یکی از موارد مهم در آموزش تصویربرداری، آشنایی با انواع نماهای دوربین و قاب بندی است. این موضوع برای کلیه افراد مانند نویسندگان، کارگردانان و فیلمبرداران ضروری است تا با عناصر بصری تصویر مخصوصاً اندازه سوژهها درون یک قاب ارتباط برقرار کنند. در ادامه این مقاله از نورنگار با قاب بندی سینمایی و انواع نماها آشنا میشوید.
قاب بندی سینمایی یا کمپوزیسیون از اصول زیباشناسی بصری بوده و اهمیت زیادی دارد. فیلمسازان مشهور جهان مانند هیچکاک، چایکوفسکی، یانچو، رنوار و… از قاب بندیهای بینظیری استفاده کردهاند که تحلیلهای زیادی در خصوص آنها نوشته شده است.
با استفاده از قاب بندی میتوانید روی شخصیت فیلم زوم کنید تا بیننده واکنشهای او را ببیند یا بیننده را به عقب کشیده تا صحنه را از دور تماشا کند.
قاب بندی و ترکیب بندی برای تهیه یک فیلم عالی ضروری هستند. باید بین عمق میدان و عناصر مختلف یک قاب تعادل ایجاد کنید تا داستانی تکاندهنده بسازید.
دانستن چگونگی قاب بندی خاص به دلایل خاص، تأثیر بیشتری بر مخاطب گذاشته و او را برای مدت طولانیتری درگیر فیلم میکند.
ترکیب بندی به نحوه چیدمان عناصر در یک چارچوب اشاره دارد، بهنوعی که به انتقال پیام به مخاطب کمک کند. تصمیمات کارگردان در مورد ترکیب بندی بستگی به حسی دارد که میخواهد در تماشاگران ایجاد کند.
از طریق عناصر ترکیب بندی در فیلم، میتوان معنای عمیقتری را بدون نیاز به گفتن دقیقاً آنچه در جریان است به مخاطب منتقل کرد. برای بهبود ترکیب بندی در ویدئوهایتان در ادامه به چند نکته مهم اشاره میکنیم:
با استفاده از این خطوط در ترکیب بندی به مخاطب میگویید به کجا نگاه کرده و چطور تصاویر را تفسیر کند.
تقارن برای مغز انسان تعادل و آرامش ایجاد میکند و برای انتقال حس کمال یا زیبایی ایدهآل است. با ایجاد یک نقطه کانونی و با قراردادن سوژه خود در وسط کادر، تمرکز بیشتری روی سوژه به وجود میآید.
این مفهوم در ترکیب بندی یعنی اینکه فضای کافی را بین بالای قاب خود و سر شخصیت قرار دهید. وقتی این فضا را قرار ندهید تبدیل به قاب کلوز اپ شده و بر احساسات سوژه تمرکز بیشتری خواهید داشت.
فیلمسازی یک هنر خلاق است و ترکیب بندی بخش جداییناپذیر آن محسوب میشود. با کسب تجربه بیشتر یاد میگیرید که چه جاهایی باید از قوانین ترکیب بندی استفاده کرده و چه جاهایی این قوانین را بشکنید.
پس از آشنایی با ترکیب بندی و اصول آن، لازم است که در مورد کادربندی هم بدانید. هر کادر سینمایی 4 منطقه بالا، پایین، چپ و راست را دارد که باید مفهوم این 4 نقطه را بهخوبی بشناسید تا منظورتان را بهخوبی به بیننده منتقل کنید.
در این نوع کادربندی، کادر فیلم به سه قسمت بالای کادر، میانه کادر و پایین کادر تقسیم میشود.
این کادر به چهار قسمت بالا – راست، بالا – چپ، پایین – راست و پایین – چپ تقسیم میشود.
برای هر ویدئو باید با این قسمتها آشنایی داشته و سوژهها را باتوجهبه ماهیت و کارکردی که دارند در قسمتهای مناسب کادر وارد کنید.
راههای زیادی برای قاب بندی سوژه وجود دارد: از کل بدن گرفته تا چشمها. ما میتوانیم قاب بندی را به سه دسته بلند، متوسط و بسته تقسیم کنیم. لانگ شات سوژه را از دور نشان داده و بر مکان و لوکیشن تاکید میکند. شات بسته روی جزئیات و احساسات سوژه تمرکز میکند. شات متوسط بین این دو قاب قرار گرفته و روی سوژه تاکید دارد اما بعضی از قسمتهای اطراف را هم نشان میدهد.
باید این نکته را هم بدانیم که نماهای گفته شده فقط بهاندازه سوژه در قاب مربوط شده و مستقیماً در مورد نوع لنز صحبت نمیکنند. انتخاب لنز مناسب و فاصله دوربین کاملاً بستگی به نظر عکاس یا کارگردان دارد.
