از یکی از روزهایی که متاسفانه خیلی بدم می آمد روز دانشجو بود...
چون هر سال این روز فقط یک روز پرحاشیه بود در دانشگاه ها.
یک رفتار سیاست زده تکراری که از نظرم هیچ ارزشی نداشت. نه دانشجو را رشد سیاسی می داد و نه شان و ارزشش را بالا می برد.
با اینکه فلسفه نامگذاری این روز هیچ نسبتی با رفتارهای برخی دانشجویان شرکت کننده در نشست های این روز نداشت و یک سطح پایینی از رفتار برخی را به نمایش می گذاشت که نمایشی می شد از سطح دانشجویان در کشور ما. نتیجه ای که به من احساس خیلی بدی می داد.
۲۴ سالم بود که با این انگیزه بر اساس کتبی که موجود بود شروع به گردآوری و تدوین کتابی کردم با عنوان «دانشجوی مسلمان در آیینه رهنمودهای بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران».
همیشه نظرات ایشان برایم مهم بود.
نظری که دیده نمی شد و باعث و بانی بسیاری از ضعف های رفتاری جوانان کشورم همین بود.
حتی آن عنوان پر تکرار بر روی برگه های دفترچه های کنکور هر دوره دانشگاهی؛
حتما همه دیده اند...
«اگر دانشگاه اصلاح شود، مملکت اصلاح میشود.»
کتاب را تدوین کردم و به یکی از این انتشارات مرتبط فرستادیم. یک نامه سراسر تضعیف در جواب فرستادند که این محتوا ارزش چاپ ندارد...
سرخورده شدم و آن کتاب در قالب صرفا یک فایل پیشم ماند.
امروز فکر می کنم باید دوباره روی آن کتاب کار کنم. شاید یک روز رسید که خودم #آتش_به_اختیار? برای دانشجویان کشورم تدریس کردم.
شاید با تلاش همه، به زودی، روز دانشجو بشود روزی که در همه کشور همایش های عمیقی برگزار شود که همه دانشجوها چند پله از نظر فکری و رفتاری بالاتر روند. نه فقط سرو صدا و هیاهوهای کاذب که هیچ محصولی در هیچ عرصه ای ندارد.
? مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی ?? از هلند و فرانسه
@ninfrance