نورنگار
نورنگار
خواندن ۱۶ دقیقه·۳ سال پیش

بوکه در عکاسی یعنی چه؟ + نکات مهم

بوکه یعنی چه؟

این کلمه در زبان انگلیسی کاملاً ساختگی است. کلمه انگلیسی Bokeh از یک عبارت ژاپنی به شکل “暈け” یا شاید هم “ボケ” گرفته شده است. معنی آن می‌شود “محو” یا “محدوده محو شده خارج از فوکوس”.
خوب حالا سؤال اینجاست که چرا درست نگوییم “محو”؟!
شاید به این خاطر که کلمه “محو” بار معنایی منفی دارد و می‌تواند برای قسمت‌های محو شده در اثر سرعت پایین شاتر هم استفاده شود. محوی بر اثر حرکت دوربین یا حتی محوشدگی تصویر بر اثر سرعت بالای سوژه نسبت به شاتر را هم محو می‌نامیم. اما عبارت “ボケ味” که کلمه بوکه از آن گرفته شده است، اشاره به کیفیت تارشدگی دارد. یعنی تقریباً یک نگاه هنری به این مقوله دارد؛ یعنی چیزی بیشتر از محوی.

به دلیل معنای دوگانه این مفهوم می‌توان آن را به “عکسی که بوکه دارد” یا “عکسی که بوکه زیبا دارد” ترجمه کرد که معنی اصلی آن می‌شود “عکسی که دارای نقاط نورانی برجسته و محو خارج از فوکوس است” یا “عکسی که بخش‌های خارج از فوکوس آن چشم‌نواز است”.

به‌این‌ترتیب کلمه بوکه در زبان انگلیسی یک نام است و به همین دلیل هم وقتی در شروع جمله استفاده می‌شود به‌صورت Bokeh نوشته می‌شود.

حالا بوکه را چگونه تلفظ کنیم؟ خیلی از عکاسان آن را ترکیبی از Bow و Keh تلفظ می‌کنند (Bow مانند Bow tie و Keh مانند Kelvin) که هجای یکسانی روی هر دوکلمه دارد. نشریه Photo Technique حرف “h” را به انتهای آن اضافه کرد تا کاربران بتوانند آن را درست بخوانند و تلفظ کنند. اما مقالات زیادی در اینترنت منتشر شده که از قول کاربران ژاپنی توضیح می‌دهد که تلفظ این عبارت با تاکید بیشتری روی Keh شبیه به Kay خوانده می‌شود.

به‌هرحال هرچه که نوشته می‌شود و هرچه که خوانده می‌شود، شما به‌عنوان یک عکاس یا فیلم‌بردار حرفه‌ای می‌توانید آن را نقاط خارج از فوکوس بنامید یا هر چه که دوست دارید. مهم این است که بتوانید آن را در عکس و فیلم‌هایتان ایجاد کنید!

بوکه چگونه تشکیل می‌شود؟

بوکه به‌طورکلی در محدوده خارج از فوکوس عکس تشکیل می‌شود. به این شرط که ما در این بخش‌ها شاهد کنتراست بین لکه‌های نور و زمینه دور آن باشیم. معمولاً بوکه شامل نقاط نورانی در زمینه تاریک است. پس طبیعتاً اگر محدوده خارج از فوکوس ما دارای لکه نور نباشد، بوکه‌ای هم در آن تشکیل نمی‌شود. به همین خاطر هم هست که روی فون‌های عکاسی، هیچ‌وقت بوکه نمی‌بینیم. حتی اگر سعی کنیم که به‌صورت دستی، لکه‌های رنگی را روی فون عکاسی ایجاد کنیم، بازهم اگر این لکه نور، واقعاً یک منبع نورانی نباشد، بوکه‌ای ایجاد نمی‌کند.

می‌دانیم که محدوده فوکوس شده در یک عکس، در واقع همان بخشی از تصویر است که در عمق میدان یا Depth of Field قرار گرفته است. وقتی یک نقطه نورانی در خارج از این محدوده قرار می‌گیرد، روی سطح حسگر شبیه به یک دایره دیده می‌شود. اینکه چرا لکه نور شبیه به یک دایره است هم دقیقاً به شکل دیافراگم بستگی دارد و البته می‌تواند بسته به شکل داخلی پره‌های دیافراگم، شبیه به یک چندضلعی هم باشد؛ بنابراین بوکه هم به تبعیت از آن می‌تواند شکلی چندضلعی به خود بگیرد.

به این تصویر دقت کنید. بخش وسطی نشان می‌دهد که وقتی یک لکه نورانی در فوکوس قرار دارد، روی حسگر یا فیلم هم به همان صورت لکه دیده می‌شود. در واقع لنز باعث می‌شود تا تصویر این لکه روی سطح عمودی حسگر کاملاً شبیه به شکل واقعی آن متمرکز شود. بسته به اینکه نقطه تمرکز یا همان نقطه فوکوس در کجای حسگر تشکیل شده باشد، تصویر خارج از فوکوس نقطه می‌تواند کمی جلوتر یا کمی عقب‌تر از سطح حسگر باشد.

مقدار بزرگی این نقطه در محدوده خارج از فوکوس هم کاملاً نسبی است. هرچقدر نقطه فوکوس از سطح حسگر فاصله داشته باشد، این نقطه بزرگ‌تر و محو‌تر خواهد بود.
بنابراین ما چیزی به نام بوکه بد یا بوکه خوب نداریم. این می‌تواند به عقیده شخص بستگی داشته باشد نه به کیفیت بوکه‌ای که می‌بینیم.

اینکه لبه‌های این بوکه‌ها چقدر نرم یا چقدر تیز باشد، دقیقاً ربط به مشخصات لنز دارد و اصلاً نشان‌دهنده کیفیت لنز نیست. بسیاری از لنز‌های افسانه‌ای هستند که اصلاً بوکه زیبایی ندارند و بوکه آن‌ها دارای لبه‌های به‌شدت خطی و مشخص است.

از سوی دیگر برخی از لنز‌های بسیار ارزان‌قیمت هم هستند که بوکه‌هایی با لبه بسیار نرم و لکه مانند ایجاد می‌کنند و خیلی از عکاسان معتقدند که این لبه‌ها زیباترین نوع بوکه را تشکیل می‌دهند.

به‌هرحال به‌طورکلی، هرچقدر دیافراگم بازتر باشد، و محدوده خارج از فوکوس دورتر باشد، لکه‌های نورانی بوکه زیباتر می‌شوند. اما اگر عکاسی پرتره می‌کنید، پیشنهاد می‌شود اندازه بوکه‌ها را آن‌قدر بزرگ نکنید که روی خود سوژه هم تأثیر بگذارند. بوکه‌ها به تعداد زیاد اما محو و رنگارنگ بیشتر به چشم می‌آیند و تصویر را زیباتر می‌کنند.

شکل بوکه تابعی از طراحی لنز است

طراحی اپتیک یک لنز (یعنی نحوه ریخته‌گری قطعات، نحوه پولیش و نحوه جاگذاری عدسی‌های آن‌ها) و همچنین شکل و نحوه عملکرد پره‌های دیافراگم، روی نحوه نمایش بوکه در تصویر مؤثر است. در این بخش از مقاله به این نکته می‌پردازیم که این عوامل چطور روی شکل بوکه تأثیر می‌گذارند. اگر می‌خواهید به‌صورت علمی این موضوع را فرا بگیرید.

اما ما در اینجا موضوع را ساده‌تر بررسی می‌کنیم. چون واقعیت این است که ما فقط می‌خواهیم روی عکس‌هایمان بوکه ایجاد کنیم و نمی‌خواهیم لنز بسازیم یا طراحی لنز بکنیم.

دیافراگم و شکل آن

شرکت اشنایدر در جایی می‌گوید “گاهی اوقات اتفاق‌های خوب را ما شکل می‌دهیم. یک بوکه خوب را نیز می‌توانید شکل دهید. یعنی بوکه می‌تواند طراحی شود. شکل دهانه دیافراگم، یکی از مؤثرترین عواملی است که می‌تواند بوکه را شکل دهد”

اگر قبلاً درباره Star Effect یا بوکه‌های با شکل ستاره‌ای مطالعه کرده باشید می‌دانید که شکل فیزیکی دیافراگم می‌تواند شکل نقاط بوکه را تغییر دهد. مثلاً کیت‌های جالبی هست شامل ورقه‌های پانچ شده با شکل‌های مختلف می‌شود. سوراخ‌های وسط این ورقه‌ها با اشکال گوناگون، از شکل ماه و ستاره گرفته تا قلب و لوزی و … را در آن‌ها می‌بینید.

این اشکال را جلوی لنز دوربین قرار می‌دهید و باعث می‌شود تا شکل لکه‌های نور ورودی به دوربین تغییر کند. این تغییر سبب می‌شود تا همین لکه‌ها که بوکه را تشکیل می‌دهند روی حسگر به‌صورت شکل‌های منظم تابیده شوند و بوکه‌های شکل دار ایجاد شوند. حتی خودتان هم می‌توانید به‌صورت دستی این شکل‌ها را بسازید.

جالب اینجاست که اگر دست خودتان را جلوی لنز قرار دهید تا نور از لای انگشتانتان دست شما به داخل دوربین برسد، حتی همین کار هم می‌تواند شکل نقاط بوکه روی تصویر را تغییر دهد. در این تصویر می‌بینید که بوکه‌ها هیچ شکل خاصی ندارند. دلیل این تغییر شکل همین است که لکه‌های نور از لای انگشتان عبور کرده‌اند.

دقیقاً به همین دلیل هم هست که شکل دیافراگم در لنز‌های جدید را به‌صورت مدور با انحنا می‌سازند. می‌دانیم که پره‌های دیافراگم با باز شدن و جمع‌شدن حول محور وسط، اندازه دیافراگم را تغییر می‌دهند. سازندگان لنز‌ها حالا با مدور ساختن شکل این پره‌ها سعی دارند تا شکل بوکه‌ها را تا حد ممکن به دایره کامل نزدیک کنند.

به همین دلیل هم وقتی مشخصات لنز‌ها در وب‌سایت نورنگار را مطالعه می‌کنید یا بررسی لنز‌ها را می‌خوانید یکی از نکات مهمی که به آن اشاره می‌شود، تعداد پره‌های دیافراگم لنز است. هرچقدر لنز‌ها گران‌قیمت‌تر و پیشرفته‌تر باشند، تعداد پره‌های دیافراگم آن هم بیشتر می‌شود. این افزایش تعداد پره‌ها به این منظور انجام می‌شود که بتوانند با ایجاد شکل منحنی دقیق‌تر، بوکه لنز را بیشتر شبیه به یک دایره کامل کنند تا جذاب‌تر به نظر برسند.

به‌عنوان‌مثال در این تصویر می‌بینید که بوکه ایجاد شده توسط لنز  FUJIFILM XF 90mm f/2 R LM WR که دیافراگم آن تنها 7 پره دارد، چطور در دیافراگم‌های بسته مانند f/5.6 یا f/8 که دیافراگم‌های میانی محسوب می‌شود، شکلی چندضلعی دارد و هرچقدر به دیافراگم‌های باز مانند f/2 نزدیک می‌شود، بیشتر شبیه به دایره می‌شود. تلاش سازندگان لنز این است که در محصولات جدیدشان تا حد ممکن در دیافراگم‌های میانی هم شکل دایره‌ای بوکه را حفظ کنند.

به‌عنوان‌مثال لنز‌های Xeen شرکت Rokinon با 11 تیغه مدور، حتی در دیافراگم‌های بسته هم شکل دایره‌ای بوکه خودشان را حفظ می‌کنند و از این لحاظ یکی از بهترین لنز‌ها برای عکاسی بوکه هستند.

بوکه لنز‌های آینه‌ای بدون دیافراگم

لنز‌های آینه‌ای که به catadioptric مشهورند چگونه بوکه ایجاد می‌کنند؟ این لنزها اساساً شبیه به یک تلسکوپ بازتابی عمل می‌کنند و چیزی به نام دیافراگم قابل تنظیم ندارند. به همین دلیل هم لکه‌های نورانی که در تصویر ایجاد می‌کنند حالتی خاص دارند که به آن‌ها بوکه دوناتی (doughnut bokeh) می‌گویند. شکل بوکه‌ها در تصویر این لنز‌ها از شکل و اندازه آینه‌ها در مرکز لنز تبعیت می‌کند.

در واقع در این لنز‌ها، نور وارد تیوب اپتیکال لنز می‌شود و با عبور از یک آینه کوچک، به یک آینه مقعر در انتهای تیوب لنز می‌رسد. سپس دوباره روی یک آینه کوچک در انتهای لنز متمرکز شده و دوباره با تابش روی یک آینه مقعر دیگر به آینه دوربین می‌رسد که چشم یا حسگر منتظر تصویر آن است.

نتیجه این تابش و بازتابش‌ها، بوکه‌ای دایره‌ای شکل است که لبه‌های روشن و مرکز نسبتاً تاریک دارد. بعضی از عکاسان این بوکه را دوست دارند و بعضی دیگر خیر. به‌هرحال فراموش نکنیم که بوکه‌های دایره‌ای‌شکل، کاملاً سلیقه‌ای هستند و هر شخصی عقیده خودش را نسبت به آن‌ها دارد.

دیافراگم و عمق میدان

موضوع دیافراگم و تأثیر آن بر عمق میدان کاملاً واضح است. هرچقدر دیافراگم بسته‌تر باشد، عمق میدان تصویر هم گسترش پیدا می‌کند و نقاط خارج از فوکوس کمتر می‌شود؛ بنابراین کاملاً واضح است که هرچقدر دیافراگم را باز‌تر کنیم، لکه‌های نورانی محو در تصویر بیشتر می‌شوند و بوکه‌های بیشتری را پدید می‌آورند.

البته باید توجه کنید که برای ایجاد بوکه باید حتماً لکه‌های نور را در مناطق خارج از فوکوس داشته باشید و صرفاً با محو کردن پس‌زمینه نمی‌توانید در تصویر بوکه ایجاد کنید.

بوکه‌هایی شبیه به چشم گربه

وقتی دیافراگم لنز را تا حد ممکن باز می‌کنیم، نور از جهات مختلف وارد لنز می‌شود. در این حالت، لکه‌های نور که دقیقاً از محور‌های میانی لنز وارد دوربین می‌شوند تغییر جهت زیادی ندارند و با همان شکل دایره‌ای روی حسگر دوربین می‌تابند. اما لکه‌هایی که از کنار وارد می‌شوند، به دلیل تابش روی سطحی که عمود به محور لنز نیست، کمی دستخوش تغییر شده و شکلی بیضی‌شکل می‌گیرند که به دلیل شباهت به عنبیه چشم گربه به “بوکه چشم گربه‌ای” شهرت دارند.

در تصویر زیر می‌بینید که لکه‌های نور متحرک در عکس‌های پی‌درپی چطور با نزدیک شدن به لبه‌های تصویر تغییر شکل می‌دهند و بیضی‌وار می‌شوند. این عکس‌ها توسط لنز بسیار مشهور  Nikon AF DC-NIKKOR 105mm f/2D گرفته شده‌اند.

بوکه چرخشی

شاید این افکت را که به بوکه شهرت پیدا کرده است نتوان یک بوکه واقعی در نظر گرفت. چون همان‌طور که در تعریف بوکه گفتیم، لکه‌های نور در زمینه‌های خالی تیره را بوکه می‌نامیم. اما بر اساس تعریف بوکه که نوعی محوی چشم‌نواز است، این نوع محوشدگی را هم بوکه می‌گویند. در این حالت، بخش‌های خارج از فوکوس لنز، هرچقدر از مرکز تصویر دور می‌شوند، حالتی دایره‌ای یا منحنی شکل به خود می‌گیرند.

این حالت چرخشی خصوصاً در عکاسی پرتره که سوژه اغلب در مرکز تصویر قرار می‌گیرد، تمرکز چشم را به سمت مرکز تصویر می‌برد و جلوه‌ای بسیار جذاب ایجاد می‌کند. برخی از لنز‌های افسانه‌ای مانند Lomography Petzval 85mm f/2.2 که متأسفانه دیگر تولید نمی‌شود چنین جلوه‌ای را ایجاد می‌کردند.

Spherical Aberration

یک عبارت فنی با عنوان Spherical Aberration در دنیای طراحی لنز‌ها وجود دارد که ترجمه دقیق از آن در دست نیست. این عبارت اشاره به این دارد که نوری که وارد لنز می‌شود به طور کامل روی سطح حسگر متمرکز می‌شود یا خیر. طبیعتاً تصویر ما این است که اگر قرار باشد دقیقاً روی حسگر متمرکز نشود، پس دیگر فوکوس کردن معنی ندارد.

اما نکته اینجاست که ما انتظار داریم نه‌تنها نور بخش‌های فوکوس شده، بلکه بخش‌های فوکوس نشده (خارج از فوکوس) هم به طور کامل روی سطح حسگر متمرکز شوند. وقتی بخشی از تصویر خارج از فوکوس باشد، هرچقدر لکه نور بوکه بیشتر از فوکوس بیرون باشد، لبه‌های آن بزرگ‌تر و این اختلاف تابش نور بیشتر می‌شود. به همین دلیل هم لبه‌های بوکه‌ها می‌تواند محو یا تیزتر شود و مرکز آن هم تفاوت نوری بیشتری نسبت به لبه‌ها پیدا کند.

خیلی از عکاسان این تفاوت نور را نمی‌پسندند و شرکت‌های سازنده لنز سعی می‌کنند با تصحیح اپتیک لنز‌های خودشان، این تفاوت را به حداقل برسانند. در حالت ایده‌آل، دیسک‌های نورانی بوکه باید سطحی کاملاً یکدست و یکنواخت با لبه‌های کاملاً تیز و مشخص داشته باشند. یعنی تصویری فاقد Spherical Aberration یا SA داشته باشند.

اگر این مشکل اپتیکال برطرف نشده باشد، ما بوکه‌هایی شبیه به بوکه لنز‌های آینه‌ای را می‌بینیم که گاهی اوقات به آن بوکه حبابی یا حباب صابونی (soap-bubble) هم گفته می‌شود.

نکته مهم‌تر اینکه وقتی این بوکه‌های حبابی در پس‌زمینه سوژه ایجاد می‌شوند، دقیقاً به همین دلیل هم در پیش‌زمینه شاید بوکه‌هایی با لبه محو هستیم که به‌واقع “لکه‌های نور” با لبه‌های نامشخص هستند.

بوکه‌های پیازی

عدسی‌های آسفریکال یکی از پیچیده‌ترین انواع اپتیک در جهان هستند. برخلاف عدسی‌های عادی که لبه‌های آن‌ها با یک شیب مشخص نسبت به وسط عدسی باریک یا پهن‌تر می‌شوند، در عدسی‌های آسفریکال، شیب دقیقی برای این تغییر اندازه وجود ندارد. شرکت‌های سازنده لنز از عدسی‌های آسفریکال که در برخی از نقاط پهن‌تر و در برخی نقاط باریک‌تر می‌شوند برای جبران اشکالات نوری در عدسی‌های عادی لنز استفاده می‌کنند و هزینه تولید آن‌ها نیز بسیار بالاست.

به همین دلیل هم وقتی مشخصات لنز‌ها را مطالعه می‌کنید در صورتی که شرکت سازنده از عدسی‌های آسفریکال در لنز خود استفاده کرده باشد، تعداد و نوع آن‌ها را اعلام می‌کنند تا مشخص شود دلیل قیمت بالای تکنولوژی اپتیک لنز چه بوده است.

اما از آنجا که این عدسی‌ها دارای شکست نور یکدست نیستند، روی بوکه لنز هم تأثیر می‌گذارند. بوکه این عدسی‌ها گاهی اوقات لایه‌لایه می‌شود و ظاهری شبیه به پیازی که برش خورده پیدا می‌کند. پدیده‌ای که به آن onion-ring bokeh گفته می‌شود.

اما این پدیده در لنز‌های قدیمی که دارای عدسی‌های آسفریکال بودند کمتر دیده می‌شد. سؤال اینجاست که چرا در لنز‌های جدید این پدیده بیشتر شده است؟

توضیحی که مدیر بخش تولید اپتیک شرکت پاناسونیک در این باره داده این است که عدسی‌های آسفریکال در سال‌های دور صرفاً به‌صورت دست‌ساز ساخته می‌شدند. دلیل گران‌قیمت بودن این لنز‌ها همین بود. اما امروزه اغلب این عدسی‌ها به‌صورت ریخته‌گری و تراش با دستگاه ساخته می‌شوند و اگرچه دقت آن‌ها دست‌کمی از عدسی‌های دست‌ساز ندارد، اما در بخش‌های خارج از فوکوس نمی‌توانند به‌پای عدسی‌های دست‌ساز برسند و این پدیده حاصل همین تفاوت است.

لبه‌های رنگی یا Chromatic Aberration

می‌دانیم که نور سفید ترکیبی از رنگ‌های مختلف با طول موج‌های متفاوت است. اما این ترکیب صرفاً مربوط به نور سفید نمی‌شود. نور‌های دیگر هم همین شرایط را دارند. مثلاً چیزی که ما نور زرد یا سبز یا آبی می‌دانیم ترکیبی از هزاران رنگ اصلی دیگر است که همگی آن‌ها دارای طول موج‌های متفاوتی هستند. به همین علت هم وقتی یک شعاع نور را از منشور عبور می‌دهیم، طول موج‌های مختلف آن از همدیگر جدا شده و روی سطح دیگری می‌تابند.

دقیقاً شبیه به همین اتفاق درباره لنز‌ها و عدسی‌ها هم می‌افتد. پدیده‌ای به نام لبه‌های رنگی یا Chromatic Aberration حاصل همین شکست نور است که در لبه‌های پرکنتراست خودش را به‌شدت نشان می‌دهد. منظور از لبه‌های پرکنتراست، جایی است که حدفاصل یک ناحیه خیلی روشن یا یک ناحیه خیلی تیره است و این دقیقاً همان جایی است که ما بوکه‌ها را می‌بینیم.

بوکه‌ها هم لکه‌های نورانی در زمینه تیره هستند و اگر لبه‌های مشخص داشته باشند، این احتمال وجود دارد که در این لبه‌ها شکست نور و نواری از پیکسل‌های رنگی حاصل از آن شکست را ببینیم.

لنز‌هایی با امکان تنظیم بوکه

تابه‌حال برخی از شرکت‌های سازنده لنز سعی کرده‌اند لنز‌هایی را با امکان تنظیم بوکه برای عکاسانی که به این موضوع علاقه‌مند هستند بسازند. این لنز‌ها که همگی لنز‌های تله‌فوتو و مخصوص عکاسی پرتره هستند، امکان تنظیم بوکه را دارند. عبارتی که در جلوی هر لنز نوشته شده است نشان‌دهنده تکنولوژی به‌کاررفته در لنز برای تغییر بوکه است که هر شرکتی نام مخصوص به خود را برای آن انتخاب کرده است:

  • Nikon AF DC-NIKKOR 105mm f/2D — DC = Defocus Control
  • Nikon AF DC-NIKKOR 135mm f/2D — DC = Defocus Control
  • Canon RF 85mm f/1.2L USM DS — DS = Defocus Smoothing
  • Canon RF 100mm f/2.8L Macro IS USM — Spherical Aberration Control Ring
  • Sony 135mm f/2.8 — STF = Smooth Trans Focus
  • Sony FE 100mm f/2.8 STF GM OSS — STF = Smooth Trans Focus
  • FUJIFILM XF 56mm f/1.2 R APD — APD = Apodization Filter
  • Venus Optics Laowa 105mm f/2 Smooth Trans Focus Lens
  • Sigma 135mm f/2.8 YS – Focusing System

در تصویر بالا می‌بینید که چطور در لنز نیکون 105mm رینگ کنترل محدوده خارج از فوکوس می‌تواند شکل فوکوس بوکه‌ها را در پیش‌زمینه و پس‌زمینه تغییر دهد. تکنولوژی Defocus Smoothing در لنز‌های کانن نیز تقریباً عملکردی شبیه به همین دارد. سونی، فوجی و Venus Optics هم از یک فیلتر به نام reverse apodization برای این منظور استفاده می‌کنند.

این تکنولوژی بر پایه یک فیلتر داخلی ND است که می‌تواند لبه‌های محدوده بوکه را تاریک‌تر از مرکز آن کند و به‌گونه‌ای جلوه مصنوعی روی بوکه‌ها ایجاد کند. در واقع کاری که انجام می‌دهد این است که لبه‌های لکه‌های بوکه را تیره‌تر می‌کند و تقریباً حالتی برعکس بوکه‌های حباب صابونی را ایجاد می‌کنند.

این ایده از لنزهای قدیمی سیگما گرفته شده است که برای کمک به فوکوس در حالت ماکرو ساخته شده بود، اما تأثیر جانبی آن که ایجاد چنین بوکه‌هایی است، به‌عنوان تأثیر جانبی این فیلتر‌ها در لنز‌های جدید به کار گرفته می‌شود.

بوکه نرم‌افزاری در گوشی‌های موبایل

جذابیت ایجاد بوکه در عکس‌های حرفه‌ای باعث شده تا شرکت‌های سازنده موبایل هم سعی کنند همان افکت را به‌صورت نرم‌افزاری روی عکس‌های گوشی‌ها پیاده کنند. در این حالت یک دوربین برای ثبت دقیق تصویر و یک دوربین برای تشخیص عمق میدان و محو سازی زمینه مورد استفاده قرار می‌گیرد و در واقع عکسی که با این حالت گرفته می‌شود ترکیبی از هر دوی آن‌هاست.

متأسفانه اشکالی که در این روش وجود دارد این است که چون محوسازی به‌صورت نرم‌افزاری انجام می‌شود، دقت بالایی ندارد و لبه‌های سوژه اغلب دچار محوشدگی شدید می‌شود. به همین علت هم عکس‌هایی که با الگوی پرتره گرفته می‌شود صرفاً برای استفاده از شبکه‌های اجتماعی و اندازه کوچک عکس‌ها مناسب است و برای اندازه بزرگ قابل‌استفاده نیست.

البته برخی از برنامه‌های ویرایش عکس در موبایل هم همین کار را به‌صورت مصنوعی انجام می‌دهند. از جمله برنامه Snapseed که با افکت Blur کردن دورتادور سوژه که محل آن و میزان محوشدگی آن نیز قابل تنظیم است، می‌تواند تمرکز بیشتری را به سمت سوژه اصلی هدایت کند.

برای استفاده از محوشدگی مصنوعی در گوشی‌های موبایل در اغلب موارد می‌توانید از منویی با نام Portrait در برنامه عکاسی گوشی استفاده کنید. این منو در واقع همان ترکیب نرم‌افزاری گوشی‌ها است و بهتر است صرفاً روی یک سوژه استفاده شود. چون احتمالاً اگر در عکس دو یا چند نفر باشند، یک نفر را به‌عنوان سوژه اصلی انتخاب کرده و نفرات دیگر را محو می‌کند.

اگر گوشی شما دارای دو لنز نیست، احتمالاً می‌توانید با برخی از برنامه‌های مخصوص گوشی این جلوه نرم‌افزاری را روی عکس‌هایتان ایجاد کنید. برنامه‌های مشهوری برای این کار ارائه شده‌اند. برنامه After Focus یکی از مشهور‌ترین آن‌هاست که هم برای اندروید و هم iOS در دسترس است. برنامه Bokeh صرفاً برای iOS و DOF Simulator برای اندروید هم از همین گروه هستند.

اگر هم برای اینستاگرام عکس می‌گیرید احتمالاً قابلیت focus mode در این برنامه برایتان جالب خواهد بود. برای استفاده از این حالت پس از ورود به اینستاگرام با کشیدن صفحه به سمت راست وارد بخش دوربین این برنامه می‌شوید. با تعویض بین گزینه‌های پایین صفحه، گزینهٔ focus را بین گزینه‌های boomerang و super zoom مشاهده خواهید کرد.

با انتخاب این حالت که برای هر دو دوربین اصلی و سلفی گوشی قابل‌دسترس است به‌محض قرارگرفتن چهرهٔ یک شخص در فریم تصویر، پس‌زمینه برای ایجاد حالت بوکه تار خواهد شد. متأسفانه این قابلیت در همه گوشی‌های اندرویدی در دسترس نیست و اگر آن را در برنامه اینستاگرام خودتان می‌بینید جزو کاربران خوش‌شانس اندرویدی هستید!

عوامل مؤثر بر بوکه به طور خلاصه

حالا که درباره بوکه و بوکه‌های نرم‌افزاری فهمیدیم، بد نیست به‌صورت خلاصه عوامل مؤثر بر بوکه را هم ذکر کنیم تا برای دستیابی به بوکه بهتر بتوانید از آن‌ها استفاده کنید:

  1. استفاده از دیافراگم‌های بازتر لنز: هرچقدر بتوانید دیافراگم لنز را بازتر کنید یا از لنز‌هایی با دیافراگم باز استفاده کنید، مقدار بوکه یا همان محوشدگی تصویر را بیشتر می‌کنید.
  2. زیاد کردن فاصله سوژه از پس‌زمینه: این کار به‌خودی‌خود باعث ایجاد محوشدگی بیشتر پس‌زمینه می‌شود. چون به‌هرحال باعث می‌شود تا زمینه از محدوده فوکوس دورتر شود و بوکه و محوشدگی افزایش پیدا می‌کند.
  3. نزدیک‌تر شدن به سوژه: این پدیده هم درواقع نسبت فاصله شما با سوژه و شما با پس‌زمینه را تغییر می‌دهد. هرچقدر به سوژه نزدیک‌تر می‌شوید، پس‌زمینه محو‌تر و بوکه بیشتر می‌شود. البته در برخی از موارد مانند عکاسی ماکرو، این پدیده اصلاً جالب نیست و عکاسی را سخت‌تر می‌کند.
  4. استفاده از فاصله کانونی بیشتر: دلیل اینکه همه شرکت‌های سازنده لنز از تکنولوژی‌های افزایش بوکه تنها روی لنز‌های تله‌فوتو استفاده می‌کنند هم همین است. هرچقدر فاصله کانونی لنز بیشتر باشد، بوکه بیشتری هم ایجاد می‌کند. برای همین هم لنز‌های موردعلاقه عکاسان پرتره اغلب 85mm یا 70-200mm است.

فراموش نکنید که بوکه صرفاً برای ایزوله کردن سوژه از پس‌زمینه است؛ بنابراین خیلی اوقات اصلاً نیازی به آن نداریم. به‌عنوان‌مثال زمانی که چند سوژه مختلف در یک عکس وجود دارد یا مثلاً عکس‌هایی که دارای سوژه خاصی نیستند (مثل عکس‌های منظره) اصلاً نیازی به ایجاد بوکه ندارند. اتفاقاً در این عکس‌ها باید تا می‌توانید بوکه را کاهش دهید و سعی کنید همه عکس در فوکوس قرار بگیرد.

بوکهبوکه چیست
تجهیزات مدرن عکاسی و تصویربرداری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید