یکی از اتفاقات خوشایندی که خیلی هم دوسش دارم تبادل اطلاعات هست. شاید اسمش یه چیز گنده باشه ولی به نظرم همین که به واسط صحبت با همکارت یه دریچه جدید به روت باز شه اسمش تبادله.
داشتن یه همکار گرافیست اتفاق جالبیه! چون ذهنیت هنری داره و یه موضوعاتی رو بهت نشون میده که خیلی جالبه. مثلا امروز همکارم کاور مجله تایمز رو نشون داد و گفت میدونین کدوم مجله است و ما نمی دونستیم یا مجله های رنگارنگ با طرح های ساده ولی خلاق. تاپیک های جالبی که سرچ کردیم باهم منو به ذوق آورد.
یا یه همکار دیگه دارم که پیر طریقته :) استاد سئو هست و خوراک سایت های ایرانی و خارجی. تو هر زمینه که بخوای مثل اسم دوستاش، اسم سایت می گه تو جلسه و وقتی سرچ می کنی عنان از کف میدی که واااا مگه ممکنه ! شاید یکی از دلایلی که کار کردن رو دوست دارم قرار گرفتن تو همچین شرایطی هست! یه همکار دیگه دارم پدر علم بک اند شرکته! یه برنامه نویس کم حرف و ساکت. ولی وقتی باهاش حرف بزنی باورت نمیشه اینادم همون آدمه. جوانبی از موضوع رو بهت نشون می ده که خود اون موضوع انگشت به دهان به سمت افق می ره.