ماده 1029 قانون مدنی – هرگاه شخصی چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد زن او می تواند تقاضای طلاق کند. در این صورت با رعایت ماده ۱۰۲۳ حاکم او را طلاق می دهد.
طبق ماده مذکور بیش از 4 سال مردی مفقودالاثر باشد همسر ایشان باید ابتدا با انتشار آگهی و استمداد از مطلعین به جستجوی شوهر بپردازد. اگر پس از انقضای مدت مقرر قانونی از او خبری به دست نیامد به صدور حکم طلاق مبادرت ورزد.
چنانچه زن دچار عسر و حرج شود و شرایط زندگی ایشان و فرزندان سخت و عذاب آور باشد یا شرافت و حیثیت زن در خطر افتد رویه قضایی طلاق زن را قبل از 4 سال پذیرفته است. (رای شماره 35 – 13/11/1363 شعبه 105 دادگاه مدنی خاص) ضمناً صرف صادر شدن حکم طلاق، طلاق واقع نمی شود بلکه توسط نماینده دادگاه با معرفی دو نفر شاهد و در دفتر طلاق صورت می پذیرد. قاعده فقهی الحاکم ولی الممتنع اگر مرد پس از طلاق پیدا شود می تواند در زمان عده رجوع کند. اما پس از پایان یافتن این مدت حق رجوع را از دست می دهد.
طبق تعریف تبصره ماده 1130 قانون مدنی : عسر و حرج عبارت است از به وجود آمدن وضعیت و شرایطی که ادامه دادن به زندگی را برای زوجه (زن) با مشقت و سختی همراه ساخته و تحمل آن برای زوجه مشکل و غیر ممکن باشد.
ماده 1119 قانون مدنی – طرفین عقد ازدواج می توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد. در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند مثل اینکه شرط شود هر گاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غائب شود یا ترک انفاق نماید. یا بر علیه حیات زن سوء قصد کند یا سوء رفتاری نماید که زندگانی آن ها با یکدیگر غیر قابل تحمل شود. زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.
براساس ماده مذکور زوجه باید به شرایط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج مراجعه نموده است. چنانچه زوج از شروط قید شده مانند ازدواج مجدد شوهر، عدم پرداخت نفقه، نسبت به زن سوء قصد یا سوء رفتار نماید و جان زن در خطر باشد یا در مدت معینی غیبت نموده باشد و امثالهم تخلف کرده باشد زن وکیل از طرف مرد بوده و می تواند با مراجعه به دادگاه و با اثبات نمودن تحقق شرط و صدور رای طلاق خود را مطلقه نماید.
در قانون مدنی امثال و توضیحاتی برای عسر و حرج آورده شده است. وکلای خانواده با توجه به تجربه ای که دارند بهتر از بانوان آگاه هستند. چنانچه زوجه در وضعیتی باشد که زندگی کردن برای ایشان سخت و دشوار باشد می توان دادخواست طلاق عسر و حرج را تنظیم و تقدیم دادگاه نمود. اما به نتیجه رساندن دادخواست طلاق عسر و حرج در اکثر پرونده ها کاری سخت و مشکل است چون دادگاه در بیشتر این نوع پرونده ها رخ دادن عسر و حرج را محرز نمی دانند. و تنها به جهت این که زوجه تمایلی به ادامه زندگی مشترک ندارد جهت صدور حکم طلاق کفایت نمی کند. در صورتی که در طلاق یکطرفه از طرف مرد نیازی به رضایت زوجه نبوده و عدم رضایت ایشان در حکم دادگاه تاثیر نمی گذارد.
متاسفانه در برخی از پرونده ها علیرغم این که عسر و حرج محقق شده و زن واقعاً به سختی به زندگی مشترک ادامه می دهد زوجه توان اثبات آن را در دادگاه ندارد. و در این گونه دعاوی با کمال تاسف فشار غیر عادلانه ای بر بانوان وارد است.
در دعاوی طلاق عسر و حرج رای دادگاه خانواده در قالب حکم طلاق می باشد. در صورتی که در طلاق توافقی و طلاق از طرف مرد رای دادگاه در قالب گواهی عدم امکان سازش می باشد. مهلت گواهی عدم امکان سازش 3 ماه از زمان قطعی شدن حکم و ابلاغ آن می باشد. اما حکم طلاقی که زوجه به استناد عسر و حرج از دادگاه دریافت می کند 6 ماه از تاریخ قطعی شدن حکم یعنی پس از ابلاغ شدن رای فرجام خواهی یا انقضای مهلت فرجام خواهی می باشد.
زوجه پس از قطعی شدن حکم با در دست داشتن مدارک لازم جهت ثبت طلاق به دفتر طلاق مراجعه می نماید. چنانچه زوج ظرف مدت مشخص شده در قانون از تاریخ ابلاغ به دفتر طلاق مراجعه نکند صیغه طلاق جاری شده و در دفتر طلاق ثبت می گردد و واقعه طلاق نیز به مرد ابلاغ خواهد شد.
یکی از پیش نیازهای طلاق یکطرفه زن این است که قوانین و موجبات طلاق وجود داشته باشد. منظور از قوانین طلاق دلایل محکمه پسندی است که اجازه طلاق به شمار می رود و از طریق آن بتوان برای طلاق اقدام کرد. موجبات طلاق یعنی این که شرایط و موردهای خاص می تواند به دادگاه اقدام طلاق کند.