این روزها بحث واکسن کرونا خیلی داغ است. نه تنها در ایران که در تمام دنیا چنین است. موافقین و مخالفین بسیاری دارند و هرکدام هم به نوعی موافقت و مخالفتشان را بروز میدهند. در ایران هم گروهی از مخالفین از مدتها قبل ساز مخالفتشان را با واکسن کوک کرده و نواخته اند . این مخالفین از هر طیف و گروهی هستند. از مذهبیون دو آتشه تا مدرن های امروزی و لامذهب. از افراد دارای سواد کم تا حتی دانشگران حوزه های بیولوژی و پزشکی(حتی)از سوی دیگر موافقین واکسن هم هستند که آنها هم به همان اندازه ی مخالفینش، وسیع الطیف هستند و از هر قماشی در میانشان یافت میشود. البته که این گروه کم صداتر از مخالفین واکسن هستند .
درمیان مخالفین ایرانی واکسن اما دو گروهِ خیلی واضح و مشخصا جدا از همدیگر را میتوان سراغ گرفت. گروهی در کل با واکسن مخالفند و گروهی که معتقدند واکسنهای خاصی دارای مشکلات هستند و باید از آن دوری کرد و با واکسنهای داخلی یا واکسنهای کلاسیک مشکلی ندارند یا کمتر مشکل دارند.
در این متن نه چندان کوتاه تلاش کرده ام تا از واکسن و مبناهای علمی اش بنویسم. این نوشته قطعا برای متخصصین و تصمیم گیران سیاسی و اجتماعی نوشته نشده و متنی عمومی است برای مردم غیر متخصص تا اگر میخواهند درباره واکسن کرونا نظر دهند بدانند درباره چه صحبت میکنند و اگر نظری(موافق یا مخالف)درباره واکسن خواندند و شنیدند بتوانند با اطلاعاتی عمومی آن نظر را دریافت کنند و تصمیم خودشان را بگیرند.
1-واکسن چه کار میکند:
واکسنها تاریخ چندان طولانی ای در تمدن بشری ندارند. از سال 1796م(1175 ه.ش) که ادوارد جنر ،پزشک انگلیسی مایه کوبی آبله را ابداع کرد فرآیند و روش واکسیناسیون شناخته شد. یعنی در کل واکسنها به شکل آگاهانه و روشمند در حدود 225 سال سابقه دارد. واکسیناسیون در کنار آنتی بیوتیک ها دو عامل بسیار حیاتی و مهم در نجات جامعه بشری از مرگ و میرهای انبوه و غیر قابل کنترل بوده است. بنابراین طبیعی است که بسیار مورد توجه باشند.
اساس نظری واکسیناسیون خیلی ساده است: واکسنها یک عامل غیر خودی (مثلا ویروس یا باکتری)نه چندان قوی را وارد بدن ما میکنند تا بدن یکبار به آن واکنش نشان دهد . این چه سودی برای ما دارد؟ سودش در این است که وقتی واکسن میزنیم ، انگار بدن ما درگیر یک مانور جنگی میشود. یعنی درست مثل یک مانور، همهی واکنشهای دفاعی را یکبار مرور و تمرین میکند و چون در برابر عوامل غیر خودی بیماری زا دارای حافظه است پس از آن دیگر میداند که اگر همان عامل بیماری زا وارد بدن شد چه کاری باید انجام دهد.واکسن دقیقا این کار را میکند با انجام این مانور بدنمان دیگر به راحتی غافلگیر نشده و برای مقابله با آن ویروس یا باکتری آماده است.
وظیفه ی برگزاری این مانور و پس از آن وظیفه ی مقابله اصلی با عوامل بیماریزای غیر خودی (ویروس یا باکتری یا مولکولهای مشکلساز و ...)برعهده ی دستگاه یا سیستم ایمنی بدن است. دستگاهی چندلایه ،ترکیبی از بخشهای متنوع با رویکردهای فیزیکی شیمیایی و زیستی که همچون یک سیستم دفاعی هوشیار و معمولا آماده وظیفه مهم شناسایی سلولها و مولکولهای خودی از غیر خودی را بر عهده دارد و پس از اینکه آنها را شناسایی و تمییز داد وظیفه دارد غیر خودی ها را مهار کرده یا به طور کامل از بین ببرد.
همانطور که نوشتم دستگاه ایمنی بدن مجموعه ای بسیار متنوع و درهم تنیده از اندامها،سلولها و مولکولها را شامل میشوند که با فعالیتهای متنوع خود بدن را دربرابر حمله عوامل بیماریزا ایمن کرده و ضامن سلامتی ماست.
دستگاه ایمنی با دوبخش از موانع یا سدهای ایمنی کار حفاظت را انجام میدهد. بخشی از این سد به نام دستگاه ایمنی ذاتی شناخته میشود که در برابر همه ی عوامل غیر خودی یکسان عمل میکند و برایش فرقی نمیکند که عامل خارجی چیست.به عبارتی این بخش از سیستم ایمنی پاسخهای اختصاصی ایجاد نمیکند . از دیگر سو نوع واکنشش تقریبا آنی است و حافظه ای هم ندارد. بنابراین همه ی فرآیند در هربار واکنش از صفر و از ابتدا آغاز میشود. بخشهایی از دستگاه ایمنی ذاتی برای ما آشنا هستند و شاید تا کنون نمیدانستید که اینها بخشی از دستگاه ایمنی ما محسوب میشوند. مثلا پوست یکی از اینهاست. لایه های مخاطی که مایع لیز و مرطوب و لزجی به نام مایعات مخاطی تولید و ترشح میکند هم همینطور(مثلا محتویات بینی شما از همین نوع است)..علاوه بر اینها اسید معده و آنزیم لیزوزیم(که در اشک ،بزاق عرق و مایعات مخاطی وجود دارند) هم لایه نخست از سیستم ایمنی ذاتی است. دستگاه ایمنی ذاتی لایه ی دومی هم دارد که کمی پیچیده تر است و به خصوص برای مولکولهای غیر خودی نقش اساسی دارند. مثلا واکنشهای التهابی یکی از اینهاست. وقتی بدن با مولکول یا ارگانیسم غیرخودی و خطرناک روبرو میشود واکنشهای التهابی(خارش،سرخ شدگی،عطسه و سرفه های شدید)با ترشح هیستامین رخ میدهد و عامل غیر خودی را دفع کرده یا از بین میبرد. تب کردن هم درمواردی از همین نوع واکنشهاست. اما شاید مهمترین ابزار در سیستم ایمنی ذاتی ،سلولهایی به نام فاگوسیتها باشند . فاگوسیتها یکی از انواع گلبولهای سفیدند. آنها دست و پاهای کاذب دارند که میتوانند عامل غیر خودی(مثلا باکتری)را دربرگرفته و و داخل خود نگه دارندو سپس با ترشح آنزیمهای لیزوزومی آنها را هضم میکنند. این فرآیند به نام فاگوسیتوز یا بیگانهخواری شناخته میشود.
دستگاه و واکنشهای ایمنی ذاتی بسیار ارزشمند است ولی ضعفهای زیادی دارد و به راحتی میتواند توسط عوامل غیرخودی(باکتریها،ویروسها،مولکولها و سمها)دورزده شده و عامل بیماری زا داخل بدن به فعالیت مشغول شود.
برای همین یک بخش پیچیده و بسیار حیاتی از سیستم ایمنی به نام سیستم ایمنی اکتسابی داریم که میتواند با قدرت و دقت بسیار بالاتری به فعالیت علیه این عوامل غیر خودی مشغول شوند.جالب است بدانید که دستگاه ایمنی اکتسابی مختص به مهره داران است و سایر موجودات از آن بی بهره اند.
ویژگیهای مهم این بخش از دستگاه ایمنی این است که اولا پاسخهایی که میسازند اختصاصی است. یعنی برای هر عامل خارجی یک پاسخ و واکنش بروز میدهند که اختصاص به همان عامل خارجی دارد. یعنی شدت و کیفیت پاسخها وابسته به عاملی که دستگاه ایمنی را تحریک کرده فرق میکند. از دیگر سو این دستگاه ایمنی در بیشتر موارد دارای حافظه است. یعنی مثلا با ورود عامل خارجی A(مثلا یک ویروس خاص)دستگاه ایمنی یک واکنش اختصاصی بروز میدهد و از آن به بعد دستگاه ایمنی آن ویروس را در حافظه ی خود نگه میدارد و هروقت با آنروبرو شود دیگر لازم نیست فرآیند شناسایی را از ابتدا بروز دهد...دستگاه ایمنی با آن آشناست و واکنشش به آن از پیش معلوم و آماده است.
مهمترین اجزای دخیل در سیستم ایمنی اکتسابی، گلبولهای سفید هستند. دونوع از گلبولهای سفید به نام لنفوسیتهای B و T هستند که در این سیتم ایمنی نقش حیاتی و بنیادی را بازی میکنند. لنفوسیتهای نوع B در دستگاه ایمنی اکتسابی همورال(خونی) و لنفوسیتهای Tدر دستگاه ایمنی اکتسابی از نوع سلولی مشغول به خدمتند.
حالا این دو با هم چه فرقی دارند؟
لنفوسیتهای B به مبارزه با باکتریها و ویروسهای موجود درخون و مایعات بدن مشغول میشوند. این سلولها وقتی با باکتری یا ویروس روبرو میشوند به آنتی ژنهای آنها وصل شده،رشد و گسترش میابند و سلولهای لنفوسیت Bخاطره ای و پلاسموسیت میسازند . پلاسموسیتها وظیفه ی ساختن پادتن(آنتی بادی) را دارند. حالا اگر باری دیگر در زمانی دیگر همان ویروس یا باکتری وارد بدن شد، لنفوسیتهایBخاطره ای بلافاصله یادش میآید که این همان ویروس/باکتری قبلی است و دستور ساخته شدن مقدار بیشتری از پلاسموسیتها و در نتیجه پادتنهای اختصاصی را میدهد و خلاصه جنگ به نفع بدن ما به پایان میرسد.
اما لنفوسیتهای T برای مقابله با سلولهایی به کار میروند که به ویروس یا باکتری یا حتی سلولهای سرطانی آلوده شده اند. در این حالت ،لنفوسیتهای Tبه آنتیژنهای این سلولها وصل شده و لنفوسیتهای بسیار متنوعی میسازند: لنفوسیتهای T کشنده،کمک کننده،خاطره ای و ضعیف کننده .
میدانم که شاید کمی گیج شده باشید اما کلیات قضیه چندان سخت نیست...بیایید یکبار دیگر خیلی خلاصه مرور کنیم:
لایه نخست سیستم ایمنی (ذاتی)که غیر اختصاصی است شامل پوست و بافتهای مخاطی و ...است و تلاش میکند به شکل فیزیکی مانع ورود عوامل خارجی و غیر خودی به بدن بشود. اما اگر این عوامل به هر شکلی از این بخش گذر کرد، سیستم ایمنی اکتسابی فعال میشود. این سیستم دفاعی خودش دوبخش است همورال و سلولی. سیستم ایمنی همورال باکتری و ویروسهای موجود درخون را شناسایی و با کمک سلولهای لنفوسیت نوع B پادتن(آنتی بادی) مناسب برای آن را ترشح کرده و آن سلولها را در حافظه ی لنفوسیتهایBنگه میدارد .نوع دوم سیستم دفاعی سلولی است که این یکی میتواند سلولهایی از بدن را که به ویروس یا باکتری آلوده شده اند را شناسایی کند و با لنفوسیتهای T به مقابله با آنها رفته و بدن را از چنگشان نجات دهد. همین.
واکسنها چگونه مانور را برپا میکنند:
این واکسنها را میشود واکسنهای نسل نخست نامید. چنین استراتژی واکسن سازی به این معنی است که عامل بیماری زنده است ولی آنقدر ضعیف شده اند که توان بیماری زایی شدیدی ندارد و خطر آنچنانی ای برای افراد نخواهد داشت. این روش بیشتر برای بیماریهای ویروسی استفاده شده اما در موارد خاصی برای نمونه های باکتریایی هم استفاده شده است. تب زرد،سرخک،اوریون،سرخجه بیماریهای ویروسی ای هستند که با این روش برایشان واکسن تهیه شده. از میان بیماریهای با منشا باکتری هم تیفوئید است که واکسنی با این استراتژی دارد.واکسنهایی که به این روش تولید میشوند معمولا ایمنی زایی طولانی و قوی ای دارند و البته که برای افرادی که نقص سیستم ایمنی دارند واکسنهای خطرناکی محسوب میشوند. همچنین چون عامل بیماری زا در این روش زنده است،گاهی میتواند جهشهای عمده ای داشته باشند و فرد واکسینه را با بیماری حاد روبرو کند.
گاهی به جای آنکه عامل بیماری ضعیف را به عنوان واکسن وارد بدن کنیم میتوانیم از عوامل بیماری زای مرده استفاده کنیم.در این حالت ویروس/باکتری را بااستفاده از دما،مواد شیمیایی و یا اشعه کاملا کشته و غیر فعال میکنیم سپس آن را به عنوان آنتی ژن اصلی (محرک سیستم ایمنی) به بدن تزریق میکنیم. بدن در برابر آنتی ژنهای وارد شده آنتی بادی میسازد و ایمنی برقرار میشود. برای بیماری هایی چون فلج اطفال،هپاتیت A،هاری از این روش واکسن ساخته شده. بسیاری از واکسنهای آنفلو آنزا هم از همین روش طراحی و تامین شده اند.
در مورد بسیاری از بیماری های باکتریایی به جای آنکه از باکتری کشته یا ضعیف شده استفاده کنیم میتوانیم از سمومی که ترشح میکنند استفاده کنیم. مثال خیلی خوب برای چنین واکسنهایی واکسن کزاز و دیفتیری است. در این موارد سم غیر فعال شده به عنوان محرک سیستم ایمنی استفاده میشود. این نوع واکسنها بهخاطر تاثیرگذاری خوبشان شهره هستند. در برخی موارد حتی چنین واکسنهایی برای موارد غیر میکروارگانیسمی هم استفاده میشود. مثلا واکسنهایی که برای مقابله با نیش مارهای زنگی ساخته میشوند هم همین استراتژی را برای فعال کردن سیستم ایمنی استفاده میکنند.
در برخی موارد به جای آنکه ی همه ی یک میکروارگانیسم را ضعیف و یا غیر فعال کنیم و به عنوان واکسن استفاده کنیم میتوانیم تنها از بخشی از آن میکرو ارگانیسم که میدانیم انحصارا همان بخش بیماری زاست استفاده کنیم. با این روش ، سیستم دفاعی را اختصاصی تر به واکنش واداشته ایم. مثلا در واکسنهای هپاتیت B تنها از بخشی از پروتئین سطحی ویروس استفاده میکنیم تا واکسن ساخته شود. در گذشته این پروتئین را از سرم خون بیماران مبتلا میگرفتیم در حالی که امروزه این پروتئین را در آزمایشگاه به شکل نوتریب میسازیم. واکسنهای پاپیلوما (HPV) و ایمنی سازی دربرابر طاعون و واکسنهای جدید آنفلوآنزا هم از این روش استفاده میکنند.
برخی باکتریها دارای پوششهای خارجی پلی ساکاریدی هستند. این پوشش ها ایمنی زایی ضعیفی دارند. در این موارد میتوانیم یک پروتئین محرک سیستم ایمنی (مثلا یک سم) را به پلی ساکارید دیواره های بیرونی متصل کنیم و ترکیب حاصل را به بدن وارد کنیم. حالا بدن این پوشش پلی ساکاریدی را یک آنتی ژن جدی محسوب میکند و در برابرش واکنش میدهد . واکسن آنفلوآنزا هموفیلوس نوع Bاز این نوع واکسنهاست.
ادوارد جنر وقتی میخواست واکسن آبله را بسازد از عامل بیماریزای ضعیف شده استفاده کرد. به عبارتی بدن را با یک بیماری ضعیف ابله روبرو کرد تا سیستم ایمنی با عامل آبله(ویروس آبله) آشنا شود و آنتی بادی(پادتن)لازم را برای آن بسازد و در خاطره ی سیستم ایمنی نگه دارد. پس از آن هرگاه بدن با ویروس آبله روبرو شود،حافظه ی سیتم دفاعی بیدارشده و آنتی بادیهای بیشتری را مهیا میکند و ویروس حتی فرصت بروز پیدا نمیکند. ادوارد جنر ویروس ضعیف آبله را از کجا پیدا میکرد؟ از آبله ی گاوی که خیلی ضعیفتر از آبله ی انسانی مرسوم بود.در این مورد ویروس آبله گاوی شبیه به ویروس آبله انسانی است اما برای ما آدمها بیماریزا نیست یا خیلی بیماری ضعیفی میسازد بنابراین میتوان از آنها به عنوان واکسن استفاده کرد. واکسن ب ث ژ برای مقابله با بیماری سل هم اینچنین است.
این یکی از جدیدترین روشها برای ساختن واکسن است که نامش به خصوص با بیماری کووید19 سرزبانها افتاد. در این روش ،از تکه ای از ژنوم ویروس که به شکل RNAاست استفاده میکنند. برای این کار تکه ای از از RNAویروس را که حاوی دستورات ساخته شدن پروتئینی خاص از ویروس است را به سلولهای بدن تزریق میکنند. این کد ژنتیکی درون بدن شروع به ترجمه شدن میکند و بدن ما عملا تبدیل به سازنده ی آن پروتئین ویروسی میشود. حالا این پروتئینها به عنوان آنتی ژن مورد شناسایی سیستم ایمنی بدن قرار میگیرد و آنتی بادیهای آن ساخته میشود و بدن مانورش را برگزار کرده و واکسن حاضر است.
سبک سنگین کنیم:
هریک از انواع واکسنهایی که در بالا به آنها اشاره کردم قوت و ضعفهایی دارند. برای همین نمیتوان به این راحتی گفت که فلان استراتژی بهتر است . مثلا وقتی از عامل ضعیف شده استفاده میکنیم هزینه های تولید نسبتا کم است و تحریک سیستم ایمنی خیلی سریع رخ میدهد و ایمنی نسبتا قوی ای میسازد . اما چون عاملی که به بدن وارد میکنیم زنده است(هرچند ضعیف) امکان اینکه بیماری واقعی ایجاد کند و حتی منتشر شود هم وجود دارد. در عوض واکسنهایی که از عامل غیر فعال و مرده تولید شده اند ،خیالمان راحت است که نمیتواند بیماری جدی بسازد و گسترش یابد اما ایمنی ای که میسازد ضعیفتر است و دیرتر سیستم ایمنی را فعال میکند.
واکسنهای مبتنی بر سموم (توکسوئیدها) درسته که بیماری نمیسازند،اما میتوانند اثرات جانبی شدیدی داشته باشند ولی اگر یک مزیت بخواهیم برایشان درنظر بگیریم، توانایی ایجاد خاطره ایمنی در همان استفاده ی بار اول و دوز اول است. واکسنهای تک دوز بسیار عالی ای هستند.
واکسنهای دوتایی(کانژوگه ها) خیالمان را از اثرات جانبی شدید و یا احتمال بیماری زایی راحت کرده و تقریبا میشود گفت کاملا ایمن هستند . اما متاسفانه ایمنی های بلند مدتی برایمان نمیسازند.
واکسنهای مبتنی بر ژنوم کجای قصه اند؟
واکسنهای mRNA یا DNA از جدیدترین واکسنها هستند. دراین واکسنها تکه ای از ژنوم عامل بیماری(باکتری یا ویروس) را که میتواند به شناسایی عامل کمک کند را وارد بدن میکنند و سلولهای بدن آن تکه را بازتولید میکنند. آنقدر که سیستم ایمنی فعال شود و آنتی بادی تولید کند . مثلا در مورد برخی واکسنهای کرونا، بخشی از RNA ویروس که پیام ساخته شدن پروتئینهای شاخک ویروس را حمل میکنند به سلول وارد میشود. و این پروتئینها سیستم ایمنی بدنمان را تحریک کرده و باعث ترشح آنتی بادی میشود. چیزی که ما به آن نیاز داریم و به عنوان خاطره ی ایمنی در بدنمان میماند.
این سیستم واکسن مزایای زیادی دارد از جمله اینکه چون کد ژنتیکی را به گونه ای مهیا میکنیم که آن پروتئین به خصوص را فقط تولید کند، خیالمان راحت است که دقیقا در بدنمان دارد چه آنتی ژنی تولید میشود و عوارض جانبی کمتری را شاهد هستیم. مثلا در مورد واکسنهای جدید که برای کووید 19 ساخته شده ، فقط تکه ای از RNAوارد بدن میشود که فقط پروتئینهای شاخکهای اتصالی ویروس کرونا رامیسازند نه چیز دیگری. و از دیگر سو آر ان ای هایی که به بدن وارد میشوند عمر کوتاهی دارند و خیلی سریع از بین میروند و برخلاف نظر مخالفین این واکسنها اصلا کاری با ژنوم سلولهای میزبان ندارند و تغییری روی آنها نمیدهند.
امروزه این روش آر ان ای برای واکسن سازی بین متخصصان خیلی با استقبال روبرو شده و دانشمندان در حال پژوهش و برنامه ریزی برای این هستند که بسیاری از واکسنهای قدیمی را با این روش تولید کنند...ارزانتر،سریعتر و ایمنتر هستند.
نوری تازه در دنیای واکسنها
این روزها تلاش جمعی جامعه بشری درباره واکسن کرونا ،داستان مهیج و درخشانی را ساخته است. گروههای زیادی در ایران و در دنیا تقریبا همزمان به تحقیق و پژوهش درباره آن مشغولند و با فشار کاری زیاد و با حمایت مالی دولتها تلاش میکنند تا واکسن(های) موثری برای کنترل بیماری کووید19 بسازند. نتیجه ی این تلاش دسته جمعی بسیار درخشان بوده است. نمودار زیر نشان میدهد که چقدر این تلاش جمعی جامعه بشری ثمربخش بوده است. واکسن کرونا تنها 11 ماه پس از بروز و شناسایی بیماری کووید19 به جامعه معرفی شد. زمانی متوجه عظمت و اهمیت این کار میشویم که بر اساس نمودار زیر ببینیم مدت زمان تولید واکسن برای بیماریها خیلی خیلی طولانیتر از این حرفهاست. واکسن سرخک که تا پیش از واکسن کرونا پرچمدار سرعت تولید واکسنها بوده حدود 10 سال زمان برد. و مثلا واکسن تب تیفوئید،حدود 105 سال پس از بروز بیماری ساخته شد!
این سرعت عمل در ساخته شدن واکسن برای برخی از مخالفین واکسن کرونا نشان از سیاسیکاری،پنهان کاری و در کل توطئه ای آشکار در قضیه ی بیماری دارد. اما کافیست بدانیم که پیشرفتهای علمی و تولد شیوههای تازه واکسن سازی به علاوه ی حمایت مالی بیدریغ برخی دولتها و اهمیت و فشار اجتماعی به علاوه ی آشنایی پیشین با خانواده ویروسهای کرونا همه با هم دست به دست هم داده و سرعت تولید واکسن را برای این بیماری خیلی بالا برد. ویروس کرونا ، از پیش از اینب یماری تقریبا شناخته شده بود. بیماری های سارس و مرس از همین نوع ویروس(خانوادههای مختلفش) بودند و فرآیند واکسن سازی برای آنها سالهاست که درحال انجام بوده، زمانی که بیماری کووید19 از ووهان چین شیوع یافت، بلافاصله ساختار ژنتیکی ویروس هم از سوی چینی ها منتشر شد و از همان زمان هم گروه های پژوهشی کار روی واکسن آغاز شد.
از دیگر سو تکنیکهای تازه در طراحی واکسنها بود. بسیاری از گروههای پژوهشی برای طراحی واکسن از تکنیک نسبتا تازه ابداع شده ی mRNAاستفاده کردند. وقتی میگویم تازه یعنی کلا حدود 30 سال است که ایده ی ساختن واکسنی برپایه ی mRNA آغاز شده و در مدت سهدهه تلاش شده تا بر مشکلات آن فائق آیند و امروزه نتیجه ی درخشان آن را در ساختن واکسن میبینیم. روشی جذاب،با تئوری ساده ایمنی بالا و از همه مهمتر با سرعت بسیار زیاد در طراحی و تولید واکسن. همین موارد باعث شد تا واکسن کرونا در زمان نه چندان بلندی قابل ساخته شدن باشد.
خیالتان تخت؟
با همه ی اینها آیا باید خیالمان تخت باشد؟ آیا واکسن کرونا بی خطر بی ضرر و بدون دردسر است؟ بگذارید خیالتان را راحت کنم: نه ! اصولا چیزی به نام واکسن کاملا بی ضرر،صددرصد موثر و بیخطر وجود ندارد. نه فقط برای کرونا ،بلکه برای همه ی آن 28 بیماری انسانی دیگری که پیش از این واکسن دارشده اند هم همین است. همه ی واکسنها به دلایل مختلف میتواند حساسیتهای شدید یا ضعیف بروز دهند، برخی از آنها میتواند به بروز بیماری جدی منتهی شوند، در مواردی مرگ بیمار را به همراه داشته اند ولی در نهایت اینکه همه ی واکسنها آنچنان موثر و کارآمد بوده اند که باعث کنترل نسبی و یا کنترل قطعی بیماری های مربوطه شده اند. یعنی مقدار تاثیرشان بیگمان با ارزشتر از ترس از آنها بوده است. نمئدار زیر میتواند تفاوت در بود و نبود واکسن را نشان دهد. این نودار برای برخی از بیمارهاست. درباره باقی بمیاریها هم همینطور است.