مادربزرگی داشتم که هربار میآمدم ایران و به دیدارش میرفتم این شعر را برایم میخواند:
اگر شهد و شکر نوشی ز غربت
بازم مثل گدایی وطن نیست...
بچه هم که بودم از کودکی یاد داده بود که قبل خواب بخوان:
سر گذاشتم بر زمین
ای زمین نازنین
کس نیاید بر سرم
غیر از آقایم امیرالمومنین...
و اینگونه ما را تربیت میکرد...
دیروز بعد از تحمل رنج طولانی بیماری، در روز عید فطر، عید بندگی، آسمانی شد...
لطفا هدیه به روح ایشان صلواتی بفرستید.
همچنین امشب شب جمعه هم، نماز شب اول قبر ایشان است.
بزرگواری میکنید اگر فرصت و شرایط بود این نماز هم به ایشان هدیه کنید.
نام: عزت
نام پدر: غلامرضا
عیدتان پر نور و برکت و غرق نور و رحمت و مغفرت الهی باشید ان شالله