ن ·۲ ماه پیشچشمانداز ۲پر از حرف و سؤالم. ولی هر چیز نشاید گفت. حرف هم که نزنم، حرف زدنم سختتر میشود. اگر اینها را میخوانی خدا خیرت دهد. به میلاد هم گفتم خدا…
ن ·۲ ماه پیشآمدنم بهر چه بوداینکه ما با سی و چند سال سن هنوز ازدواج نکردهایم، درآمدی نداریم، خانه و لوازم اولیهٔ زندگی را جور نکردهایم و از همه بالاتر انگار کار خاصی…
ن درچالش هفته·۴ ماه پیشاسم و رسم یک بی نام و نشانآوردهاند که ایشان در دورهٔ دبستان در روز معلم به یکی از معلمانشان هدیهای بخشیده و دقایقی بعد در حضور معلم در جملهای قصار فرمودند که: «چر…
ن ·۴ ماه پیشنه هر که سر بتراشد قلندری داندشب قبلش خیلی با سید حرف زده بودم. از حرفهایش بیشتر همین در یادم مانده بود که همین مسئلهام را دنبال کنم و جوابش را از دل همین کتابها و جل…
ن ·۶ ماه پیشانتخابات ۱۴۰۳: دنبال چه چیزی میگردیم؟این همه تلاش میکنیم تا با هم دوستانه حرف بزنیم. چون به همدیگر امید داریم. چون همدیگر را دوست داریم. چون میخواهیم با هم این دنیا را زندگی…
ن ·۸ ماه پیشتا صبح ۳: اینجا ترس معنی ندارداز رخدادهای یک ماه پیش چقدر ترسیدید؟ آیا باید از جنگ بترسیم؟ آیا باید به گروهها و کشورهای دیگر التماس کنیم که به ما حمله نکنند؟ آیا باید ا…
ن ·۹ ماه پیشبر من چه گذشتسلام. شاید و تنها شاید اینها را برای احترام بیشتر به دوستانم میگویم. ولی باز هم مبهم و خلاصه میگویم. مهم نیست که از پنج شش سال پیش در وی…
ن ·۱۰ ماه پیشدستی که خاک را کیمیا میکردسیاست و غیر سیاست ندارد، باید راست بگوییم. به خودمان راست بگوییم. اگر نمیدانم، بگویم «نمیدانم». اگر تحلیلی دارم، همان را بگویم. دیگر لجبا…
ن ·۱۰ ماه پیشجان من کجاییبه من وقت دهیدکه من وقت میخواهمبه من راه دهیدراهی کوتاهتربه من یک امیدز فردا دهیدز فردا امیدبه فردای منبه من چشمهاییروشن و نورانیو قلبی…
ن درنامـهای به تو که نمیخوانی·۱ سال پیشگاهی به تو فکر میکنمآخر برایت چه بنویسم؟! تویی که الآن در زندگیم نیستی، نمیدانم کیستی، چگونهای، از چه خوشت یا بدت میآید، چه اندازه تاب حرفهای بیهوده یا کم…