اکستریم لانگ شات یا نمای فوق باز برای نشاندادن سوژه از فاصله دور یا جایی که واقعهای اتفاق میافتد، استفاده میشود. این نوع نما برای نشاندادن صحنه از نظر زمان، مکان و همچنین ایجاد رابطه احساسی با عناصر داخل آن محیط به کار میرود.
این نما سوژه را از بالابهپایین نشان میدهد؛ مثلاً برای فرد از سرتاپای او را پوشش میدهد اما کل قاب را پر نمیکند. این نما نسبت به نمای اکستریم لانگ شات تمرکز بیشتری بر سوژه دارد.
از سر تا نوک پا را پوشش داده و سوژه کل قاب را پر میکند. در این نما تمرکز بیشتر روی عمل و حرکت است تا وضعیت احساسی سوژه.
این نما بین فولشات و مدیوم شات قرار میگیرد و به نمای ¾ معروف است. در این نما سوژه از زانو به بالا نشان داده میشود.
این نوع شات که نامش را از فیلمهای وسترن دهه 1930 و 1940 گرفته است، سوژه را از وسط ران به بالا نشان میدهد.
این نما یکی از رایجترین نماها در فیلمهاست. در این نما سوژه را معمولاً از کمر به بالا نشان داده و تمرکز بیشتری بر جزئیات سوژه دارد.
نمایی بین مدیوم شات و کلوز اپ است و عموماً شخصیت را از قفسه سینه یا شانه به بالا نشان میدهد.
در این نما سر یا صورت شخصیت نشان داده میشود. هدف اصلی در این نما نمایش احساس و واکنش سوژه است.
نوعی از نمای کلوز اپ بوده که سوژه را از بالای ابرو تا زیر دهان نمایش میدهد.
بر جزئیات کوچک سوژه مثل چشمها یا دهان تمرکز میکند. نمای نزدیک از چشمها را با نام نمای ایتالیایی میشناسند که نامش را از فیلمهای ایتالیایی سرجیو لئون گرفته است.
علاوه بر اندازه سوژه در هر قاب، نماها بر اساس محل قرارگیری دوربین هم دستهبندی میشوند که در ادامه به آنها میپردازیم:
در این نماها دوربین تقریباً در سطح چشم انسان قرار گرفته و اثری خنثی روی مخاطب دارد.
از سوژه از نمای بالا فیلمبرداری شده و سوژه آسیبپذیر، ضعیف و ترسیده جلوه میکند.
از سوژه از پایین و سطح زیر چشم تصویربرداری شده که سوژه را قدرتمند، قهرمان یا خطرناک نشان میدهد.
در این نما دوربین در زاویهای قرار داده میشود که با خط افق تراز نیست و برای نشاندادن وضعیت روانی آشفته یا ناراحتکننده استفاده میشود.
یک نمای محبوب که در آن سوژه در پشت شانه فردی دیگر نشان داده میشود. در این نما شانه، گردن و پشت سر کسی که پشت به دوربین است نشان داده میشود. از این نما برای نشاندادن مکالمه دو فرد استفاده میشود.
از زاویه بالا و از فاصله دور تصویربرداری میشود. این نما دید وسیعتری به مخاطب داده، جهت حرکت سوژه و عناصر خارج از آگاهی سوژه را نشان میدهد.
چیزی که در صحنه اصلی قابلمشاهده است را از نمای نزدیک نشان میدهد.
چیزی خارج از صحنه اصلی را نشان میدهد. این نما معمولاً با قطع اولین صحنه انجام شده و معمولاً برای وصل نمودن دو صحنه جداگانه مفید است.
این نما از چیزی که یک شخصیت خاص در صحنه میبیند تقلید میکند. این نما مستقیماً مخاطب را بهجای شخصیت قرار میدهد و اجازه میدهد حالت احساسی او را تجربه کند مانند بیدارشدن، بیهوشی یا نگاهکردن به دوربین دوچشمی.
نتیجه گیری
چه بخواهید یک فیلم بسازید و یا اینکه ویدئویی کوتاه برای انتشار در شبکههای اجتماعی تهیه کنید، توجه به نما و قاب بندی به شما کمک زیادی میکند تا مفهوم موردنظرتان را راحتتر به بیننده منتقل نمایید؛ بنابراین قبل از هر چیز سناریو عکس یا فیلم مد نظرتان را تعیین کرده و بر اساس مفهوم و منظوری که در نظر دارید، یکی از انواع نما و قاب بندی گفته شده در این مطلب را انتخاب کنید.