در بهت و حیرت این فیلم را دیدم...
فیلم «آن زن می گوید» یا «به نقل از او». ساخت امسال ۲۰۲۲
She said...
فیلمی بر اساس واقعیت که فرایند افشا کردن تعدی ها، تجاوزات و خشونت های جنسی تهیه کننده معروف آمریکایی هاروی واینستین را به ۸۲ دختر و زنی که در فضای کار سینمایی با او مرتبط بوده اند، نشان می دهد.
فیلم بسیار ناراحت کننده و اعصاب خرد کن است. نشان می دهد حتی قوانین به نفع متعرضین است و به شکل سیستماتیک کسی از زنانی که به آنها تعرض شده دفاع نمی کند. زنان هم از ترس آبرو یا از دست دادن شغل یا تهدیدها با اینکه قربانی هستند مجبور به سکوت می شوند.
در خصوص حقایقی که امروز در خصوص زنان در غرب هست بیشتر خواهم نوشت اما تا اینجای داستان به این فکر می کنم که دنیای منهای دین، منهای حکومت دینی، و مدعی شعار آزادی بخصوص در خصوص زنان، امروز در این نقطه ایستاده است...
نه این که در کشور خودم این موارد نباشد، اما اینکه کشورهایی بیایند حرف از آزادی بخشی به زنان و دختران ما بزنند اما در عمل زنان خود را به بیچاره ترین وضعیت رسانده باشند، جای تامل دارد... و چه بیخبر برخی دختران سرزمینم برای این نوع آزادی میجنگند...
فیلم از اینجا شروع میشود که چند خبرنگار تلاش میکنند شکایات تعدی و آزار جنسی دخترانی که کاندیدای ریاست جمهوری ت ر ا م پ، مرتکب آن شده، رسانهای کنند، اما مورد تهدید وی قرار میگیرند و کار به جایی نمیرسد و آخر هم این فرد رئيس جمهور میشود... رئيس مردم!...
اما بعد به مرور متوجه میشوند این تعدیها و تجاوزات و آزارهای جنسی بیش از اینها شیوع دارد که به سمت این تهیه کننده آمریکایی کشیده میشوند... که حتی نمیشود از آزارهای جنسیاش در این فضا نوشت...
متأسفم که بگویم اما حتما باید این فیلم (She said) و فیلم قبلی که از آن یاد کردم (W.) دیده شود... زندگی آلوده و وحشتناک کسانی که کاندیدای ریاست جمهوری در آمریکا میشوند... چه در مصرف بی رویه الکل و روابط نامشروع چه در حتی بیاطلاع بودن از بسیاری از نکات کلیدی مسائل کشوری که در طی کاندیداتوری که جنگ بر سر قدرت است، تازه به فرد آموزش داده می شود که جلوی خبرنگاران کم نیاورد...
حتی نمیشود چنین کسانی را با شخصیت متفاوت و فرزانه و مطهر و دانشمند و متخصص و کتابخوان و نویسنده و سیاست مداری که در این چند دهه دو رهبر ایران بودند مقایسه هم کرد... عالمانی اجتماعی، فرهنگی، دینی و سیاسی... نه کسانی که حتی متن سخنرانی را جلوی آنها قرار دهند که روخوانی کنند...
وقتی با شرح زندگی این مردان بزرگ ایرانی آشنا میشوی، وقتی آثارشان را میخوانی، وقتی با اندیشهها و عملکردشان مرتبط میشوی. وقتی نظر و تجزیه تحلیل بین المللی را دربارهٔ ایشان از سوی نه افراد سطح پایین که افراد متفکر و اندیشمند جهان میبینی، نوعی از افتخار و سربلندی سراغت میآید که برای حفظ و حراست از نام و نگاه و هدف و آرمانشان با نشاط بایستی و متأثر از پایینترین سطح نگاهها از سوی کم اطلاعترین و بیخبرترین و کم مطالعهترین افراد نشوی و در کنار بسیاری از مردم کشور و جهان همان مسیر عاقلانه بیندیش، عاشقانه عمل کن را بروی...
دیدم دخترخانمی انگلیسی از اینکه در قطر تعدی و تجاوزی به او نشده و حتی تکهای به او نینداختهاند تعجب کرده! این به دو دلیل است. یکی بخاطر اینکه در سرزمین خودش این امر بسیار رایج است. (همین آقای تهیه کننده آمریکایی در لندن هم داستان هایی داشته...) هم اینکه صبح تا شب در رسانههایشان مدام متذکر میشوند که در هر کشوری جز کشورهای شما وضعیت به مراتب بسیار بدتر و فاجعه بار تر است، پس قدر کشور خود را بدانید...
اما به محضی که این افراد به کشورهای دیگر سفر میکنند، تازه متوجه دروغ های بزرگ و همیشگی رسانههای خود میشوند...
و نکتهٔ دیگر اینکه، من تصور میکنم که الان آن گردانندگان اصلی حکومتِ آلودگی و فساد در جهان، به شدت از این اشتباه استراتژیک که قطر (یک کشور اسلامی)، میزبان جام جهانی شود، ناراحت و عصبانی هستند... چون تجارب تک تک مردم جهان ولو محدود تجاربی بود که حتما به کشورهای خود خواهند برد... حتی تجربهٔ کسانی که از آنها مصاحبه میشد و دیدم که مثلا افراد میگفتند اتفاقا خیلی خوب بود که مشروبات الکلی آزاد نبود... هم شادی افراد واقعیتر بود و هم ما شاهد صحنههای ناراحت کننده افراد بعد از مستی و از خود بیخود شدن نبودیم... اذیت هم نشدیم... بجایش نوشابه میخوردیم...
این آغاز نشر فرهنگ اسلامی و آگاه شدن مردم جهان از محرومیتی طولانی از فرهنگ الهی اسلامی است که از آن بیخبر بودهاند...
و اینگونه است که در روایات اسلامیمان هم داریم که وقتی امام عصر ظهور میکنند، فوج فوج مردم غرب به ایشان میپیوندند... شاید باور نکنید اما در عذاب ترین مردم جهان، مردم محروم شده از دین و ایمان و اخلاق در جهان هستند... از این روست که با وجود رفاه اقتصادی که تازه برای همه نیست، زندگی برایشان پوچ و بیمعناست و به سختی به لحاظ روحی روزگار را میگذرانند... و اگر گفته شود در کشورهایی مثل ما هم هستند این افراد؛ باز هم کسانی هستند که از دین و معنویت و مراقبت از خود و رفتار خود و اعمال خود دور افتادهاند و مسیر غربی را به عنوان سبک زندگی انتخاب کردهاند....