سرعت پیشرفت علم و تکنولوژی در دنیای امروز به صورت نمایی درحال افزایشه و اهمیت آگاه بودن هم در موازات باهاش بیشتر شده. در این نوشته قراره درباره یکی از تغییرهای بزرگ و تاثیرگذار توی زندگیهامون آگاهی به دست بیاریم.
برای شروع، بیاید باهم گذر مختصری از تاریخچه وب داشته باشیم.
در ابتدای دهه 1990 میلادی، وب۱ به عنوان ورژن اولیه وبی که امروز داریم ازش استفاده میکنیم شناخته شد و در واقع نخستین مرحله تکامل و توسعه اون بوده. این روزا دنیای وب خیلی بزرگتر از قبل شده و در اون، کاربرها هستن که باهم تعامل دارن و تولید محتوا میکنن؛ اما در دوران وب۱ اینجوری نبود. سایت ها معمولا صفحاتی ثابت(Static) با محتوای ثابت بودن و به اون صورت تعاملی بین کاربر و وبسایت اتفاق نمیافتاد. صفحه ها به اصطلاح "Read Only" بودن و نمیشد تغییر خاصی رو درشون ایجاد کرد؛ فقط میشد محتوای درون سایت رو دید.
سال ها بعد، در اوایل دهه ۲۰۰۰ بود که ما وب۲ رو داشتیم. نسخهی جدیدی از وب که به نوعی یک انقلاب خیلی بزرگ محسوب میشد. این نسخه تقریبا تمام نواقص و کمبودهای نسخهی قبل از خودش رو برطرف کرد. شاید بین تمام ویژگی های مثبتش، مهم ترین ویژگیش توسعه پذیری بالا بود؛ به طوری که ما هنوز بعد از ۲۴ سال در حال فعالیت در بستر وب۲ هستیم. شبکههای اجتماعی، فروشگاههای آنلاین، موتورهای جستجوگر قدرتمندی که در چندین میکروثانیه، میلیارد ها نتیجه از جستجومون رو بهمون نشون میدن، همه و همه در دوران وب۲ به وجود اومدن. همچنین برخلاف صفحات استاتیک وب۱، ما در وب۲ صفحات داینامیک رو داشتیم که میشه گفت این، اون پیشرفتی بود که باعث شد تمام چیزهایی که بالاتر بهشون اشاره کردم به وجود بیان و درواقع ساز و کار "Read & Write" رو به وجود آورد. اما در دنیای تکنولوژی هیچوقت چیزی کامل نخواهد بود، و قرار نیست تا ابد ماندگار بمونه. کمبودها و نواقص کم کم سر از آب بیرون میارن و مارو به فکر مهاجرت میندازن.
وب۳ چشم اندازیه که دنیای تکنولوژی داره نزدیک شدن بهش رو حس میکنه و حتی تعامل مردم باهاش داره روز به روز بیشتر میشه. دنیا بعد از اینکه فهمید وب۱ نیازش رو برطرف نمیکنه به سمت وب۲ حرکت کرد؛ و الان با پیشرفت و به وجود اومدن تکنولوژی های بزرگتر و مدرنتر، کم کم وب۲ هم باید تکامل پیدا کنه. وب۳ قراره نوع استفاده ما از وب رو تغییر بده، و این موضوع قطعا بخش زیادی از زندگیهامون رو تحت تاثیر خودش قرار خواهد داد.
خب، حالا که دونستیم وب از کجا شروع شده و داره به کجا میره، وقتشه که تخصصیتر بشیم. شاید مهم ترین ویژگیای که قراره وب۳ رو از وب۲ متمایز کنه، غیرمتمرکز سازی(Decentralization) هست. همچنین این موضوع، موضوع اصلی ایه که ما میخوایم درباره اش حرف بزنیم.
شبکه متمرکز چیه؟ غیرمتمرکز چیه؟ الان زمان اینه که به این دو سوال پاسخ بدیم.
برای نشون دادن اینکه شبکه متمرکز چه ساز و کاری داره، بیاید باهم بانکها رو بررسی کنیم. نقش عمدهای که بانک ها دارن، مدیریت و نظارت بر تراکنشهای مالیایه که مردم انجام میدن. این تراکنش ها رو واحد مرکزیای به نام بانک کنترل میکنه، اطلاعات به قسمتهای مختلف شبکه توسط این مرکزیت توزیع میشن، و علاوه بر این، اطلاعات خصوصی تمام کاربرها در اختیار بانکه. پس، سیستم بانکی در حال حاضر از نوع متمرکزه.
