ما حقیقتا میتوانیم با یک برنامه هدفمند، ایران واقعی را به دنیا معرفی کنیم و شاید بشود گفت با افق #تمدن_نوین_جهانی، اصلا وظیفه این کار را داریم.
در تمام سالهای تجربهام در اروپا، آنچه از ملیتهلی مختلف در خصوص شناخت ایشان از ایران دریافت کردهام، موارد زیر میشود که از گفتنش هم شرمندهام، که چقدر کوتاهی داریم:
_ ایران حقیقتا بین مردم جهان ناشناخته است مگر چیزی که رسانه هایشان به خورد ایشان میدهند.
_ ما به این نتیجه رسیدیم که یک مرجع جامع برای معرفی ایران به زبان های مهم دنیا اصلا وجود ندارد که دوستان و علاقه مندان را با اطمینان قلب ارجاع دهیم.
_ یا عموما فیلمها و مستندهایی وجود دارد که صرفا از جاذبههای گردشگری حرف میزند. نه از هویت ملی مذهبی ایران.
_ ما میخواهیم معرفی ایران و ایرانی به معنای واقعی کلمه باشد. ما کی هستیم؟ عقایدمون چیه؟ به چی فکر می کنیم؟ دنبال چی هستیم؟ ساختار سیاسی اجتماعی ما چیه؟
_ بعد از سالها تجربهٔ زندگی در اروپا، حقیقتا متوجه شدیم که اصلا دید جهانی بین فعالان فرهنگی در معرفی کشورمان نیست...
_ حتی دیدن یک فیلم ساده از خانههای ایرانی برای خارجیها تعجب آور هست که مگه شما مردمتون در فقر دست و پا نمی زنن؟
_ دیدن پارکها و تفریحات مردم به شکل خانوادگی و گروهی تعجب آور است که مگه مردم شما از عدم امنیت رنج نمیبرن؟
_ نمایش تصاویر سالنهای اجتماعات و سینماها و مراکز تجاری تعجب آور است که مگه شما سینما هم دارید؟
_ عموما نمایندهٔ معرفی کشور ایران، خرابههای تخت جمشید بوده... تصور میشه میخواهیم قدمت و عظمت خود را نشان دهیم، اما تصور مردم جهان اینه که ایران ویرانه است. خوب خاطرم هست که وقتی در کلاس دانشگاه زبان فرانسه، تعدادی اسلاید ساده از #تهران_امروز نشان دادم و به فرانسوی توضیح دادم، همهٔ کلاس که از ملیتهای مختلف بودند تعجب کرده بودند و ابراز احساس و هیجان میکردند و پر از سوال و تعجب بودند. چرا؟ چون تصور میکردند ایران همان افغانستان یا عراق است و آن هم آن قسمتهای جنگ زده و ناامن شده...
_ تصور اینکه من از کشورم فرار کردم و پناهندهام...
اصلا تصور اینکه من هم مثل اون پسر آلمانی یا اون دختر اسپانیایی یا اون یکی که از نروژ آمده بود، با قصد تجربهٔ دنیا، سفر کردهام، باورپذیر نبود...