ویرگول
ورودثبت نام
امیرحسین بقایی
امیرحسین بقایی
خواندن ۵ دقیقه·۶ سال پیش

یک ماهی در گوش شما (‌داستان یک تجربه در گوگل !‌)

انسان ها تا زمانی که زبان ها وجود داشته باشند، مجذوب موجودات جادویی و دستگاه هایی میشن که موانع رو در زبان ها [و ارتباطشون با هم] میشکنه ! در Google Translate، ما فرصتی برای کار بر روی یک محصول داریم که به ما کمک می کنه یک قدم به جادو نزدیک تر بشیم !

این مطالب ترجمه ای آزاد از این [مقاله] در مدیوم میباشد. نویسنده اصلی مقاله پندار یوسفی هست که یکی از Ux Manager های گوگله.



شناسائی جادو:

ترجمه از طریق گرفتن تصویر با دوربین یا حالت مکالمه در لحظه با نرم افزار Google Translate، هیچ وقت تعجب و جذابیتشو برای کاربرامون از دست نمیده، اما فرای این تعجب و ذوق کردن های طبیعی شون [بابت این ویژگی جالب نرم افزار]، واقعا این ویژگی ها براشون کاربردی و مفید هم هست، چون به زبان آموزان، دانش آموزان، گردشگران، و همه نوع افرادی که نیاز به فهمیدن زبان های دیگه دارن کمک میکنه!

مشکل چی بود ؟

متاسفانه، خیلی از کاربرامون نمیدونستن همچین ویژگی ای در Google Translate وجود داره! ما اولین بار توی مصاحبه های تحقیقاتی که با کاربرامون داشتیم و دیدیم از ویژگی های نرم افزارمون میپرسیدن، متوجه شدیم که این واقعا درسته [بی اطلاعی کاربران].

ما با برگزار کردن یک نظرسنجی مطمئن شدیم که ۳۸ درصد کاربرامون از وجود همچین ویژگی هایی مطلع نیستن ! [ یعنی ما کلی قابلیت جالب برای گوگل ترنسلیت در نظر گرفته بودیم ولی خب کاربرا اصلن اونا رو نمیدیدن !]

فرضیه:  آیکون های نشان دهنده این ویژگی ها خیلی کوچک هستند !
فرضیه: آیکون های نشان دهنده این ویژگی ها خیلی کوچک هستند !

تلاش های اول [برای رفع مشکل]:

اولین فرضیه ما این بود که آیکون های نشان دهنده این ویژگی های نرم افزار خیلی کوچک هستند و دیده نمیشوند! منطقا اولین تصمیم غریزی ما به این موضوع بزرگ کردن آیکون ها و برجسته تر کردنشون بود.

اولین تلاش:  بزرگ کردن آیکون ها
اولین تلاش: بزرگ کردن آیکون ها

خیلی عجیب بود، این کار اثر برعکس داشت! استفاده از حالت دوربین و مکالمه واقعا کاهش یافته بود. خب واقعا چه چیزی رخ داده بود؟ وقتی دقیق تر بررسی کردیم، متوجه شدیم که بسیاری از مردم خیلی راحت چیزهای رنگارنگ زیر بخش های اصلی برنامه رو نادیده می گیرند، اغلب فکر میکنند که اون بخش ها زیاد مهم نیستند، به خصوص اینکه ما قبلا این فضا رو برای نمایش کارت های بخش های مختلف استفاده کرده بودیم [ card های گفته شده در تصویر بالا قابل مشاهده میباشد - برای اطلاعات بیشتر میتونین Cards in Web Design رو سرچ کنین تا بیشتر دربارش بدونین].

به تخته طراحی برگردیم !

خب ما به صفحات طراحی برگشتیم و از خودمون پرسیدیم: کمترین تغییراتی که میتونیم به رابط کاربری فعلی و البته آشنا برای کاربرامون بدیم تا ویژگی های کاربردی نرم افزارمون براشون واضح تر بشه چه چیز هاییه ؟

ما آیکون ها رو با اضافه کردن متن در پایین شون و تقسیم کردن بخش Voice به دو قسمت مهم و متفاوت بهبود دادیم: حالت گفتن یک متن از طریق voice [به جای تایپ] و حالت مکالمه با نرم افزار !

تلاش دوم:  تغییرات نامحسوس بیشتر
تلاش دوم: تغییرات نامحسوس بیشتر

این یکی کار کرد ! میزان استفاده از قابلیت های کلیدی نرم افزار بین افراد بالارده تو گوگل زیادتر شد، مثلا بخش Handwriting یا همون دست نویس، ۲۵ درصد نسبت به قبل بیشتر استفاده شد! ما حتی توییت هایی از کاربرا داشتیم که فکر میکردن این ها بخش های جدید نرم افزار هستن در حالی که ما این ها رو چند سالی بود که داشتیم !

بهبود رابط کاربری بخش مکالمه لحظه ای

ما اینجا متوقف نشدیم. توی Google Translate ما همیشه به این که چطور میتونیم تجربه استفاده از محصولمونو برای کاربرانمون بهبود بدیم، فکر میکنیم. ما میخواستیم که رابط کاربری بخش حالت مکالمه لحظه ای (real time conversation) رو ساده تر کنیم و کاربر سریع تر و مستقیم تر اونو درک کنه و متوجهش بشه.

رابط کاربری حالت مکالمه قبلی ما ۳ تا دکمه داشت: ۲ تا دکمه یکی سمت راست و یکی هم چپ برای هر زبان [زبان مبدا و زبان مقصد برای ترجمه شدن] و یک آیکون بزرگ میکروفون در وسط که ما بعضی مواقع بهش میگیم میکروفون جادویی :)

میکروفون جادویی قرار بود که بدونه چه موقعی کاربر شروع به گفتگو میکنه، با چه زبانی گفتگو میکنه، چه موقعی گفتگو رو تموم میکنه و چه موقعی باید حرفهاش ترجمه بشه، و همه این کار ها بدون گرفتن هیچ اطلاعات اضافه ای از کاربر !

وقتی همه چیز کار می کرد، واقعا جادویی بود! اما میکروفن جادویی برای بعضی از زبان ها به اندازه سایر زبان ها کاملا صحیح نبود [یعنی احتمالا نرم افزار نمیتونسته درست زبان رو تشخیص بده و بهتر بوده کاربر بگه که داره با چه زبانی صحبت میکنه] و چون رابط کاربری روی میکروفن جادویی تاکید کرد، بسیاری از مردم فقط و فقط از آن استفاده میکردند و حتی نفهمیده بودند که دو دکمه برای تعویض زبان به صورت دستی وجود دارد که به آنها کنترل بیشتری می دهد.

در نتیجه اکثر کاربران با مشکلاتی مواجه شدند و این بخش رو رها کردن و از بخش دیگه ای، مثل تایپ کردن استفاده کردند.

تغ تغ تغیییر !

پیرو درس هایی که از بهبود بخشیدن توانایی کشف کردن ویژگی ها با استفاده از تغییرات ساده در طراحی آموختیم، از خودمان می پرسیم: ساده ترین تغییراتی که میتوانیم برای رابط کاربری درست کنیم تا تجربیات، بیشتر بصری و قابل درک شوند چیست ؟ ما دکمه ی تغییر دستی زبان را با تغییر شکل و رنگ آن ، بیشتر در دسترس قرار دادیم.

ما هنوز هم میکروفن جادویی را حفظ کردیم و حتی یک متن توصیفی (توضیحی) را نیز به آن اضافه کردیم، اما دیگر [آیکون میکروفون] ستاره بزرگ UI نبود. [ یعنی دیگه زیاد تو چشم نبود]

در همان زمان، ما با تیم سخت افزار کار میکردیم تا مطمئن بشیم که آزمایش هامون با هندزفری های Pixel Buds هم کار بکنه. ما تغییرات کوچیکی روی رابط کاربری انجام دادیم تا یک آیکون Headset رو زمانی که Pixel Buds ها وصل میشن نمایش بده. حتی یکی از طراح های با استعدامون، Liu Liu، با ایده خلاقانه صفحه 'یخ شکن' اومد. اون در تحقیقات روی کاربران متوجه شده بود که بخش بد قلقِ گفتگو، آغاز گفتگو هستش. برای همین اون یک صفحه نمایش گرافیکی با یک پیام معقول درست کرد که یخِ کاربرا رو واسه گفتگو با نرم افزار بشکنه !

شکستن یخ گفتگو !
شکستن یخ گفتگو !

به عنوان یک نتیجه در تغییر رابط کاربری و همچنین بهبود بخش های فنی دیگر که در مجموع حالت ترجمه مکالمه در لحظه رو سریعتر کرده بود، ما شاهد افزایش قابل توجهی در استفاده از بخش ترجمه های گفتاری بودیم. در حالی که تلاش ما برای بهبود این ویژگی ها و دیگر ویژگی ها در همین جا به پایان نمیرسد، این اولین قدم بزرگ ما در آسان کردن و ملموس تر کردن کردن ویژگی های جادویی نرم افزار برای استفاده کاربران بود !

گوگلمیدیاترجمهuxتجربه کاربری
مدیر سیستمی که از روی دوچرخه‌اش سیستم‌ها را مدیریت میکند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید