من نوجوان بودم که کم کم با #امام_خمینی آشنا شدم. به معنی اینکه بیشتر به ایشان فکر کنم که چه کسی بودند و چه کردند. دنبال بازیهای کودکانه بودم که بزرگواری در خانواده، ما را کنار هم نشاند و از امام گفت... از افکار و اهداف ملی و فراملیاش و از نسلی که به واسطه فقط شناخت او کوبیده شدند و از اول ساخته شدند... داخلی و خارجی.
هر قدمی که در شناخت ایشان برداشتیم برایمان شخصیت ساز شد. هر کتابی در معرفی شخصیت ایشان و سیر و سبک زندگی ایشان شنیدیم، برایمان شخصیت ساز شد. هر کتابی از آثار و نوشتههای ایشان خواندیم، برایمان شخصیت ساز شد. هر متنی از سخنرانیها و نامههای ایشان خواندیم، برایمان شخصیت ساز شد.
من فکر میکنم بعد از خواندن و شنیدن و فهمیدن امام خمینی، چیز دیگری شدم. مثلا به خاطر دارم از کودکی -بزرگانه- تصمیم گرفتم گناه نکنم که ارادهام سست نشود. (تا چه حد موفق بودم بحث دیگری است)، موسیقی گوش ندهم که از جدیت نیفتم. آموختم که باید عزت نفس داشته باشم و خودباور باشم و هرگز دلسرد نشوم چون برای مومن به خدا و شاهد و ناظر بودنش دلسردی معنا ندارد. آموختم اخلاق الهی خیلی عمیق است و اگر خودسازی کنم می توانم زندگی خود و دیگران را بسازم. آموختم انسان قدرتی الهی دارد که می تواند تمام قدرت های غیر الهی را شکست دهد.
من فکر میکنم، بعد از شناخت امام خمینی و آموزه هایش، انسان شدم. پر از انرژیِ «ما می توانیم». پر از احساس مسئولیت؛ فردی و اجتماعی. دینی و سیاسی. آموختم باید کمک کنیم دیگران هم بیدار شوند و بدانند که می توانند. پر از حس غرور و درسگیری و نشاطِ «الحمدلله که به خداوند ایمان داریم و شخصیتهای الگو در زندگی ما کسانی مثل امامان معصوم شیعه هستند».
من بعد از شناخت امام خمینی و گذراندن آموزههای ایشان، اعتماد به نفس پیدا کردم که ظرفیت یک زن تا چه حد می تواند بالا و والا باشد، که در زندگی خود و دیگران تأثیرگذار باشد. اصلا یک بانو بودن یعنی چه و چه قدرتی دارد، اگر عمرش و زمانش صرف مسائل پیش پا افتاده دنیایی زنانه نشود.
خب اینها و هزاران مورد دیگر که این فضا گنجایش بیان آن را ندارد از منِ نوعی، چنین چیزی میتواند بسازد. یا جهت میدهد که تلاش کنم از خود بسازم. چون افق و آرمان و ظرفیت را نشان میدهد. و باور میبخشد که بخواهی میتوانی...
معلوم شد چرا نباید نوجوانان و جوانان یک سرزمین و سایر سرزمینهای جهان، امام خمینی را بشناسند و از او الگو بگیرند؟
بشتابید به شناخت ایشان. نوجوانان و جوانان؛ خانم ها و آقایان؛ مراجعه کنید به متن های سخنرانی و نامههای ایشان که در کتبی با عنوان «صحیفه نور» به چاپ رسیده و مراجعه کنید به کتبی که آثار ایشان است. مثل کتاب «شرح چهل حدیث» ایشان که ما کانالی برای یادگیریاش به راه انداختیم @Chelhadisemam، «شرح جنود عقل و جهل»، «آداب الصلوه» و «اسرار الصلوه»، کتاب «ولایت فقیه» ایشان و «شرح دعای سحر» ایشان «دیوان اشعار» ایشان و ...
بعد از یک سال که طبق یک برنامه منظم این مطالب را خواندیم و آموختیم بیایید با هم به بحث بنشینیم که چه بودیم و چه شدیم؟
متنها و محتواها سنگین است؟ اشکالی ندارد. به خود و فهم خود فشار بیاوریم و ادامه دهیم؛ هر آنچه بفهمیم عالی است برای ساخته شدن بخشی دیگر از شخصیتمان.
ما نباید معطل کسانی بمانیم که حوصله یا ظرفیت درک چنین شخصیت بزرگ و تأثیرگذاری را ندارند. ما مگر چندبار فرصت استفاده از عمر و حیات در این دنیا را داریم که بر اساس نظر آدمهایی که اگر به زندگی خودشان سری بزنیم چیز درسآموزی پیدا نمیکنیم اعتماد کنیم و خود را از شناخت چنین الگوی بزرگ و جامعی محروم کنیم؟
کارهای مهمی از دست ما بر می آید اگر شبیه «او» فکر کنیم و عمل کنیم. مثلا کافی است شبیه او به خدا «ایمان» داشته باشیم و شبیه او «امیدِ» تغییر و تحول بنیادین خود، جامعه و جهان را داشته باشیم. عملکرد ما اینگونه زمین تا آسمان تغییر خواهد کرد و اینچنین کارآیی و اثربخشی ما در ارتفاع و قطر و عمق، زیر و رو خواهد شد...