در مورد تاثیر بازی بر یادگیری کودک تحقیقات و مطالعات زیادی انجام شده است. همهی این مطالعات نتایجی نسبتاً یکسان را به همراه داشتهاند. این نتایج حاکی از تاثیرات مثبت بازی کردن کودکان، بر یادگیری مهارتهای اجتماعی، ارتباطی و حرکتی آنهاست. کودکان با توجه به سن خود، توانایی انجام بازیهای انفرادی و تیمی مختلفی را دارند. هر بازی با توجه به فعالیتهایی که در آن انجام میشوند، بر برخی از بخشهای ذهن کودک و مهارتهای او تاثیر دارند.
این موضوع باعث میشود ما نگاهی دقیقتر به مقولهی بازی کودک داشته باشیم. در واقع از همان دوران تولد باید به شکلی کاملاً اصولی و دقیق به این موضوع نگاه کرد. برای مثال حتی اگر شما در حال خرید اسباب بازی خود هستید، باید به آنچه بازی کردن با آن اسباب بازی به ارمغان میآورد توجه داشته باشید.
وقتی پای بچهها وسط میآید، ما به دنبال اطمینان و اعتماد بیشتر هستیم. هیچ چیز مانند یک مثال درست و ارجاع به مقالات دقیق و علمی نمیتواند ما را از اهمیت تاثیر بازی بر یادگیری کودک آگاه کند. حتی بازی درمانی، علمی است که از بازی برای درمان اختلالات خردسالان استفاده می کند.
بدیهیست که انجام چنین آزمایشهایی بر روی انسانها قابل اجرا نیست. اما به نظر میرسد که بازی در انسانها نیز تاثیری مشابه بر مغز میگذارد. در عمل بازی باعث میشود ترشح BDNF به عنوان مادهی ضروری رشد مغز، افزایش یابد. این موضوع در مشاهدهی مغز موشها به طور کامل به اثبات رسید. این موضوع در آزمایشهای گوردن (Gordon) و همکارانش در سال 2003 و تحقیقات هوبر Huber و همکارانش نیز به اثبات رسید.
بیایید بررسی تاثیر بازی بر یادگیری کودک را در حوزههای مختلف و مهارتهای متعدد آنها ادامه دهیم.
مطالعات نشان داده است که ارتباطی تنگاتنگ بین بازی (به ویژه بازیهای نمایشی و گروهی) و رشد مهارتهای زبانی وجود دارد. ادوارد فیشر (Edward Fisher) روانشناسی بود که در سال 1999 بیش از 46 مقالهی منتشر شده در حوزهی فواید شناختی بازی را تجزیه و تحلیل کرد. او در مطالعات خود دریافت انجام بازیهایی که کودکان در آنها تظاهر کرده و یا به عبارتی نقشهایی را بازی میکنند، باعث بهبود عملکرد آنها در حوزهی شناختی-زبانی و مهارتهای عاطفی و اجتماعی آنها میشود.
همچنین لوئیس (Lewis) و همکارانش در سال 2000 بر روی کودکان تحقیقاتی انجام شد. در این مطالعات بررسیهایی بر روی کودکان یک تا شش سال انجام شد تا تاثیر بازی بر یادگیری کودک مورد آنالیز قرار بگیرد. نتایج نشان داد کودکانی که در بازیهایی مثل خالهبازی، نمایش و … بهتر عمل میکنند، مهارتهای زبانیشان نیز بالاتر است.
در واقع این کودکان هم درک بهتری از دیگران داشتند (جملات و کلمهها را بهتر میفهمیدند) و هم بیان قویتری داشتند و میتوانستند از کلمات بیشتری برای ادای منظور خود استفاده کنند. شاید برایتان جالب باشد، اما لگو بازی و بازی با بلوکها یا آجرها نیز تاثیر به سزایی در مهارتهای زبانی کودکان دارد.
البته ناگفته نماند که از یک سنی به بعد، آشنایی با زبان دوم نیز می تواند به تقویت مهارت زبانی کودک کمک شایانی کند. در فرفرک دربارهآموزش زبان به کودک نیز در مطلبی جداگانه مفصلا صحبت کرده ایم که می توانید آن را مطالعه کنید.
روانشناسان مسئلهها را به دو نوع اصلی تقسیم میکنند. مسئلههایی که تنها یک جواب و راهحل دارند و مسائلی که میتوان راهحلهای مختلفی را برای پاسخگویی به آنها به کار برد. برخی تحقیقات نشان میدهد که روش بازی کردن بچهها تاثیر مستقیمی بر توانایی آنها در حل مسئله دارد. در حقیقت این موضوع تاکیدی دیگر بر تاثیر بازی بر یادگیری کودک است.
در یک آزمایش در سال 1981 که توسط پپلر و راس (Pepler and Ross 1981) انجام شد، کودکان به دو گروه تقسیم شدند و برای آنها مسائلی از دو نوع بالا طرح شد. کودکان در گروه اول باید مسائل همگرا (با یک جواب) را حل میکردند. مسائلی مانند پازل و بازیهای مشابه. گروه دوم کودکان میبایست برای مسائل واگرا با استفاده از بلوکها سازههایی را بسازند.
نتایج نشان داد کودکانی که به بازیهای واگرا (دارای جوابها و راهحلهای متعدد) مشغول میشوند، میتوانند خلاقیت بیشتری را در حل مسائل اینچنینی از خود نشان دهند. از این رو اگر در فکر خرید اسباب بازی دخترانه و پسرانه برای فرزند خود هستید، روی اسباب بازیهای لگویی و سازههایی که در ساخت آنها نقشه استفاده نمیشود بیشتر حساب کنید.
تاثیر بازیهای نمایشی و خاله بازی نیز بر حل مسئله و خلاقیت بسیار واضح است. این تاثیر توسط محققانی در سال 1999 به اثبات رسید. (Wyver and Spence 1999)
یادگیری ریاضی و مهارتهای محاسبات در کودکان یکی از دغدغههای اصلی بسیاری از والدین در طول دوران تحصیل آنهاست. مثل موارد قبلی بیایید ببینیم چه تحقیقاتی در این حوزه انجام شده و چه نتایجی در آنها مشاهده شده است؟
در یک مطالعهی طولانی مدت، محققان روش بازی کودکان را در 4 سالگی با بلوکها و آجرهای بازی اندازهگیری کردند. در واقع آنها میزان پیچیدگی سازههای کودکان را بررسی کرده و آنها را بر این اساس طبقهبندی کردند. در ادامه و زمانی که آن کودکان به دبیرستان رسیدند، برای مشاهدهی تاثیر بازی بر یادگیری کودک، به سراغ بررسی وضعیت تحصیلیشان رفتند.
نتایج حاکی از آن بود که دانشآموزانی که در کودکی سازههایی با پیچیدگیها و جزئیات بیشتری میساختند، از نظر تواناییهایشان در درس ریاضی، نسبت به دیگران موفقتر عمل میکنند. شاید به نظر برسد که میتوان نتایج این تحقیق را زیر سوال برد. مثلاً شما میتوانید بگویید که نتیجهی این تحقیق به عملکرد بهتر کودکان در چهارسالگی و سپس در دبیرستان اشاره دارد و لزوماً به معنای تاثیر بازی بر عملکرد آنها نیست.
اما موضوع به این سادگیها نیست. تاثیر بازی بر یادگیری کودک با توجه به معیارهای مختلف دیگری قابل اثبات است. چطور؟
حقیقتاً چطور میتوان تاثیر بازی بر یادگیری کودک را توجیه کرد؟ چه چیزی در بازی وجود دارد که آن را بدل به فعالیتی موثر در میزان یادگیری کودک و توانایی او در درک مسائل میکند. در ادامه چند ویژگی مهم بازی را معرفی میکنیم که میتواند به ما در درک این موضوع کمک کند.
