Zahra Norouzi
Zahra Norouzi
خواندن ۵ دقیقه·۶ ماه پیش

آقا سید ابراهیم،‌ سفر به سلامت ...

بسم رب شهدا و صدیقین

قسم به دلهره‌هامان، زمانی‌که اعلام شد بالگرد حامل رئیس جمهور، فرود سخت داشته‌است

قسم به چشمان منتظر و نگران مردمان نه یک کشور، که تمام مظلومان کره‌ی خاکی

قسم به امن یجیب‌هایی که با چشمانی خیس، قلب‌هایی لرزان و دستانی که به سمت آسمان بلند بود، زمزمه کردیم

قسم به یا حسین(ع)‌هایی که صدا کردیم و یا علی‌ابن موسی‌الرضا(ع)هایی که التماس کردیم

قسم به تمام خلوت‌هایی که با خدا داشتیم و سلامت تو را از او طلب کردیم

قسم به انتظارها،‌ دلهره‌ها، ترس‌ها، نگرانی‌ها و غم‌هایی که از چشم‌هایمان بارید

قسم به آن شبی که انتظار شنیدن خبری امیدوار کننده، خواب را از چشم‌هایمان ربوده‌بود

قسم به ساعت هفت و پنجاه دقیقه‌ی صبح روز سی و یکم اردیبهشت‌ماه سال هزار و چهارصد و سه، زمانی‌که صدای قرآن از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد

و اخبار ساعت هشت صبح؛

"انا لله و انا الیه راجعون ..."

خادم‌الرضا، خادم جمهور ایران،‌ آیت‌الله دکتر سید ابراهیم رئیسی ...

دیگر نمی‌شنیدم ...

نسل من، هنوز داغدار سیزدهم دی‌ماه سال هزار و سیصد و نود و هشت بود و حالا باید داغی دیگر را به دوش می‌کشید. هنوز نمی‌توانستیم نبودن سردار سلیمانی،‌ انگشتر خونی و بغض حضرت‌آقا زمان خواندن فراز "اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا..." را باور کنیم و حالا باید خبر شهادت رئيس جمهور مردمی،‌ باکفایت و پرتلاش‌مان را که مفتخر بود به خادم‌الرضا بودن، می‌شنیدیم. تاریخ سی‌ویک اردیبهشت هزار و چهارصد و سه، زخم تازه‌ای شد بین زخم‌های گذشته؛ هفتم تیرماه هزار و سیصد و شصت، هشتم شهریورماه هزار و سیصد و شصت، شش تیرماه هزار و سیصد و شصت، سیزده دی‌ماه هزار و سیصد و نود و هشت و ... .

آقا سید راستش را بخواهی حالمان خوب نیست،‌ همگی داغدار تو هستیم، حالا در نبود تو همه‌ی ما هم‌دردیم در غم از دست دادنت، همدیگر را در آغوش می‌کشیم، به یکدیگر تسلیت می‌گوییم و اشک می‌ریزیم. اما دیگر در بینمان نیستی... .

این مردم هر چند سال یکبار، دور هم جمع می‌شوند و با بغض، "اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا" را به امامت رهبرشان در فراق بهترین مردهایشان زمزمه می‌کنند و دوباره گرد و خاک می‌تکانند و دست بر زانوان گذاشته، در مسیر قله قدم برمی‌دارند.

اما آقا سید، می‌دانی؟! دیگر طاقت دیدن آن بغض را نداریم، ولیّ‌مان هم خوب می‌داند. امروز همگی چشم‌هایمان خیره به چشم‌های آقا بود، نکند دوباره آن بغض تکرار شود، همه می‌گفتند دعا کنید حضرت آقا سر نماز بغض نکند. لحظه‌ای که حضرت آقا آن فراز را می‌خواندند، همه بلند گریه کردند،‌ تمام صف‌های قامت بسته پشت شانه‌های آقا، همه بلند گریه کردند تا بغض آقا توی صدای جمعیت گم شود،‌ آقا اما بغض نکرد، در تکرار دوم و سوم هم میلیون‌ها گریه‌ی بلند برای شنیده‌نشدن بغضی آرام،‌ آقا اما بغض نکرد هیچ، حتی شانه‌هایش نلرزید، کوه انگار. بغض‌های پدارنه‌ای که اشک نشد تا غمی بر دل فرزندان ننشیند. کودکان را در آغوش می‌کشد، بزرگ‌ترها را تسلا می‌دهد و به دفتر شخصی‌اش می‌رود، جهت میزبانی از همسایه‌ها که برای سر سلامتی آمده‌اند. آقا سید ابراهیم نگران ما نباشید، ما ناراحت هستیم اما نگران نه، ناراحت در غم از دست دادن کسی که حضرت آقا او را برادر خطاب کردند، اما نگران نیستیم، سکنات آقا آراممان می‌کند، ما تکیه به کوهی داده‌ایم که نایب بر حق امام زمان(عج) است، کوه‌مان استوار است، ان‌شاءالله استوار نیز می‌ماند، امام خمینی(ره) می‌گفت؛‌"دست غیب پشت سر این انقلاب است"، ما می‌دانیم، نهالِ نو اما قدرتمند این انقلاب با خون‌هایی همچون خون شما آبیاری می‌شود.

آقا سید،‌ حلالمان کن بابت ناسپاسی‌ها، بابت طعنه‌های بدخواهان، بابت ندیدن‌ها و طلبکار بودن‌ها، بابت اینکه دیر تو را شناختیم اما قول می‌دهیم اجازه ندهیم تاریخ تو را فراموش کند، تا همیشه رئیس جمهور بزرگوار و فداکارمان را به یاد خواهیم داشت.

اما آقا سید حلالمان کن...

پیش‌تر گفتم ناراحت هستیم اما نگران نه! جمهوری اسلامی ایران، مخالفان کمی ندارد، اما مردمانی دارد که در بزنگاه‌های تاریخی خود را به جهانیان ثابت کرده‌اند، طرفدارانی پر و پا قرص، حامیانی مقتدر و مردمانی که بر آرمان انقلاب و نهضت اسلامی بیش از غیظ و اتحاد دشمنان و مخالفانش ایستاده است، جمعیت میلیونی در تشییع پیکر شهدایمان را که نگاه می‌کنم غرور سراسر وجودم را فرا می‌گیرد، در کجای دنیا چنین اتحادی هست؟! کجای دنیا می‌توان چنین مردمانی پیدا کرد که باافتخار صدای شهدایشان را به گوش ملت‌های جهان برسانند؟!‌ در کجای دنیا می‌توان مردمی یافت که اینگونه پای انقلاب و حکومتشان ایستاده باشند؟!

آقا سید ابراهیم، ضامن این انقلاب، امضاهایی است که از همان ابتدای شکل‌گیری انقلاب، با خون جوانان این سرزمین مهر شده‌است. آقا سید مرتضی راست می‌گوید؛"در عالم رازیست که جز به بهای خون فاش نمی‌شود..." . ما ایمان داریم همین خون‌ها هستند که ضامن بقا و غلبه‌ی جمهوری اسلامی ایران بر دشمنان شدند.

آقا سید ابراهیم ما می‌دانیم، وظیفه داریم، کلان روایت جمهوری اسلامی ایران را برای جهانیان بیان کنیم و این امر میسر نمی‌شود مگر با مشارکت همه‌ی ما زمانی‌که برگه‌های رای را در روز هشتم تیرماه هزار و چهارصد و سه به صندوق‌ها خواهیم انداخت.

یک انتخاب صحیح است که می‌تواند آینده‌ای زیبا برای انقلاب، وطن و ملت عزیز ایران رقم بزند. آقا سید ابراهیم تو انتخاب خوب ما بودی، امید داشتیم بعد از اتمام دوره‌ی ریاست جمهوری شما، روایت خوب از جمهوری اسلامی ایران در جهان مخابره شود، نماندی ...، حال قول می‌دهیم با انتخاب همسنگرانت در عرصه‌ی خدمت به مردم، قدم‌های استواری به سمت قله‌ای که حضرت آقا برایمان ترسیم کرده‌اند برداریم، قول می‌دهیم راهی که نیمه‌ مانده را طی کرده و به سر منزل مقصود برسیم، قول می‌دهیم پیشرفت کنیم.

تو نیز دعایمان کن ...

سفر به سلامت آقای رئیس جمهور مردمی، خادم‌الرضا (ع)، سلام ما را به سیدالشهدا(ع) برسان...




شهید جمهورسید ابراهیم رئیسیرئیس جمهور
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید