تابستون امسال، مدت کوتاهی مازندران بودم. توی این مدت سعی کردم ضربالمثلهای فوقالعادهای رو که یاد گرفتهبودم رو در رفتوآمدهای خانوادگی، متناسب با موقعیت ازشون استفاده کنم.
امروز یک مقالهای در رابطه با شخصیتشناسی میخوندم که با عبارت "it's my way or the highway" مواجه شدم. موضوع مقاله بابت شخصیت فرمانده _COMMONDER_ بود که بسیار بی رحمند و حرف حرف خودشونه. یاد خاطرهای از خطه سرسبز شمالی ایران برام مثل یک چراغ روشن شد و سعی کردم از کشف ترکیب این دو زبان به وجد بیام و حسابی به خودم آفرین گفتم :)
موضوع از این قرار بود که عزیزان میزبانمون که دائم در حال پذیرایی بودن و من هم متعاقبا همزمان که نمیتونستم تعارفاتشون رو نادیده بگیرم، از پرخوری عذاب وجدان گرفته بودم؛ مدتی بعد از شام طبق روال هرشب، میزبان ما اصرار داشت بعد از میوه یه چای میچسبه.
یک جرقه ذهنی در من باعث شد فکر کنم با صحبت حول محور زبان شیرین مازنی، حواسشون رو پرت کنم... القصه... طی یک سخنرانی جدی گفتم:
"تِ حرف مِ حرف لوبَیرِه بَکُشِه" که معنیش میشه «من هر چی بگم شما بالاخره کار خودتو میکنی. ( ترجمه کلمه به کلمهش میشه : حرف تو، حرف منو زمین میزنه و لگد میکنه)»
خانم مهربون میزبان مثل همین چندخط پیش که من به وجد اومدم، به وجد اومد و گفت بذار یه چای دیگه بیارم بشینیم بهت ضربالمثلهای بیشتری یاد بدم و خوب ته داستان مشخصه که من ماهها صرف ورزش و سوزوندن کالریها کردم تا به وزن اولیه برگردم. :)
من برای یادگیری گویشهای محلی ایران و حتی خارجی دنبال مصداقم؛ چون فکر میکنم این طوری بهتر توی ذهنم میمونه.چندتا متن خوب برای درک بیشتر این ضربالمثل خوندم که براتون مینویسمش.
When someone tells mee “it’s my way or the highway”, i just tell them “ the highwau’s over there... there’s a bus comming, you should be under it...
Fine , we will compromise, I'll get my way & You'll find a way to be okay with that! `
we can do things, my way, my way or my way... pick one!
you are either on my side, by my side or in my f**king way... chose wisely!
وقتی این نوشته رو خوندید یاد شخص، فرهنگ، مصداق و یا ترفند خاصی نیفتادید؟ شما هم برام بنویسید...