ماست مالی؛ اصطلاحی با قدمت کمتر از نود سال، که تاریخ پیدایش آن به سال 1317 و مراسم عروسی محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه باز می گردد. چون قرار بود میهمانانی از مصر به عنوان همراه عروس، از جنوب تهران وارد شهر شوند، دستور دادند که تمام دیوارها را با گچ سفید پوشش دهند. در یکی از دهات ها، گچ یافت نشد. به دستور کدخدا، از کشک و ماست-که در روستا به وفور یافت میشد- استفاده کردند و جای گچ، دیوار ها ماستمالی شد.
عرض کردم که تاریخ پیدایش این اصطلاح، سال 1317 است. اما، مانند خیلی از زیبایی های دیگرِ کلام، تاریخی برای پایان آن نیست؛ حتی ممکن است با کمی تغییر، تاریخ تکرار شود. بدین صورت که شاهد زیبا نشان دادن چیزی زشت، تلاش برای ظاهرسازی و خلاصه در یک کلمه، ماست مالی باشیم.
سال 1385، شورای عالی انقلاب فرهنگی به پیشنهاد فرهنگسرای دختران، روز ولادت حضرت معصومه(س) را به عنوان روز دختر نامگذاری کرد. مناسبتِ نامگذاری،مشخص است؛ ولی دلیل آن نه! وقتی روز زن هست، چه دلیلی برای چنین نامگذاری ای وجود دارد؟ شاید جالب باشد بدانیم که یازدهم اکتبر، روز جهانی دختر بچه هاست. در این روز تلاش میشود تا به مشکلات دختر بچه ها در سراسر جهان و محدودیت های آن ها پرداخته شود. یعنی محدودیت سن و جنس، دلیلی برای در نظر گرفتن روز دیگری است.
از ماست مالی گفتیم.. ولی ربطش به بند های فوق چیست؟ برای پرداختن به این موضوع، باید شروعی داشته باشیم با یک اصطلاحا لطیفه، که اغلب، از سمت دختر ها هم پخش و نشر میشود.
«روز واشر سرسیلندر پیکان داریم، روز پسر نه..» ! و واقعا چرا؟ چرا روز مرد از روز پسر جدا نشده است؟! اگر هدف پرداختن به دغدغه ها و مشکلات بوده است، مگر پسران عاری از مشکل هستند؟
اما صبر کنید! برای قضاوت زود است! چرا به این دید نگاه نمی کنید که قضیه عزیزتر بودن دختران این مرز و بوم برای مسئولان است؟ حتما با خودشان گفته اند درست است که پسر و دختر، هر دو در جایگاه خود، مشکلاتی دارند؛ ولی چون دختر از جایگاه ویژه تری برخوردار است، تلاشی در جهت ماست مالی این مشکلات برمیداریم.. مبادا شانه های ضعیف و کوچکش با حجم این مشکلات رو به رو شود! دختر است دیگر؛ یک آن دیدی دلش شکست! یک مناسبتی تنظیم می کنیم و یادش می دهیم یادش برود که او هم حقوقی دارد؛ یادش برود یک زمانی اگر دنیا می آمد مایه ی ننگ بود؛ یادش برود حتی برای انتخاب پوشش خود باید روی مرز خاصی حرکت کند؛ یادش برود خیلی وقت ها جنس دوم است..! اصلا اگر ممکن است، خودش را یادش برود مگر همین یک روز از سال.. برایش کیک و شیرینی میگیریم و میفهمد باید از این جنسیت و از این روز و از این محدودیت و این دیوار خوشحال باشد!
چیزی که واضح است، علاقه ی بالادستی ها به ماست مالی است.. ولی ما که مردم قریه ی بدون گچ و سرشار از کشک و ماست نیستیم! مگر خودمان تن ندهیم به این سرپوش و این راهکار ها؛ دیوار گلیِ اطرافِ ما، هر چقدر هم که زشت، باید دیده شود.. تا شاید جای ماست مالی، خراب شده و از نو ساخته شود!