داخل صندوق پستیمان نامهای عجیب یافتیم که تا کنون چنین چیزی دریافت نکرده بودیم.
نامه را که باز کردم با چنین متنی مواجه شدم...
پاراگرافهای اول تصور کردم کار مسلمانان در هلند است. اما در ادامه متوجه شدم نامهای از یک مبلغ مسیحی است...
چه فصلهای مشترکی با ما داشت... واقعا اول فکر کردم بخشی از ترجمه آیات قرآن را استفاده کرده است...
ترجمه متن نامه ای که تصویرش را در انتها الصاق کردهام:
« روز بخیر،
من دوست داشتم به شما سر بزنم، اما چون در حال حاضر برای من امکان پذیر نیست، برای شما می نویسم، زیرا آنها در تعجب هستند که آیا زندگی بر روی زمین در مدتی دیگر امکان پذیر خواهد بود.
میبینیم که طبیعت از تعادل خارج شده است. و ما می بینیم که دولتهای فعلی در مراقبت از مردم و زمین شکست میخورند. آیا زمین از بین خواهد رفت؟ نه قطعا نه. در یکی از کتابها چنین آمده است: «صالحان زمین را تصاحب خواهند کرد و تا ابد در آنجا زندگی خواهند کرد».
ما میتوانیم مطمئن باشیم، زیرا همه چیزهایی که در آن کتاب نوشته شده و پیشبینی شده است، تا کنون با جزئیات به حقیقت پیوسته است. اما عواقب آلودگی را همه میبینند. پس باید اقدام کرد. به همین دلیل است که دولت جدیدی تشکیل شده که منتخب مردم نیست. این به زودی بر تمام زمین حکومت خواهد کرد.
چگونه این را بدانیم؟
در کتاب نشانهای ترکیبی از رویدادهایی وجود دارد که به یکباره اتفاق میافتند تا شاهدی بر آمدن این دولت باشد.
و ما قبلاً شاهد وقوع آن هستیم. میگوید هزینههای غذا و زندگی بالا میرود: «یک لیتر گندم برای یک دینار». یک دینار برابر است با دستمزد یک روز. درباره نگرش مردم گفته میشود، "مردم فقط به فکر خود و پول خواهند بود. و هر چه مردم بیشتر و بیشتر بی قانون شوند، عشق اکثر آنها سردتر میشود."
و: «یک قوم با دیگری خواهد جنگید، و یک پادشاهی با دیگری، زمین لرزههای بزرگ و کمبود مواد غذایی و بیماری های همه گیر یک جا پس از دیگری رخ خواهد داد».
خوشبختانه، برای پایان دادن به همه بدبختیها و آلودگیهایی که در حال حاضر وجود دارد، به موقع اقدام میشود. میگوید: «روزی را قرار داد که میخواهد زمین ساکنان را به عدالت داوری کند». پس از آن زندگی چنان خواهد بود که در اینجا نوشته شده است:
"او در میان بسیاری از مردمان داوری خواهد کرد و امور را در رابطه با امت های دوردست و قدرتمند شمشیر خواهد کشید و آنها دیگر جنگ را یاد نخواهند گرفت." دیگر مردم شریر وجود نخواهند داشت" همه زیر درخت انگور و زیر درخت انجیر خود خواهند نشست و از هیچ کس نمیترسند.
بر روی زمین غلات فراوان خواهد بود.» و هیچ ساکنی نخواهد گفت: «من بیمارم». بگذارید گوشت او سالم تر از جوانی شود. بگذار به روزهای جوانی خود بازگردد.» خانهها میسازند و در آنها ساکن میشوند، تاکستانها میکارند و میوههایشان را میخورند.»
هر اشکی را از چشمانشان پاک خواهد کرد. مرگ دیگر نخواهد بود. دیگر نه ماتم است، نه گریه و نه دردی. چیزهای گذشته تمام شده است.
آن که بر تخت نشست گفت: «ببین! من همه چیز را جدید میسازم.' او همچنین گفت: "این سخنان قابل اعتماد و درست است." خانه و باغ خود را، اما بدون وام مسکن سنگین و یا هزینه های طولانی مدت....»