شبکه متمرکز، ساختاریه که در اون یک مرکزیت واحد وجود داره. این یعنی تمامی منابع و اطلاعات سیستم توسط یک نقطه مرکزی کنترل میشن. این نقطه مرکزی چیزیه که داده ها رو بین نقطه های دیگه توزیع میکنه و همه اتفاقاتی که رخ میده رو ثبت و ضبط میکنه. نقطهی مقابل این شبکه، شبکه غیرمتمرکزه.
شبکه غیرمتمرکز، ساختاریه که در اون ما مرکزیت واحدی نداریم؛ تمام اطلاعات در قسمتهای مساوی توسط چند نقطه(بیاید بهش بگیم نود) مختلف کنترل و مدیریت میشن. هر نود به صورت مستقل عمل میکنه. این یعنی هر نود قابلیت این رو داره که خودش بدون وابستگی به نود دیگهای دادهها رو ذخیره و مدیریت بکنه. اما تصمیمگیریها به صورت گروهی و با مشارکت تمامی نودهای شبکه انجام میشن.
بیاید با مثال بانکمون ادامه بدیم و غیرمتمرکزش کنیم. در شبکه غیرمتمرکز بانکی، برخلاف شبکه متمرکز، این کاربرها هستن که مستقیما باهم تعامل میکنن و چیزی به عنوان واسطه(بانک مرکزی) بینشون نیست. طبیعتا این حذف واسطه هزینهها و کارمزدها رو برای کاربر کاهش میده و این مزیت خیلی خوبیه. اما چطوری میشه که بدون یک واسطه مرکزی همه چیز رو کنترل کرد و سیستم رو پایدار نگه داشت؟ اینجاست که بلاکچینها و قراردادهای هوشمند وارد ماجرا میشن. شبکههای مالی غیرمتمرکز (DeFi) از این ها برای ارائه خدمات مالی بدون نیاز به واسطههای مرکزی استفاده میکنن.
تا اینجا متوجه شدیم که شبکههای متمرکز و غیرمتمرکز چی هستن، حالا این سوال پیش میاد که چرا تمایل به غیرمتمرکزسازی سیستمهای مختلف داره افزایش پیدا میکنه؟ برای اینکه دلیل این افزایش تقاضا برای غیرمتمرکزسازی شبکهها رو بدونیم، باید متوجه بشیم که چه تفاوتی بین سیستم متمرکز و غیرمتمرکز وجود داره.
یکی از مهم ترین چالشهایی که شبکههای متمرکز دارن امنیت هست. توی ذهنتون تصور کنید که یک گروه دزد به دنبال مقدار زیادی پول هستن و ما باید از این پولها مراقبت کنیم. دو راه پیش رومونه: یک اینکه تمام پولهامون رو در یک خونه نگهداری کنیم؛ دومین راه هم اینه که این پولها رو به قسمتهای مساوی تقسیم کنیم و هر قسمت رو توی یک خونه بذاریم. قطعا حالت دوم امنیت بیشتری داره. در حالتی که پولها به صورت غیرمتمرکز پخش شدن، دسترسی بهشون خیلی سختتره و از این نظر، شبکه غیرمتمرکز امنیت خیلی بیشتری رو در مقابل شبکه متمرکز ارائه میده. به طور تخصصیتر، در شبکه متمرکز یک نقطه شکست (Single Point of Failure) وجود داره که در صورت خرابی یا حمله به اون، کل سیستم مختل میشه.اما در شبکه غیرمتمرکز، نقاط شکست متعددی وجود دارن؛ که این یعنی خرابی یک نود تاثیر زیادی بر کل شبکه نخواهد داشت و درنتیجه، امنیت خیلی بالاتر میره.
همچنین علاوه بر این، یکی دیگه از تفاوتهای مهم این دو شبکه در رابطه با حریم خصوصی کاربران هست. توی شبکه متمرکز، اطلاعات کاربران در نود مرکز ذخیره میشن و اون، کنترل کاملی بر این دادهها داره. کاربران مجبورن که به نود مرکز اعتماد کنن تا از اطلاعاتشون محافظت بشه. اما در شبکه غیرمتمرکز، از اونجایی که اطلاعات بین نودهای مختلف تقسیم میشه، کاربران کنترل بیشتری بر اطلاعات خودشون دارند و همه چیز شفاف و قابل تغییره. در عصری که جنگ بر سر اطلاعاته، حریم خصوصی اهمیتش بیشتر از قبل شده و شبکه غیرمتمرکز موجب بهتر حفظ شدن حریم خصوصی افراد میشه.
ویژگی بعدیای که میتونیم در اون شبکه ها رو باهم مقایسه کنیم، سانسور کردن هست. این روزا سانسور اطلاعات به شکلهای مختلفی داره توسط شبکه های متمرکز انجام میشه و این ماجرا قطعا عواقب خودش رو داره. از اونجایی که اطلاعات رو یک مرکز مشخص مدیریت میکنه، تصمیم به سانسور کردن یا نکردن هم با اون مرکزه. اما وقتی شبکه غیرمتمرکز بشه، سانسور اطلاعات خیلی دشوارتر میشه و اگر قرار باشه سانسوری رخ بده، این تصمیم اکثریت یا تمام نودهای حامل اطلاعات بوده و یک نود واحد نمیتونه به طور خودجوش چیزی رو سانسور بکنه.
و بالاخره میرسیم به مقیاس پذیری. افزایش نودها در شبکه ای که متمرکزه، ممکنه نیاز به ارتقاء تجهیزات مرکزی رو به وجود بیاره که این یقینا موجب اختلالاتی هم خواهد شد. اما در بستر شبکه غیرمتمرکز، با افزایش تعداد نودها، شبکه میتونه به صورت توزیع شده مقیاسپذیر بشه که این انعطاف پذیری و پایداری کل سیستم رو بالاتر میبره. البته در حال حاضر در این مورد مشکلاتی وجود دارن ولی قطعا به مرور زمان برطرف میشن.
درنهایت، قطعا علاوه بر مواردی که ذکر شد، معیارهای دیگهای هم هستن که میشه با استفاده از اونها این دو شبکه رو سنجید. اما پرواضحه که غیرمتمرکزسازی شبکهها قدم بعدیایه که مارو به پیشرفتهای بزرگی میرسونه.
ولی اگر اینجوریه و ما مدتهاست این رو میدونیم، چرا تا الان این غیرمتمرکزسازی اتفاق نیفتاده؟ چه چالشهایی مانع این شدن که ما ساختار غیرمتمرکز رو در سیستمهای بیشتری داشته باشیم؟
غیرمتمرکزسازی سیستمها در سالهای اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفته، اما هنوز به صورت کامل و گسترده پیادهسازی نشده. این رخداد دلایل متعددی داره و این قابلیت وجود داره که با چند دید مختلف به قضیه نگاه کنیم.
اول از همه جدا از هر چیزی، باید از منظر فنی ماجرا رو بررسی کرد. بالاتر گفتیم که همچنان در مقیاس پذیری شبکههای غیرمتمرکز مشکلاتی وجود داره که با پیشرفت تکنولوژی قطعا مرتفع میشن. علاوه بر این، در شبکههای غیرمتمرکز، نودها نیاز به فضای ذخیرهسازی و پهنای باند بیشتری دارن. این موضوع به احتمال خیلی زیاد برای بسیاری از کاربرای معمولی که استفاده روزمرهای دارن قراره دشوار و پرهزینه از آب دربیاد. همچنین در یک سری از فرایندهایی که از طریق شبکههای غیرمتمرکز انجام میشن تاخیر زمانی دارن؛ یعنی اینکه هنوز در سرعت انجام اون فرایندها کندیای وجود داره که قطعا بهینه و کاربرپسند نیست. این مشکلات فنی باعث شدن در حال حاضر پیاده سازی و استفاده از شبکه غیرمتمرکز دچار مشکلاتی باشه.
از اون طرف، چالش های امنیتی، اقتصادی و حتی قانونیای هم وجود دارن که به راحتی نمیشه اونا رو نادیده گرفت. حتی از نظر فرهنگی، هنوز اون آگاهیای که باید، وجود نداره. عامه مردم با بلاکچین و ساز و کارش، قراردادهای هوشمند و حتی به طور تخصصی درباره سیستمهای متمرکز آشنایی دقیقی ندارن. پذیرش عمومی و آموزش نیازمند زمان است. اما هرچقدر هم دیر یا زود داشته باشه، سوخت و سوز نداره. همین الانش هم در کشورهای توسعهیافته نمونههایی از سیستمهای مختلف وجود دارن که مسیر غیرمتمرکز شدن رو دارن خیلی سریع طی میکنن. در ادامه چند نمونه از این موارد رو بررسی میکنیم.
کشورهای توسعهیافته در حال تجربه و پیادهسازی تکنولوژیهای غیرمتمرکز در بخشهای مختلفی هستن، از جمله امور مالی، شبکههای اجتماعی، ذخیرهسازی دادهها، و اینترنت اشیا.
برای مثال، ایالات متحده آمریکا در توسعه و استفاده از پلتفرمهای مالی غیرمتمرکز (DeFi) سرمایهگذاری زیادی کرده. پلتفرمهایی مثل Uniswap، Aave، و Compound نمونههای برجستهای از پروژههای دیفای هستن که در ایالات متحده توسعه پیدا کردن و در حال حاضر شرکتها و افراد زیادی در این کشور از خدمات دیفای استفاده میکنن و این خدمات به دلیل ویژگیهای امنیتی و شفافیت بلاکچین، محبوبیت زیادی پیدا کردهاند. همچنین علاوه بر پروژههای دیفای، شبکههای اجتماعی غیرمتمرکزی مانند Mastodon و Diaspora هم کاربران زیادی پیدا کردهاند.
اروپا هم درحال پیشروی به سمت استفاده از تکنولوژی های غیرمتمرکز است. بریتانیا پروژههای آزمایشی رایگیری الکترونیکی مبتنی بر بلاکچین را اجرا کرده تا از صحت و شفافیت انتخابات اطمینان حاصل کنه. همچنین سیستمهای غیرمتمرکز برای ثبت اسناد رسمی و ملک نیز در بریتانیا مورد استفاده قرار گرفتهاند. آلمان از سیستمهای غیرمتمرکز برای مدیریت پروندههای پزشکی بیماران استفاده میکنه. این سیستمها به بیماران اجازه میدن که کنترل بیشتری بر اطلاعات پزشکی خودشون داشته باشن و این اطلاعات رو به صورت امن با پزشکان و مراکز درمانی به اشتراک بذارن.
کشورهای توسعهیافته به طور فعال در حال پذیرش و پیادهسازی تکنولوژیهای غیرمتمرکز در بخشهای مختلف هستن. هر کشور با توجه به نیازها و زیرساختهای خودش از مزایای این تکنولوژیها بهرهمند میشه و اون ها رو برای بهتر کردن ارائه خدمات و کیفیت زندگی در جامعه به کار میگیره.
در این مطلب ما در ابتدا به طور مختصر تاریخچه وب رو مرور کردیم؛ بعد از اون به بررسی کامل شبکههای متمرکز و غیرمتمرکز، ساختارشون، ساز و کارشون، نمونههایی ازشون، و تفاوت هاشون پرداختیم. همچنین درباره وضعیت سیستمهای غیرمتمرکز در دنیای امروز صحبت کردیم؛ از چالشهای پیادهسازیش، تا بهکارگیریشون در کشورهای توسعهیافته.
دوست داشتم توی این پست بهتون یک ذهنیت کوچیک درباره این موضوع بدم، و امیدوارم که متن رو خونده باشید کامل چون قطعا براتون مفید خواهد بود. این پست جای وارد شدن به جزییات تخصصی تر نبود؛ ولی سعی کردم جوری مطالب رو بیان کنم که توی ذهنتون به خوبی بشینن و توانایی این رو داشته باشید که به راحتی دستهبندیشون کنید و درباره هر بخشی که کنجکاوتون کرد جستجو کنید. جستجو کنید دوستان، درباره همه چیز بخونید و یاد بگیرید. الان که اینو گفتم دلم خواست درباره اهمیت جستجوگری و کنجکاو بودن هم یه مطلب بنویسم=)
ولی برای الان، خدانگهدار؛