ساعت دو نیم نیمه شب هست اما نمیتونیم بخوابیم. از صدای انفجارهای آتشبازی...
درسته نمیتونیم بخوابیم اما نگرانی و اضطراب نداریم.
دیگه میگیم یه شبه و خوبه که برای شادی هست.
اما ناگهان لحظهای یاد غزه میافتم... صداهای انفجاری که هر لحظه دارد خانهای را ویران میکند یا جان کودکی را میگیرد...
خواب از سر میپرد...
بگذرد این روزگار تلختر از زهر
بار دگر روزگار چون شکر آید..