من همیشه از بچگی این جمله را میشنیدم که معلمی شغل انبیاست و بعد فکر میکردم شغل انبیا چه بوده؟
نجاری؟ چوپانی؟ نخل کاری؟ معماری؟ تجارت؟ یعنی مثلا آموزش این مهارتها به شاگردها؟
بزرگتر که شدم فهمیدم نه، منظور این جمله از شغل با معنای رایج آن متفاوت است.
شغل برای ایشان، یعنی آنچه تمام اشتغال ذهنی و عملی ایشان را در بر میگرفته.
آنچه ماموریت ایشان در این دنیا تعریف میشده، آنچه عمر و جان و مال برگرفته از شغل رایج و آبروی ایشان خرجش میشده و آن «تربیت انسان» بوده! از انسان به عنوان یک موجود دوپا که عقل و قدرت تفکر دارد، آدم ساختن. آدم هم یعنی موجودی که دین داشته باشد، اخلاق داشته باشد، عمل صالح داشته باشد و وجودش برکت و نور باشد روی کره خاکی حالا در هر لباس و شغل دنیایی.
نه اینکه معلمی بشود شغلی مثل مهندس و معمار و تاجر و مدیر، نه! از آن سبک شغلی که تمام این شغلها را پوشش میدهد که هر شغلی داری، انسانی، و باید معلمی باشد که تو را جوری تربیت کند که هیچ شغلی تو را از دایره آدمیت خارج نکند و درست و متعالی زندگی کنی و زندگی بسازی.
من زندگی خود را مدیون معلمانی هستم که انبیا و اولیا معلمشان بودهاند.
هر روز روز ایشان است.
هر روز مدیون وجودشان هستیم
و هر روز باید دعاگویشان باشیم.
این روز بر همه مبارک که سعادت تجربه چنین معلمانی را در این کره خاکی پر از جهل و بیخبری و اعوجاج داشتهاند و لذت رشد و تعالی را چشیدهاند.
✨✨✨