ویژگی اول: بیشتر بازیها شامل اکتشاف هستند و اکتشاف در حقیقت نوعی تحقیق است. بازی کردن یک کودک با آهنربا میتواند مصداق بارز یک تحقیق و بررسی بر روی آن باشد. جایی که کودک ماهیت و ویژگیهای اجسام، نیروها و … را درک میکند. حتی کشتی گرفتن کودکان با هم میتواند یادگیریهایی را به همراه داشته باشد.
ویژگی دوم: بازی فعالیتی خودانگیخته و سرگرمکننده است. در بازی (اگر به شکلی درست انجام شود.) کودک در مرکز فعالیتها قرار دارد. کودک در حال انجام فعالیتیست که همزمان با تجربهی لذت، مهارتهایی را به طور ناخودآگاه میآموزد. این حالت در تضاد کامل با زمانی قرار دارد که کودکان در حال انجام وظایف تحصیلی و تکالیف خود برای یاد گرفتن هستند. این موضوع به افزایش انگیزهی آنها برای انجام بازی و در نتیجه افزایش مهارتهای بیشتر منجر میشود.
ویژگی سوم: بازی وسیلهایست که کودکان بزرگسالی را با آن شبیهسازی میکنند. کودکان در خلال بازیهای خود معمولاً راههایی را برای کنار آمدن با چالشهای واقعی زندگی مییابند. برای مثال زمانی که کودکان بازیهای نمایشی انجام میدهند و در نقش بزرگسالان ظاهر میشوند، میتوان گفت که آنها در حال آماده کردن خود برای بزرگسالی هستند.
تحقیقاتی که روی کودکان پیشدبستانی آمریکایی انجام شد نشان داد آنها بین تظاهر آگاهانه و خیالی تفاوت بسیاری قائلند. به این معنا که آنها گاهی به صورت خیالی برای خود نقشهایی را در نظر میگیرند. اما در برخی مواقع آنها میدانند که چنین شرایطی را ممکن است تجربه کنند.
از تاثیر بازی بر یادگیری کودک گفتیم. بهتر است نگاهی نیز به روی دیگر سکه داشته باشیم. بازی تنها یک سرگرمی برای کودکان نیست و انجام آن یک انتخاب نیست. بلکه بازی فعالیتیست که کودک در زندگی به آن نیاز دارد. بهتر است بدانید که بازی نکردن میتواند تاثیرات منفی بسیاری به همراه داشته باشد.
برای مثال افزایش مشکلات رفتاری و کاهش توجه و تمرکز یکی از مسائلیست که کودکانی که بازی نمیکنند با آنها مواجه خواهند شد. بدون انجام بازی مناسب، کودکان به تدریج خلاقیت خود را از دست داده و سرخوشی و سرزندگی آنها نیز رو به افول خواهد بود.
طبق تحقیقاتی که در سال 2018 توسط AAP (آکادمی پزشکی اطفال آمریکاAmerican Academy of Pediatrics) انجام شد، کاهش بازی در کودکان، افزایش استرس را به همراه دارد. همچنین این موضوع میتواند سرعت رشد مهارتهای کودک را به شدت کاهش دهد.
بیایید نگاهی دیگر به تاثیر بازی بر یادگیری کودک و دیگر اثرات آن داشته باشیم.
بازی باعث بهبود شناختی، جسمی، اجتماعی و عاطفی کودکان و نوجوانان میشود. از طریق بازی، کودکان خود و جهان پیرامونشان را میشناسند. آنها همچنین مهارتهایی را که برای تحصیل، کار و روابط نیاز دارند یاد میگیرند. مهارتهایی مانند:
تاثیر بازی بر سلامت جسمی کودکان نیز مقولهای بسیار مهم است. بازیهای بدنی مانند دویدن، پرش و دوچرخهسواری به رشد کودکان کمک میکند و مزایای زیر را به همراه دارند:
بازی می تواند به کودکان کمک کند تا مهارتهای اجتماعی خود را با دیگران رشد دهند. گوش دادن، توجه و به اشتراکگذاری تجربیات بازی، به کودک کمک میکند: