تا امروز با افراد بیشماری - در خصوص مشکلاتشان - در زندگی هم صحبت شدهام و آنچه به نام « درد مشترک» در همهی آنها به چشمم آمده، دست خالی ایشان بوده است. یعنی غالب این افراد یا اصلا اهل مطالعه نبودهاند تا خوراک فکری سالم به مغز خودشان برسانند، یا مطالعات بیارزش یا حتی ناسالم داشتهاند.
در خصوص قلبشان هم به همین ترتیب. نه تغذیهی معنوی برایش فراهم کردهاند، نه دغدغهی مراقبت ویژه، برای حفظ سلامتیاش داشتهاند.
داستان وجود ما، همان داستان نیاز طبیعی جسم ما به غذا، آن هم از نوع مغذّی است.
عقلی و منطقی اگر به روح خود که شامل عقل و قلب و نفس ما میشود - به شکل منظم - غذای سالم نرسد، انتظار درست اندیشیدن و درست عمل کردن، انتظار بیهوده و غیرعقلایی است.
هرکس از مشکلات شخصی و درونی رنج میبرد، بداند روحش دچار سوء تغذیه است و فقط با اصلاح برنامهی غذایی میتواند حال خوب و با نشاط را تجربه کند. حالی که وابسته به روح سالم است نه فقط خوراک و رفاه خوب مادی.
هر روز و هر شب «طرحی» را در سر و بر روی کاغذ میپرورانم که خروجیاش «مدرسهای» خواهد بود مجازی که سن و سال هم نمیشناسد. موضوعات مهمی است که معتقدم همه باید آن را یکبار هم که شده، در طول زندگی، وارد مغز و قلبشان کنند، که هرکس تا امروز این محتواها را گذرانده به تجربهی زندگی بهتر و متعالی تر دست یافتهاست.
? مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی ?? از فرانسه و هلند
برای رفتن به کانال تلگرام روی آدرس زیر کلیک کنید.