ویرگول
ورودثبت نام
officekocholo
officekocholo
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

چه مشکلاتی در رابطه با الگوهای تفکر(درطراحی تجربه کاربری/ ux) وجود دارد؟

آیا تا به حال به این فکر کردید که گاهی اوقات ساده‌ترین راه برای درک چیزی که درک و فهم آن دشوار است مانند تفکر طراحی(درطراحی تجربه کاربری/ ux) ، فهمیدن و بررسی کردن چیزی است که مخالف آن است؟! (چیزی که تفکر طراحی نیست.)

برای درک مفهوم تفکر طراحی(درطراحی تجربه کاربری/ ux) به این لینک مراجعه کنین.

انسان‌ها به طور طبیعی از الگوهایی از تفکر پیروی می‌کنند که مبتنی بر دانش رایج و فعالیت‌های تکراری است.این الگوها به ما در اقدام سریع در موقعیت‌های مشابه کمک می‌کند اما از دسترسی سریع به راه‌های جدید برای دیدن ،درک کردن و حل مشکلات جلوگیری می‌کنند.به عنوان مثال ما یک طرح برای سگ‌ها در ذهن داریم که شامل چهار پا، پوست خز ، دندان‌های تیز، دم، چنگال و تعدادی ویژگی قابل توجه دیگر است .هنگامی که محرک‌های محیطی (از طریق دیدن یا لمس کردن )با این طرح تطابق پیدا می‌کنند، همان الگوی تفکر به ذهن وارد می‌شود و ما یک سگ را تصور می‌کنیم.

همانطور که این الگوها به طور خورکار در ذهن ما شکل می‌گیرند ، این فرایند می‌تواند مانع از دیدن یک راه حل جدید در مسیر حل مسئله شود و یا یک تصور منطقی از وضعیت را مختل کند .

وارد شدن به مسیر حل مسئله و به صورت کامل درگیر شدن با موضوع نیازمند این است که ما در جهت رویکرد نوآورانه حرکت کنیم. به طور شگفت انگیزی ،حل مسئله نوآورانه به عنوان "تفکر خارج از چهار چوب"شناخته می‌شود.

دن نورمن، بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین طراح تجربه کاربری(ux) ،در مورد تفکر طراحی می‌گوید:

"من هرچه بیشتر در برخوردهای اخیر خود با مهندسان ،ماهیت طراحی را در نظر می‌گیرم ،می‌بینم که افراد فعال در کسب و کار و افراد عادی بدون سوال یا مطالعه بیشتر ،کورکورانه مشکلاتی که با آن مواجه هستند را حل و فصل می‌کنند! متوجه شدم که این افراد می‌توانند از یک میزان خوب تفکر طراحی استفاده کنند.طراحان تعدادی تکنیک را برای جلوگیری از دست یافتن به یک راه حل بسیار آسان طراحی می‌کنند.آن‌‌ها مشکل اصلی را به عنوان یک پیشنهاد و نه به عنوان یک دستورالعمل نهایی در نظر می‌گیرند.سپس به طور گسترده در مورد مسائل واقعی که در این پیشنهاد و دستورالعمل مشکل واقع شده‌اند(به عنوان مثال با استفاده از رویکرد پنج whys برای درک علل ریشه)تفکر می‌کنند."

حالا با ما همراه باشین تا ببینیم تفکر خارج از چارچوب یعنی چی.

تفکر طراحی یا فکر کردن خارج از چارچوب

تفکر طراحی (درطراحی تجربه کاربری/ ux) که اغلب به عنوان "تفکر خارج از چهارچوب" شناخته می‌شود مناسب طراحانی است که در حال تلاش برای ایجاد روش‌های جدید تفکر هستند و از شیوه‌های حل مشکل رایج استفاده نمی‌کنند.

هدف تفکر طراحی(درطراحی تجربه کاربری/ ux) ،بهبود کیفیت محصولات است؛ آن هم با تجزیه و تحلیل و درک اینکه چگونه کاربران با محصولات ارتباط برقرار می‌کنند و بررسی شرایطی که در آن کار می‌کنند. در قلب تفکر طراحی ،دروغ،علاقه،توانایی پرسیدن سوال‌های مهم و فرضیات چالشی وجود دارند.به عنوان مثال برای اثبات اینکه آیا آن‌ها معتبر هستند یا نه ،یکی از عناصر تفکر خارج از چهارچوب این است که فرضیات قبلی را فریب دهید.هنگامی که ما شرایط یک مشکل را مورد پرسش و بررسی قرار می‌دهیم، فرایند تولید راه حل به ما کمک می‌کند تا ایده‌هایی را ارائه کنیم که منعکس‌کننده محدودیت‌های واقعی و جنبه‌های خاص آن مشکل می‌باشند.

تفکر طراحی به ما این امکان را می‌دهد که کمی عمیق‌تر به اکتشاف و بررسی مشکل بپردازیم.این مورد به ما کمک می‌کند تا تحقیقات مناسب و نمونه‌سازی و تست محصولات و خدمات خود را انجام دهیم تا راه‌های جدیدی را برای بهبود محصول،خدمات و یا طراحی کشف کنیم.



یک داستان معروف از حل مسئله

فکر کردن در خارج از چهارچوب می‌تواند یک راه حل ابتکاری برای یک مشکل سخت باشد ؛با این حال فکر کردن در خارج از چهارچوب می‌تواند یک چالش واقعی باشد زیرا ما به طور طبیعی الگوهای تفکری را ایجاد می‌کنیم که بر فعالیت‌های تکراری تمرکز دارند.

تفکر خارج از چهارچوب چیزی است که به ما کمک می‌کند از وضعیتی که ما بیش از حد درگیر آن هستیم دور شویم و ما را قادر به یافتن فرصت‌های بهتر می‌کند ؛ با این حال تفکر خارج ار چهارچوبچیزی است که ما باید آن را انجام دهیم.

برای نشان دادن اینکه چگونه یک روش تازه تفکر می‌تواند راه‌حل‌های غیر منتظره‌ای را ایجاد کند بیایید به یک داستان معروف نگاهی بیاندازیم.چند سال پیش یک حادثه رخ داد که در آن یک راننده کامیون تصمیم داشت از یک پل کوچک عبور کند.متاسفانه راننده شکست خورد و کامیون به شدت از پل به پایین افتاد. راننده قادر به ادامه رانندگی و یا دنده عقب گرفتن و برگشتن نبود.چیزی که در این داستان اتفاق افتاد این بود که کامیون گیر کرد و باعث شد که مشکلات ترافیکی بزرگی به وجود بیاید و پرسنل اورژانس ،مهندسان ، آتش‌نشانان و راننده‌های کامیون برای پیدا کردن راه‌حل‌های مختلف مذاکره کنند تا کامیون را بیرون بکشند.

کارگران و آتش‌نشانان در حال بحث در این مورد بودند که آیا باید بخش‌هایی از کامیون را از بین ببریم تا بتوانیم آن را بیرون بکشیم و یا اینکه پل را خراب کنیم. هر یک از افراد در مورد راه‌حل‌هایی که در سطح تخصص خودشان بود صحبت می‌کردند. در این وضعیت بحرانی تمام افراد راه‌حل‌های خود را برای مشکلی که مشاهده می‌کردند ارائه می‌دادند و راننده کامیون خشم خود را نسبت به وضعیت ابراز می‌کرد و درکل نگرانی عمیقی در مورد شرایط بحرانی ایجاد شده ، به وجود آمده بود.

یک پسر که در پیاده رو شاهد بحث‌های شدید در مورد کامیون بود، به پل نگاه کرد ،سپس به جاده نگاه کرد و با خونسردی گفت:"چرا فقط باد لاستیک را خالی نمی‌کنید؟" همه متخصصان و کارشناسانی که تلاش می‌کردند مشکل را حل کنند کاملا شگفت‌زده شدند.!!

هنگامی که راه‌حل مورد آزمایش قرار گرفت کامیون به آسانی قادر به حرکت کردن بود.تنها آسیب‌های ناشی از تلاش‌های اولیه برای جا به جا کردن کامیون کمی کار را سخت کرده بود.


بدون در نظر گرفتن اینکه آیا این داستان واقعا در زندگی واقعی اتفاق افتاده است یا خیر، داستان نشان‌دهنده مبارزانی است که ما با آن مواجه هستیم زیرا اغلب آشکارترین راه‌حل‌ها به دلیل محدودیت‌های خودمختاری که ما در آن قرار دادیم سخت دیده می‌شوند(همیشه اگر از حاشیه و کمی دورتر به مسئله نگاه کنیم راه‌حل‌های خوبی را می‌توانیم کشف کنیم.)

به چالش کشیدن فرضیات ما و دانش روزمره برای ما انسان‎‌ها بسیار دشوار است ، همانطور که ما به ایجاد الگوهای تفکر متکی هستیم تا مجبور نباشیم همه چیز را از ابتدا یاد بگیریم.ما به انجام فرایندهای روزمره ناخودآگاه کم یا زیاد متعهدیم-به عنوان مثال زمانی که صبح از خواب بیدار می‌شویم ،صبحانه می‌خوریم، راه می‌رویم و روزنامه صبح را می‌خوانیم و همچنین وقتی که چالش‌ها را در کار و زندگی خصوصی‌مان ارزیابی می‌کنیم.

بخصوص متخصصان و کارشناسان به الگوهای تفکر مستحکم تکیه می‌کنند ، الگوهایی که به خوبی در زمینه‌های مربوطه به آنها خدمت می‌کنند و نه به نظرات مردمی که به آنها مهارت‌های خود را ارائه می‌کنند. با این حال برای کارشناسان سوال پرسیدن در مورد دانشی که دارند ، می‌تواند چالش‌ برانگیز و پیچیده باشد.غرور یک‌طرفه ، این مورد می‌تواند بیش از یک بی احتیاطی به ما ثابت کند و اینگونه فکر کنیم که سال‌ها آموزش و تجربه عملی می‌تواند به جای کمک به حل مشکل ،مانع آن شود.

تیم آفیس کوچولو به شما کمک می‌کنه تا به بهترین نحو این کار رو (درطراحی تجربه کاربری/ ux) انجام بدین.برای دریافت مشاوره، فرم مشاوره آفیس کوچولو رو پر کنین تا مشاوران ما باهاتون تماس بگیرن.

تفکر طراحیطراحی تجربه کاربریux designتفکر طراحی در uxمشکلات الگوهای تفکر
آفیس کوچولو یک آژانس دیجیتال مارکتینگ است ، در صفحه ویرگول نیز مقالاتی مربوط به طراحی سایت ، دیجیتال مارکتینگ و طراحی رابط کاربری قرار داده می شود
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید