میخوام امروز درباره گل مورد علاقه خودم براتون بگم، آفتابگردون. و تصمیم دارم از تاریخچه اش شروع کنم.....
تاریخچه گل آفتابگردان
بومی ها (سرخپوستهای آمریکایی) اولین افرادی بودند که این گل را اهلی کردند و این قضیه 3000 قبل از میلاد و در آریزونا و نیومکزیکو اتفاق افتاده. حتی بعضی معتقدند که آفتابگردان قبل از ذرت اهلی شده.
اما بومی ها چه استفاده هایی از آفتابگردان میکردند؟
اول از همه و مهم تر خوراکی بوده پس، دانه را آسیاب و در کیک و نان استفاده میکردند، همراه سبزیجات دیگه در غذا مخلوطش میکردند، به عنوان میان وعده میخوردند و حتی روغنش را هم میگرفتند و در غذا میریختند.
دوم تزئیینات؛ ازش رنگ بنفش میگرفتند برای منسوجات و رنگ آمیزی بدن و تزئین کردن وسایل استفاده میکردند.
سوم مصرف دارویی؛ باهاش پماد های دارویی میساختند و از روغنش برای مو و پوست مصرف میکردند.
چهارم، از ساقه اش برای ساختمان سازی استفاده میکردند.
در نهایت پنجمین مورد، از گیاه و دانه اش در مراسمها استفاده میکردند.
حدود سال 1500، ملوان های اسپانیایی مقدار زیادی دانه آفتابگردان را به اروپا میبرند. برای حدود دویست سال، از این گل فقط به خاطر ظاهرش استفاده میکردند و البته گاهی هم مصرف دارویی داشته، به عنوان ضد التهاب.
در طول قرن هجدهم، کلیسای ارتدکس دستوری برای دوره روزه صادر میکنه که در آن مصرف غذاهای ساخته شده از روغن ممنوع بود ولی خوشبختانه روغن آفتابگردان در هیچ کجای لیست ممنوعیت دیده نشد و این باعث محبوبیت سریع روغن آفتابگردان میشه.
برای اولین بار در روسیه بود که این گیاه برای مقاصد تجاری کشت شد. اوایل قرن نوزده، کشاورزان روسی بیش از دو میلیون هکتار آفتابگردان کشت کردند.
مهاجران روسی، دانه های آفتابگردان تجاری شده (با برند ماموت روسی) را به آمریکا بردند. اولین استفاده دانه آفتابگردان به عنوان غذای طیور بود وبه همین منوال استفاده محصولات آفتابگردان در ایالات متحده روز به روز بیشتر شد.
سال 1930، اولین برنامه دولتی پرورش آفتابگردان شروع شد. به خاطر افزایش تقاضای روغن این گیاه، سطح زیر کشت افزایش یافت. و در سال 1964، دولت کانادا مجوز مصرف رقم روسی Predovik ( رقمی با عملکرد بالا و محتویات روغنی حدود 45 درصد) را داد.
در همین حین، نظرات منفی و نگران کننده ای درباره روغنهای حیوانی و کلسترول موجود در آن افزایش یافت. به خاطر همین تقاضای اروپا برای روغن آفتابگردان زیاد شد ولی روسیه توان تامین این میزان تقاضا را نداشت، از همین رو کشورهای اروپایی به سمت ایالات متحده رفتند و در اواخر دهه هفتاد، سطح زیر کشت آفتابگردان در آمریکا به بیش از 5 میلیون هکتار افزایش یافت.
اکثر گلها یک داستان یا افسانه ای دارند که منتظر شنیده شدن هستند، هر کدومشون نام یک اسطوره را به دوش میکشند یا خون یک عاشق در رگهاشون جاریه....
گل آفتابگردون هم به جا مانده از یک داستان اساطیریه….
افسانه گل آفتابگردان
آپولو...احتمالا زیاد اسمش به گوشتون خورده. خدایتیراندازی، موسیقی و رقص، راستی و پیشگویی، درمان بیماریها، خدای خورشید و نور، شعر و….! همه کاره عالم... در اصل خدای خورشید و نور بوده اما شهرت زیادش به خاطر خداوندگاری شعر و موسیقیه. فوق العاده زیبا با بدن یک جوون ورزشکار و خوشچهره ( در اصل تیپ ایده آل اکثر الهه ها و اسطوره های دوره خودشه، عاشق و دلباخته هم زیاد داشته که نا حق هم نبوده، همهی شرایط یک همسر یا حداقل یک دوست پسر ایده آل را داشته و به خاطر همین هم داستانهای عاشقانه زیادی از خودش به جا گذاشته که شوربختانه اکثرا تلخ به پایان رسیدند.)
سمت دیگر داستان clytie هست
کلایتی،یک پری دریایی که از جمله عاشقان و دلباختگان آپولو بوده.
ولی یک داستان عشقی جذاب( به نظر شخص من کلیشه ای) وقتی به وجود میاد که مثلث عشقی داشته باشه و سمت سوم این ماجرا مربوط میشه Leucothoe.
لوکوتو، شاهزاده خانم بابلی، دختر ارکاموس پادشاه ایران(ایرانیه، ایرانی).
و اما داستان از جای دیگه و افراد دیگه ای شروع میشه.... آفرودیت (الهه زیبایی و عشق) همسر هفائستوس (ایزد آهنگری وآتش) بود. برعکس آفرودیت که به زیبایی زبانزد عام و خاصه، هفاستئوس شخصی نه چندان جذاب و البته لنگه . آفرودیت چنان تعهدی به ازدواج خودش نداشت و عاشق آرس( ایزد جنگ) میشه. بیوفایی میکنه و رابطه ای بین آنها شکل میگیره. اما یک روزی از روزها خدای خورشید آن دو نفر را با هم میبینه و همان لحظه میشه که داستان ما هم شروع میشه.
آپولو از سر برادری و دوستی و هم اینکه آن ارابه خوشگلش را ایزد آهنگری ساخته میره پیش هفاستئوس و میگه: ای دل غافل چه نشستی اینجا و نمیدونی چه خبره! البته اینجور روابط گویا تو اون دوران به وفور بین ایزدان اتفاق میافتاده ولی به هر حال هفاستئوس عصبانی میشه و .....
(داستان آفرودیت و هفاستئوس را همینجا نیمه تمام میگذاریم و میریم سر داستان خودمون)
خلاصه آپولو، آفرودیت را لو میده و برای خودش دشمن تراشی میکنه. آفرودیت هم بعد از کلی جریانات میاد انتقامش را از آپولو بگیره. عشق یک شاهزاده خانم بابلی،لوکوتو، را میندازه تو دل آپولو. ایزد خورشید هم یک دل نه صد دل عاشق لوکوتو میشه.میگن آپولو آنقدر عاشقه این شاهزاده خانم بوده که همه معشوقه هاش را که خیلی هم بودند فراموش میکنه و حتی روزها زودتر به آسمون میومده و شبها هم دیرتر غروب میکرده و به خاطر همینه که روزهای زمستون اینقدر بلند هستند. (کلا زمین و زمان را به خاطر عشقش به هم میریزه)
در همین بین پری دریایی، کلایتی، در تب و تاب عشقش میسوزه، تا یک وقتی و یک جایی کلایتی متوجه رابطه پنهانی آپولو و شاهزاده خانم میشه. کلایتی که داشته از حسادت خفه میشده مستقیم میره پیش پدر لوکوتو و همه چیز را میگه. پادشاه هم عصبانی میشه، نه میگذاره و نه برمیداره، دخترش را زنده به گور میکنه. لوکوتو به بدترین شکل ممکن کشته میشه و آپولو را با کوهی از درد تنها میگذاره. ایزد خورشید هم به یاد او از مکان مقبره اش درخت کندر را میرویانه.( که بعدا راجع به آن هم براتون میگم)
اما بعد از مرگ لوکوتو، باز هم چیزی نصیب کلایتی نمیشه. چون آپولو بهش بیتوجهی میکنه و او را از مقصران مرگ معشوقهاش میدونه.کلایتی هم برای نه روز روی زمین نشست و نه خورد و نه نوشید و مدام مسیر عبور خورشید را نگاه میکرد تا سرانجام به گلی تبدیل شد که همیشه سرش به جهت خورشیده و به آن گل میگن آفتابگردان.
نکته....
روایت ذکر شده، افسانه ایه که به نام گل آفتابگردان مشهوره که یک سری شک درش وجود داره، مثلا اگه تاریخچه را خونده باشید، گفتیم که آفتابگردان بومی آمریکاست پس دوران باستان نه در یونان و نه در ایتالیا، آفتابگردان یافت نمیشده. یا اینکه بعضی میگن این داستان در مورده کلایتی و هلیوسه، هلیوس هم نماد ایزد خورشید بوده. در هر صورت این داستانیه که معروف شده....
گل آفتابگردان نماد چیه؟
روانشناسی شخصیتی که گل آفتابگردان را دوست دارد چیست؟
اگه این گل را دوست دارید، احتمالا فردی اجتماعی هستید که به راحتی دوست پیدا می کنید. دوست دارید که همه توجه ها به شما باشه و میخواید همیشه بهترین باشید و برای این هر کاری میکنید. هیچ چیز نمیتواند شما را از هدفتون فراری بده یا ناامید کنه. شما از اون ادمهایی هستید که همیشه نیمه پر لیوان را میبینه.!
حقایقی جالب راجع به گل آفتابگردان....
1. آفتابگردان در تمام عمر خود خورشید را دنبال نمیکند، آنها فقط در دوره جوانی سر به سمت خورشید دارند و آفتابگردان بالغ سر به سمت شرق دارند.
2. آفتابگردانها دو نوع تخمه روغنی و غیر روغنی دارند. روغنیها برای استخراج روغن و خوراک پرندگان و غیر روغنیها برای مصرف انسان به عنوان میان وعده است.
3. هر گل آفتابگردان از هزاران گل تشکیل شده. درواقع هر گلبرگ یک گل است
4. حدود 70 گونه گل آفتابگردان وجود دارد.
5. همه آفتابگردانها زرد نیستند.
6. گلهای آفتابگردان به دو دسته بلند( غول پیکر) و کوتاه (کوتوله) تقسیم شدند.
7. بلندترین آفتابگردان 9 متر و 17 سانتی متر است.
8. دانههای آفتابگردان منبع غنی پروتئین، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، آهن و ویتامین ای هستند.
9. گل آفتابگردان برای کمک به جذب تشعشع هستهای کاشته میشود. ( آنها تقریبا در همه جا سریع و قوی رشد میکنند و عناصر رادیواکتیو را با سرعت بسیار بالاتری نسبت به سایر گیاهان انباشته میکنند. پس از اتمام کارشان، میتوان آنها را به راحتی برداشت کرد و به عنوان زباله هستهای دور انداخت.به این روش گیاه پالایی میگویند.)
10. گل آفتابگردانی با نام خرس عروسکی (Teddy Bear Sunflower) وجود دارد.
11. آفتابگردان گل ملی اوکراین است.
12. ونسان ونگوگ به نقاش گلهای آفتابگردان معروف است. او آفتابگردانهایش را با سه سایه رنگ زرد و نه رنگ دیگری کشید.
.