*بخش اول | تفکر طراحی و اهمیت آن
مقالهی What is Design Thinking and Why is it important
نویسنده: Esther Han
در عصری که نوآوری، کلید موفقیت و رشد کسب و کاره، حتما با اصطلاح «تفکر طراحی» برخورد کردین. احتمالا بیشتر از زبان لیدر ارشد تیم شنیده باشین که به عنوان چیزی که باید بیشتر مورد استفادهی تیم قرار بگیره، بیان شده و یا شاید اونو توی رزومهی یک کارمند بصورت تصادفی دیده باشین.
تفکر طراحی یک ایدئولوژی بر پایهی جریانهای کاری طراحان (Designers’ Workflows) برای ترسیم مراحل دیزاینه. هدف اون ارائهی یک فرآیند استاندارد نوآوری برای توسعهی راهحلهای خلاقانه در پاسخ به مشکلات (مرتبط به دیزاین یا غیر مرتبط) به تمام حرفهایهاست.
چرا فکر طراحی، مورد نیازi؟
نوآوری (Innovation) به عنوان یک محصول، یک فرآیند، یک خدمت یا یک مدل کسب و کار شناخته میشه و دارای دو ویژگی حیاتی، «جدید» و «مفید» است. تا الان که ایجاد چیزی جدید و تازه فایدهای نداشته اگه مردم از اون استفادهای نکنن. تفکر طراحی، نوآوری را ارائه میکنه که نیازمند الهام بخشیدن به راهحلهای عمیق، بامعنا و تاثیرگذاره.
تعریف دقیق تفکر طراحی:
تفکر طراحی، طرز فکر و رویکردی برای حل مسئله (problem-solving) و نوآوری حول طراحی انسان محوره. در حالی که ردپای اون رو قرنها قبل (و شاید حتی طولانیتر) میشه ردیابی کرد، تم براون (Tim Brown) مدیر عامل و رئیس شرکت طراحی IDEO، مقالهای در این مورد (تفکر طراحی) در Harvard Business Review منتشر کرد که در دنیای تجارتِ مدرن، مورد توجه خیلیها قرار گرفت.
تفکر طراحی با سایر فرآیندهای نوآوری و ایدهپردازی متفاوته چون بیشتر روی راهحل و کاربر متمرکزه تا روی خودِ مشکل (یعنی تمرکز اصلی به جای خود مشکل، روی حل کردن اون مشکله).
مثلا اگر تیمی با تغییر کردن کارشون به دورکاری (remote work) مشکل داشته باشه، متد تفکر طراحی به کمک اونا میاد و تشویقشون میکنه تا به جای تمرکز بر مشکل (کاهش بهرهوری)، روی نحوهی افزایش مشارکت افراد تیم، متمرکز بشن.
ماهیت تفکر طراحی، انسان محور (human-centric) و خاصّ کاربر (user-specific) است. این در مورد شخص پشت پردهی مشکل و راهحله و نیازه که سوالاتی مثل «چه کسی این محصول را استفاده خواهد کرد؟» و « چطور این راهحل روی کاربر تاثیر میگذارد؟» بپرسه.
اولین و قطعا مهمترین قدم تفکر طراحی، ایجاد همدلی (Empathy) با کاربرانه. با درک فرد آسیب دیده از یک مشکل، میتونیم به راهحلی مؤثرتر دست پیدا کنیم. علاوه بر همدلی، تفکر طراحی بر رصد کردن تعامل محصول، نتیجهگیری بر اساس تحقیقات و اطمینان از موندن کاربر در مرکز پیادهسازیِ نهایی (Final Implementation)، متمرکزه.
پایان بخش اول