ali nn
ali nn
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

قصّه‌ای، برای جلب رضایتِ قاتل!( گاهنامه دست انداز )

عکس کاملا بی ربط :

315 پوریا جرئت داری باهاش درگ بزار?
315 پوریا جرئت داری باهاش درگ بزار?





چرا با ماشین آخه ؟؟

ـ بدبخت میخوام بکشمت تو نگران ماشینی ؟

بخدا رو ماشین یه خط بیفته سر از بدنت جدا میکنم !

ـ تو ؟ ??? دست و پات بسته اس که

در هر حالتی اگه به 315 آسیبی برسونی ممکنه بمیری پس من و با یه ماشین دیگه ببر

ـ باشه ?

ـ بیا از ماشین بیرون

پام و باز کن خب !

ـ آها باز کردم

ـ کدوم و بگیرم ؟

ماشین میخوای بدزدی ؟

ـ ببین من مثل تام تو داستانت نیستما ! یه گلوله میزنم خلاصت میکنم !

مگه تو داستان من و خوندی ؟?

ـ اره دنبالت هم میکنم فکر میکنی واسه چی میخوام بکشمت ؟

واسه چی ؟

ـ چون ترمیناتور در ایران 9 رو نمینویسی !

خب من و بکشی هیچوقت نمیتونم بنویسمش

ـ مهم نیست آب از سر من گذشته !

به نظرم اون رو انتخاب کنیم بهتره

ـ کدوم ؟

داره با اون سانتافه درگ میزاره

ـ چه خوشگلم هست فکر کنم یه برند آلمانیه تازه وارد باشه

آلمانی کدومه !

ـ پس چیه ؟

بابا چینیه مال چری

ـ آخرین بار که چری دیدم QQ3 بود باورم نمیشه این تولید همون شرکته ?

الان برو بگیرش دیگه

ـ تو هم میای همراهم

آدم دزد قصه ما تیگو 8 پرو رو میگیره میزنه به جاده ! بعد کسایی که اونجا کار میکنند یکی با پرادو یکی با سورنتو و یکی هم با میستوبیشی اولتلندر میفتن دنبالش


ـ وای خدا اینا ماشینهای قوی دارن چیکار کنیم !

خب استارت بزن گوگولی !

ـ جا سوییچش کو؟

این استارتش دکمه ای بابا

ـ وات ؟

دکمه ای اون دکمه رو دوبار فشار بده

ـ اینو ؟

آره

حالا گاز بده

ـ اونا خیلی قوین

این قویتره

در طی یک تعقییب و گریز سورنتو و پرادو و اولتلندر رو داغون کرد

وای چرا داغون کردیشون؟ اگه آسیبی دیده باشن چی ؟

ـ من یه قاتلم بعدشم حرفه ای م

میشه وقتی من تو ماشینت هستم سریع و خشن بازی در نیاری !؟؟

ـ نه قراره بکشمت !

ـ یه چیزی تو چطوری میمیری تو داستانت ؟

من نمیمیرم کانر میمیره

سریع ترمز میکند !

ـ جدی ؟

آره

ـ شرمنده من یه قاتلم

و پدال گاز را دوباره میگیرد

اینجا کجاست ؟

ـ اینجا خونه 1000 میلیارد تومانی منه !

اصولا قاتل ها تو خرابه آدم میکشن ?

ـ من تو خونه ام این کار رو میکنم

( ناگهان کسی ظاهر میشود و میگوید : سلام ارباب فتیحی ، و سپس کت را برای قاتل پرت میکند ! )

ـ رضا دست های اینو باز کن

نکنه تو از این گانگستر های بزرگ میلیاردردی که سگ دارن میخوای من و جلوی سگها بندازی ؟?

ـ نه من یه کار آفرین بزرگ هستم

وات ؟؟؟؟ کار آفرینی تو ؟

ـ اره

ـ دوست داری کجای این خونه بکشمت ؟

ماشین چینی داری ؟

ـ آره یدونه دارم تو پارکینگ شخصیمه

کجاست ؟

ـ اونجا

https://www.asriran.com/fa/news/602960/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-suv-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF-%DB%8C%DA%A9-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

وای خدای من ! تو کارلمن کینگ داری ؟

ـ آره

اون به تومان بیش از 1 تیلیارد تومانه !! خیلی گرونتر از خونه اته فکر نمیکردم انقدر پولدار باشی

ـ میدونی کار من چیه ؟

چی ؟

ـ توسعه و فناوری اشعه های لیزری برای حفظ امنیت و صلح داخلی

این برای صلحه ؟

ـ تو که قراره بمیری پس راستش و بهت میگم این اشعه واقعیت کار من نیست

به زیر زمین خانه میرود

ـ این واقعیت کار من

یک بمب جیبی کوچک بالا میاید

این کوچولو ؟

ـ این یه بمب معمولی نیست با کمک این میشه هر نوع سلاحی رو از کار انداخت من میتونم با کمک این دستگاه کل دنیا رو تصاحب کنم !

خدا پدر پلانگتون رو بیامرزه اون نقشه هاش بهتر بود برای تصاحب جهان ?


میشه پشت فرمونش بشینم ؟؟

ـ البته قبل از مرگت خوبه پشت ماشینی که آرزو داری بشینی

ممنان

تو نمیای ؟

ـ نه

وایسا وایسا تو با اینهمه ماشین گرون قیمت چطوری استارت دکمه ای نمیدونی چیه ؟؟؟

ـ چون ماشینی که من باهاش میرونم استارت دکمه ای نداره ! از این کلاسیک هاست

آهان

علی به داخل ماشین میرود

علی : خب استارت رو زدم این چیه ؟ بزار فشار بدم خب کارایی نداشت بزار یکم موتور رو گرم کنم

اون دکمه ای که زده بود ترمزش بوده ! ( انتظار ندارید که گرونترین شاسی بلند جهان ترمز دستی داشته باشه ؟ ) سپس وقتی میاید موتور را گرم کند میزند به قاتل

خدمتکار به پایین میاید : ارباب ؟

علی : فکر کنم مرده باشه ?

خدمتکار : وای خدای من ولی نبضش میزنه

علی : اونجارو یه کولینان رنگ قرمزم هست !

خدمتکار : من میرم بالا زنگ بزنم به اوژانس کمک بیارم

علی : الان بهترین فرصته فرار کنم

اینو چطوری میشه روند ؟؟ یبار یه فیلم در مورد حالت رانندگی خودکارش دیدم رو اون حالت میزارم

علی با کولینان فرار میکند و میرود

علی : خداییش چقدر این داخل آرومه هیچ صدایی نمیاد همه چی آرومه چقدر صندلی نرمه ا نگا قهوه ساز هم داره حیف که چایی ساز نداره

در همین راستا قاتل را با اوژانس به سمت بیمارستان میبردند در آمبولانس VIP اش !

اما یک آمبولانس لوکس دیگر هم به سمت بیمارستان میرفت که در آن یک فرد مهم دولتی بود و دشمنان قصد ترور این شخص مهم را داشتند !

یاکوزا نام یک گروه مافیای ژاپنی است

از یاکوزا 1 به یاکوزا 2 و یاکوزا 3: یاکوزا 2 به گوشم یاکوزا 3 به گوشم آمبولانس مسئول رسید !

اما آنها نمیدانستند که در این آمبولانس یک قاتل ثروتمند است نه یک مسئول مهم

یاکوزا 1
یاکوزا 1
یاکوزا 2
یاکوزا 2
یاکوزا 3
یاکوزا 3

آنها این آمبولانس رو نابود میکنند و فکر میکنند مسئولی که هدف قرارش داده بودند را کشتند اما نمیدانند که شریک ایرانی خودشان را ترور کردند !

قاتل داستان ما خودش سفارش کشته شدن این مسئول را میکند اما خودش به جای آن مسئول ترور و نابود با دستور خودش ترور و نابود میشود?


هرچه کنی به خود کنی گرچه که نیک و بد کنی !


امیدوارم از این داستان لذت برده باشید و موفق و موید و امیدوار باشید خدانگهدار


پایان !







قاتل زنجیره ایترورحال خوبتو با من تقسیم کن
تو که داری بیو من و نگاه میکنی حداقل بیا متن هام رو بخون اگه خوشت اومد دنبال کن :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید