ویرگول
ورودثبت نام
محمدرضا نوروزی
محمدرضا نوروزی
خواندن ۱۲ دقیقه·۳ سال پیش

حالا شما وسط میدان هستید.پس درست بازی کنید!


قریب به دوسال است که درگیر کروناییم. دوستان پزشکم و آنهایی که درگیرودار کار درمانی هستند بسیار خسته و جانکاه کار می‌کنند. اما برخی از همین دوستان که به سختی دارند کار می‌کنند می‌گویند خیلی خوشحالند که در دوره زندگی پزشکی و طبابتشان یک پاندمیک را دارند تجربه می‌کنند. چیزی که فقط در کتابها خوانده‌اند. از سوی دیگر همچنین فرصتی هم برای ژورنالیست‌های علم وجود دارد. آنهایی که همواره از دنیای علم و تاثیراتش در روزمرگی ما می‌نوشتند و برنامه می‌ساختند حالا فرصتی به دست آورده‌اند که نقش بی‌بدیل خود را بازی کنند. اما گروهی دیگر هم این روزگار نقش مهمی بازی میکنند: بسیاری از افرادی که تخصصی در ژورنالیزم نداشتند به دلیل تخصص‌های دیگرشان و اهمیتی که عموم مردم و جمعیت‌های انسانی در کنترل این عالمگیری خطرناک داشتند و به مدد رسانه های عصر تازه وارد گود ژورنالیزم علم شدند.ایشان در مواردی هم بی آنکه خودشان بدانند ناگهان در میانه‌ی این فضا قرار گرفتند. همه‌ی اینها از یک سو نقش رسانه‌های نوظهور و دنیای شبکه‌های اجتماعی مجازی را بیش از پیش نمایان کرد در سوی دیگر این ماجرا اهمیت سواد رسانه‌ای را برای مخاطبان که عامه‌ی مردم هستند و تولیدکنندگان محتوا که عمدتا متخصصین رشته‌های علمی مرتبط است نمایش داد و آن را بیش از پیش پررنگ کرد.

امکاناتِ موجود برای تولید و انتشار محتوا و یافتنِ مخاطب به راحتی و با کمترین هزینه‌ی ممکن وسوسه‌ی نوشتن و تولید و نشر محتوا را در هرکسی بیدار می‌کند. گروهی به دلیل تخصصی که دارند و احساس تکلیف برای مطلع کردن مردم به این سو کشیده می‌شوند و گروهی دیگر به دلیل وسوسه‌ی شهرت یا کسب درآمد. این متن با گروه دوم کاری ندارد و برایشان توصیه‌ای یا اشاره‌ای ندارد. اما گروه اول، مخاطب اصلی این نوشته‌ی کوتاه هستند.

در این نوشته‌ی کوتاه مروری بر برخی نوشته‌های متخصصینی می‌اندازم که درباره‌ی بحران کرونا در شبکه‌های اجتماعی مجازی منتشر شده‌اند و تولیدکننده‌های محتوایشان آدم‌های متخصصی هستند که مطلع کردن مردم دغدغه مهمی برایشان بوده است ولی چون الزامات ژورنالیزم علم یا حساسیت نوشتار علمی عمومی را نمیدانند گاه زحمتشان باعث شده به کج فهمی‌ها و گاه شایعات دامن زده شود.

ساخت و پرداخت و انتشار شایعات و کج فهمی‌ها دلایل و سویه‌های متعدد و متنوعی دارند که نوشته‌ای دیگر را طلب می‌کند. ولی در هر حال در جامعه اصولا مردم به راحتی می‌توانند با شایعات همراهی و همدلی بیشتری کنند. دلایلی مثل اینکه شایعات مفاهیمی ساده‌تر، بدون پیچیدگی‌هایِ منطقی موضوعات علمی را در بر می‌گیرند. یا مثلا به این دلیل که شایعات و توصیف‌های غیر علمی ساختاری باورمندانه‌تر و متقن‌تری به ما می‌دهند تا علم که همواره عدم یقینی را با خود دارد و باورمندی را نهی می‌کند. اما به هر دلیلی که عامه مردم به توصیفات غیر علمی اقبال بیشتری داشته باشند مهم نیست. اینجا نکته ی دیگری را مدنظر دارم. آن هم اینکه لازم است ما، ژورنایست‌های علم و به خصوص متخصصانی که ژورنالیست نیستند ولی به میدان نشر آگاهی پاگذاشته اند حواسمان خیلی جمع باشد. ما با مخاطبانی عام طرف هستیم که ساختار علمی و یا مفاهیم علمی حوزه‌های مورد بحثمان را نمی‌شناسند یا در آن تبحر ندارند. بنابراین هر موضوع ساده‌ای که برای ما خیلی بدیهی و عادی است می‌تواند آنها را به اشتباه، تایید کردن داده‌ها و باورهای غلط پیشین و کج فهمی سوق دهد.برای آنکه خودم هم در این نوشتار در چنین دامی نیوفتم خوب است منظورم از مخاطب عام را توضیح کوچکی دهم. ما وقتی میگوییم مخاطب عام منظورمان بی سواد نیست. شاید شما که خواننده ی این سطور هستید دارای مدرک تحصیلی بالایی (حتی دکتری مثلا) در یک رشته ی تحصیلی باشید ولی باز هم به احتمال قوی درباره کرونا و ویروس‌شناسی یا اپیدمیولوژی نامطلع باشید. دراین حالت شما در هریک از این مباحث مخاطبی عام محسوب می‌شوید. با این نگاه و تعبیر به ادامه‌ی این متن نگاه کنید و آن را تحلیل کنید.

در این نوشته چند مورد معروف از این بی دقتی‌ها را مرور می‌کنم. نه به قصد تخریب و یا حتی نقد. بلکه برای آنکه بگویم تا چه اندازه موضوع ساده و مهم است و می‌تواند کجفهمی بسازد و در هر مورد سعی می‌کنم چگونگی تصحیح آن را هم بیان کنم:

1-واکسنهای بی اثر ،آب مقطرهای بی‌معنی و بدیهیاتی که شرح داده نمی‌شوند.

در یک گفتگوی لایو اینستایی دکتر میهمان با دقت فرآیند واکسن و آزمایشات بالینی و ترایال را ذکر می‌کرد. جایی از صحبتهایش گفت "از هر سه واکسنی که تزریق می‌شود یکیش بی اثر و اصلا آب مقطر است. میزبان با تعجب پرسید واقعا؟ دکتر مذکور گفت بله. اینو من نمی‌گم. تمام مستنداتش در گزارش‌های پزشکی هست. فلان جا و فلان جا رو ببینید به وضوح گفته است."

فردا صبح همین تکه گفته‌های آقای دکتر منتشر شده بود با این توصیف که دکتر فلانی(که فرد محترم و قابل اعتمادی است) و مراکز بهداشتی و سلامت معروف (که آنها هم از معتبرترین‌های عالم هستند) گفته یک سوم واکسن‌ها آب مقطر خالی‌اند و بی اثرند و بعد هم تحلیل‌های خودشان را با درکی که از موضوع یافته‌اند اضافه کردند که :"چون تولید واکسن کم است این کار را می‌کنند و مرگ و میرها هم معلوم است و ..."

اشتباه کجا بود؟ اشتباه اصلی اینجاست که به نظرِ آقای دکتر اثر پلاسیبو و تستهای کنترلی امری بسیار بدیهی و پایه‌ای در تولید هرنوع دارو و روش‌های درمانی دارویی است بنابراین نیاز به توضیح اضافه‌تری نداشت. درحالی که همین موضوع بدیهی به شدت برای مردم عادی کج فهمی دارد. چون ایشان از فرآیند تاییدهای دارو به خوبی اطلاع ندارند.

حالا چه باید کرد: یادمان باشد وقتی موضوعی علمی را برای افراد غیر متخصص در آن حوزه (حتی افرادی که تحصیلات عالیه دارند ولی در آن حوزه متخصص نیستند)مطرح می‌کنیم هیچ چیز بدیهی و اصول اولیه‌ای نداریم. بنابراین حتما آن بدیهیات را بادقت و طمانینه و به شکل‌های مختلف توضیح دهیم.از سوی دیگر اگر با مجری یا پرسشگر نا آشنا به اصول ژورنالیزم علم روبروییم اورا هم تصحیح کنیم . مثلا در این مورد خاص خیلی مشخص ابتدا به او (و در اصل به مخاطبان)بگوییم که این تزریق واکسن‌نما امری طبیعی است واز قدیم انجام می‌شده و اصلا جای تعجب ندارد .

2-جمله‌هایی که بعد از شش ماه را نشان نمی‌دهند .



متنی که در تصویرزیر آمده را بخوانید و به آن بخش هایلایت شده دقت کنید. این یک پست است از یک کانال تلگرامی معتبر با داده‌هایی بسیار ارزشمند که گروهی پزشک کاربلد جوان اداره‌اش می‌کنند. اما این پست کج فهمی بزرگی را دارد می‌سازد.

بسیار دیدم و مورد پرسش واقع شدم که به این پست اشاره می‌کردند و بر این اساس اعتقادی ایجاد شد که واکسنهای کووید19 فقط تا 6 ماه اثر بخشند و بعدش روز از نو روزی از نو. به عبارتی ذهن ناآشنا با این حوزه علمی و همینطور نامطلع از فرآیندهای پژوهش که آماده‌ی تردید درباره ارزش و کارایی واکسن هم هست به سادگی چنین نتیجه ای می‌گیرد.

اشتباه کجاست؟ اینجا که نویسنده‌ی این پست کوتاه ننوشته که این آزمایش فقط دوره‌ی زمانی تا شش ماه را چک کرده. او ننوشته که محدودیت‌های این آزمایش یکیش زمان بوده. و از آن مهمتر اینکه این پژوهش در بازه‌ی زمانی شش ماه بعد از واکسیناسیون انجام شده و در این بازه زمانی واکسن عالی عمل کرده و موفق بوده. بعد از شش ماه چی؟ نمی‌دانیم چون دوره‌ی آزمایش تا اینقدر بوده و فرآیند علمی هم به ما این اجازه را نمی‌دهد که بدون شواهد درباره ماههای بعدی نظری یقینی بدهیم.

برای اینکه جلوی چنین کجفهمی‌ای گرفته شود نویسنده‌ی ما باید چه میکرد؟ کافی بود محدودیت زمان آزمایش، موفق بودن واکسن در دوره‌ی پژوهش و اهمیت این شش ماه و آینده‌ی پژوهش برای بعد از ماه ششم را توضیح می‌داد. آنوقت میزان مشکل به شدت کاهش می‌یافت. حالا چرا نویسنده اینها را نگفته. چون احتمالا منبع او یک مجله پژوهشی است که مخاطبانش متخصصان همین حوزه‌اند و نیازی نبوده برایشان بدیهیات توضیح داده شود. اما در تلگرام به جز مخاطبان خاص،مخاطب عام که این ایام تشنه‌ی دانستن درباره بیماری خطرناک پیرامونشان هستند هم وجود دارد.

3-اختلاف ها مارا حساس میکنند

این متن را هم در توییتر دیدم و کپی‌اش را در کانال تلگرامی که برای اطلاع رسانی از کرونا تاسیس شده و مخاطب بسیار زیادی دارد. به جایی که با رنگ بنفش نشاندار کردم دقت کنید.

در متن اصلیِ این خبر اسمی از نام واکسن‌ها نیامده است اما نویسنده در اینجا برای اطلاع رسانی دقیقتر اسم واکسن‌ها را آورده است. این خطایی آشکار است.چرا؟ چون در کشوری داریم زندگی می‌کنیم و مخاطب داریم که شک بسیاری درباره‌ی کارایی واکسن‌های در دسترس وجود دارد. بسیاری معتقدند واکسن چینی به درد نمی‌خورد و انگلیسی و آمریکایی‌هایی هستند که به دردبخورند و همینها هم از قضا از روز نخست، ورودشان ممنوع شد و دلیل توفیق آمریکا و اسراییل و اروپا همین نوع واکسنهاست. با چنین ذهنیتی وقتی این مطلب خوانده می‌شود منظور نویسنده که واکسیناسیون گسترده و ایمنی جمعی حاصل از آن است اصلا دیده نمی‌شود یا در مقام دوم اهمیت قرار می‌گیرد و به نوعی در سایه‌ی نوع واکسن‌ها نادیده گرفته می‌شود.

چه باید کرد؟ در نگارش چنین متونی که خبر یا داده‌ی اصلی بسیار شکننده است و به راحتی رقبای محتوایی دارد و می‌تواند با یک تلنگر، خبر اصلی را در سایه و حاشیه قرار دهد باید خیلی مراقب اشاره کردن به موضوع رقیب باشیم. در این مثال نام واکسن اصلا اهمیتی ندارد بلکه واکسیناسیون گسترده است که اهمیت دارد. پس می‌شد(و باید) از نام واکسن گذر می‌کردیم(همانطور که در متن اصلی هم بیخیالش شده بودند) و اگر می‌خواستیم نام واکسن را به هر دلیلی بیاوریم باید موضوع اصلی را(گستردگی واکسیناسیون) را تبیین می‌کردیم و در انتها اشاره‌ای گذرا به نام واکسن‌ها می‌کردیم.یا راه دیگر این بود که کشورهای موفق در واکسیناسیون و کنترل کووید 19 را مثال می‌زدیم که با واکسن‌هایی غیر از این دو نوع به این مهم رسیده بودند...(مثلا امارات و ترکیه)

4-آمارها تیغ دولبه اند...کار کردن با آنها را بلد باشیم.

این روزها خیلی‌ها در ایران بین واکسن‌های مختلف مقایسه می‌کنند یا می‌پرسند کدام واکسن بهتر است.و از آنجایی که ما در ایران انتخاب‌های خیلی متنوعی نداریم پیاپی حسرت نبودنِ بهترین واکسن در کشور را می‌خورند. تصویر زیر در بسیاری از کانال‌های تلگرامی ،توییتر و پست‌های اینستاگرامی دست به دست می‌شود و نتیجه‌ای که بین مردم گرفته می‌شود این است که مشکل ما این است که واکسن فایزر نداریم یا آسترازنکا کم است و یا سینوفارم داریم که کم ارزش است.


اما این نظر از کجا به ما رسیده؟ از آمارها. که اتفاقا آمارهایی درست هم هستند. یعنی در پژوهش‌ها چنین نتیجه‌گیری شده است. اما واقعا این آمار ارزشی برای واکسیناسیون همگانی در این ایام دارد؟ پاسخ نه است. واکسن سینوفارم و فایزر هردو موثرند. هردو محدودیت‌هایی دارند هردو ریسک‌هایی دارند ولی در ایمن‌سازی اجتماعی هیچ یک برتری مطلقی محسوب نمی‌شوند. بنابراین نویسنده‌ی علمی که برای عموم می‌نویسد باید به تاثیرگذاری اجتماعی نوشته‌هایش و اهمیت آمارها توجه کافی داشته باشد. آیا چنین متنی اصلا برای ارائه به جامعه‌ای عام و غیرمتخصص بامعنی است؟

مثال‌های اینچنین را میتوان حالا حالاها ادامه داد. ولی اینها را به عنوان مشتی نمونه خروار بپذیرید . اینها بیشتر برای آن بود که بدانیم وقتی درباره دقت در نوشتار می‌گوییم یعنی چه.

برای اینکه این متن را آرام آرام به انتها برسانم کلیاتی از باید نبایدهای نوشتن‌های موضوعات علمی (به خصوص در مورد کووید19)را با هم مرور میکنیم:

1- مخاطب را بشناسیم: حواسمان باشد مخاطبان نوشته‌های ما در اینستاگرام و سایر شبکه‌های اجتماعی، متخصصان نیستند. بنابراین موضوعاتی که برای نویسنده‌ی متخصص بدیهی است، برای آنها نیست و این به راحتی کج فهمی می‌سازد. پس بدیهیات را هرچند کوتاه ولی کافی توضیح دهید.

2- هر داده‌ی خامی برای مخاطب عام تولید نشده: بسیاری از داده‌های علمی به ذاته اهمیتی برای عموم مردم ندارد و یا شاید بهتر بگویم به دلیل خام بودن، اهمیتش و مفهومش برای مخاطب عام قابل درک نیست. بنابراین در انتخاب موضوعاتی که منتشر می‌کنیم دقت زیادی کنیم. برخی داده‌ها با آنکه درست هستند ولی درکشان نیاز به تحلیل‌های بسیار جدی و سنگینی دارند. این داده‌ها برای انتشار همگانی ساخته نشده‌اند. اما اگر به هردلیلی مشتاقید این داده‌ها را منتشر کنید حتما مقدمات آن و تحلیل‌های تکنیکی آنها را هم به زبان ساده برای مخاطب عام بازگو کنید تا ایشان را دچار کج فهمی نکنید.

3- شرایط جامعه را بشناسید و لحاظ کنید:گاهی داده‌های علمی را به خوبی توصیف می‌کنید و مقدمات آن را هم بازگو می‌کنید اما باز کج‌فهمی یا برداشت‌های اشتباهی از متنتان می‌شود. در این مورد شاید مشکل از نشناختن و لحاظ نکردن ساختارها و حتی شرایط موجود جامعه باشد. مثلا در مورد کووید19 در ایران تاکید بر اینکه کدام کشورها فایزر زده‌اند ( در حالی که به هر دلیلی در ایران فایزر ممنوع است) و فایزر چقدر مهم و مطمئن بوده است یک اثر اجتماعی مهم دارد: تعداد افرادی که از واکسن زدن گریزان میشوند را افزایش می‌دهیم (با این تصور که فایزر که خوب است را نداریم وباقی هم بی ارزشند) .یا مثلا وقتی در ایران به دلایل سیاسی و اقتصادی نگاه اجتماعی فراگیر به چینی ها خوب نیست با ذکر و تاکید بر چینی بودن واکسن و گذاشتن تاکید برنام کشور سازنده(به جای ساختار واکسن و تحلیل داده های واکسیناسیوین با انواع واکسنها)راه را براقبال واکسیناسیون همگانی با واکسن موجود (سینوفارم) سخت میکنیم. آیا این دو مثال به این معنی است که واقعیت و درخواست عمومی را کتمان کنیم و نادیده بگیریم؟ نه. موضوع درخواست دسترسی به همه ی واکسنهای تایید شده موضوعی به حق است که باید از همه راه‌ها، از جمله از راه آگاه سازی عمومی پیگیری شود ولی نه به قیمت تخریب اعتماد عمومی به یک واکسن تایید شده‌ی دیگر. شناخت شرایط موجود جامعه کمک و راهنمای بسیار خوبی برای تولید کننده های محتواست.

4- دقت علمی را هرگز از دست ندهید: علم پدیده‌ایست که تلاش می‌کند دقتش را در موضوعات مورد علاقه‌اش افزون کند. بنابراین دقت‌های آنچه می‌نویسید را با اعداد معنی‌دار و تایید شده همراه کنید. اما اصلا عددسازی نکنید و از مفاهیم کیفی(خیلی و کمی و ...) بپرهیزید مگر در تصویرسازی مفاهیم. مثلا وقتی در متن یا اینفوگرافیکی نوشته است بخش اصلیِ یک واکسن آب است ننویسیم 90درصد یک واکسن آب است...این یک عدد است و عدد باید معنی دار، تعیین شده و دقیق باشد. صحت و دقت مفاهیمی که می‌نویسید را بارها در منابع معتبر سنجش کنید.

5- نگاه علمی را از منظرتان خارج نکنید:اوج کاری که یک ژورنالیست علم می‌تواند انجام دهد این است که انتقال داده‌ها و مفاهیم را با نگرش علمی همراه کند. به عبارتی چیزی بیشتر از فقط داده‌ها را به مخاطبش ارئه کند. برای این کار کمی تبحر و مهارت‌های نگارشی وژورنالیستی بیشتر نیاز دارید ولی تلاش کنید در مسیرش گام بردارید. مهم است که مخاطب شما بداند واکسن چطور کار می‌کند اما مهمتر این است که مخاطب بداند واکسن چه کاری می‌کند و نمی‌کند و از اینها مهمتر اینکه مخاطب پس از خواندن متن شما بتواند آنچه درباره واکسن‌ها گفته می‌شود و در جاهای مختلف می‌خواند سبک سنگین کرده و درست و غلط را از هم تمییز دهد...

در این مسیر گام بردارید. آهسته و پیوسته.شما در روزگار پاندمیک کرونا وظیفه‌ی مهمی بر عهدا دارید.

ژورنالیزمکروناتولید محتوا
محمدرضا(پژمان)نوروزی. ژورنالیست علمی که تااطلاع ثانوی به طراحی موزه"مشغولم. نجوم آماتوری بلدم و آموزش می‌دهم . میکروبیوولوژی خوانده و پداگوژی پژوهیده‌ام.اینجا و همواره اما نقش "معلمی" را رعایت می‌کنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید