانشگاه‌ها را نشان دادم و...

دستانش را به نشانه تسلیم بالا برد و گفت: عذرخواهی می‌کنم. من یک دوست ایرانی داشتم، او اینطور به من گفته بود...

یعنی در عصر تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و آسانی جستجو در فضای نت، یک استاد دانشگاه در فرانسه منبع کسب اطلاعاتش از یک ایرانی است که مثلا برای اجازهٔ اقامت و پناهندگی، هر دروغی درباره حقیقت ایران می‌گوید...

این از بی‌خبری مردم معمولی غربی و عقب نگهداشتنشان از حقایق دنیا. و البته باخبری سردمدارانشان که آگاهی دارند حقایق دنیا و کشورهای پرقدمت و با تمدنی مثل ما چیست و مردم خود را در بی‌خبری نگه داشته‌اند...

چرا؟ چون اگر بدانند بیرون از سرزمین هایشان زندگی چه شکلی است، بسیاری علیه حکومت‌های خود قیام خواهند کرد... چون بر خلاف تصورات رایج، مردم غرب خیلی از زندگیِ با نشاط و گرمای آن محروم‌اند.

دوست فرانسوی‌ام می‌گفت: ایران همیشه در فهرست کشورهای پر خطر به ما اعلام می‌شود که هرگز به آن سفر نکنیم... و این از همان نشانه‌های پایانی است که چرا نمی‌خواهند مردمشان از حقایق بیرون از مرزهای خود باخبر شوند...

پیشنهاد می‌کنم فیلم سینمایی دایورجنت (سنت‌شکن۱) را ببینید... به عقیده بنده گروه بی‌باک‌ها در آن دسته‌بندی کذایی مردم، همین شیعیان و گروه مقاومت محسوب می‌شوند... همان‌ها که دارند دیوارهای این سرزمین‌های در خواب نگه داشته را می‌شکنند...

✍🏻 تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران