از زمانی که معلم و مربی بودم در مدارس تا امروز، بارها برایم پیش آمده که یک دانش آموز یا دانشجوی دختر پیام بده و درخواست کمک کنه بخاطر ابتلائاتی که به دلیل عاقبت اندیش نبودن، بخاطر روابط آزاد با جنس مخالف برایش ایجاد شده.
با یک حال زار و جسم آسیب دیده و با بند بند وجود حس پشیمانی.
یعنی لحظات لذت موقت رفته و زمان ندامت و پشیمانی ماندگار رسیده...
همیشه تمام سعی ام را کرده ام که با یاری خدا کمک کننده باشم برای بازیابی شخصیت این بچه ها و الحمدلله موارد زیادی مسیر زندگی را تغییر داده اند و امروز به آرامش رسیده اند. اما خب واقعیت این است که کار بسیار سختی است بخصوص که برخی خسارت ها جبران ندارد.
این خروجی دیدن فیلم های فانتزی خارجی، خواندن رمان های عشقی، دروغ های رسانه های فارسی زبان خارجی و نبود آموزش به وقت در سیستم آموزش و پرورش کشوری است که دست معلمانش می تواند از معارف دقیق دینی برای تربیت هوشمندانه افراد در مدیریت و کنترل نفس خود و عاقبت اندیش بودن پر باشد.
این داستان اما در غرب به شکل دیگری است. غربی که سند ۲۰۳۰# را برای کل مردم جهان نوشته، تصور می شود که خودش در امر تربیت افراد جامعه خود برای مراقبت از نفس خود، موفق بوده است. این در حالی است که با هر روز یک مورد به موارد دیگر قانون اضافه کردن و در نظر گرفتن جریمه های مالی سنگین سعی بر کنترل شرایط دارد.
سالیان بلند در ایران این جمله را می شنیدم که در غرب همه چی آزاد است و از این رو همه چشم و دل سیر هستند و کسی به کسی کاری ندارد...
ولی امروز با لطف خدا با یاد گرفتن زبان خارجی و مستقیم و بی واسطه با رصد رسانه هایشان و دنبال کردن اخباری که روزانه در جریان است متوجه شدم که فاصله ی از زمین تا آسمانی وجود دارد بین حقیقت زندگی مردم جهان و آنچه ما در تصوراتمان ساخته شده است.
کافی است فقط کمی هشتک #MeToo را دنبال کنیم... حوادثی که در غرب در خصوص دختران و زنان روزانه در حال وقوع هست، خیلی غم انگیز و اعصاب خورد کن است. اما برای فارسی زبانان این بخش ها که در خود رسانه های غربی منتشر می شود، به زبان قابل فهم نوجوانان ما بازنشر داده نمی شود...
ادامه دارد...
https://www.youtube.com/watch?v=h-_jtSbL_jE
?مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی ?? از فرانسه و هلند