وقتی صحبت از تقویت هوش به میان میآید، بسیاری از والدین به سرعت به دنبال پیدا کردن راههایی برای تقویت هوش کودکان خود میگردند. اما مشکل اینجاست که بسیاری از محصولاتی که در بازار با این عنوان به فروش میرسند، شاید واقعاً آن کارایی لازم را نداشته باشند.
این موضوع از درک اشتباه ما از مقولهی هوش و مسائل مربوط به یادگیری در کودکان نشات میگیرد. ما بهخوبی نمیدانیم هوش چیست و چگونه کار میکند. چه نوع هوشهایی وجود دارند و چگونه میتوان آنها را تقویت کرد؟ از طرفی ما ناتوانی بچهها را در یادگیری نیز اغلب اوقات به حساب کمهوش بودن آنها میگذاریم. درحالیکه بیشتر وقتها ممکن است روش آموزش به کودکان اشتباه باشد. گاهی نیز پیش میآید که با القای باورهای اشتباه به کودکان آنها را از رسیدن به جایگاه بالقوهشان محروم میکنیم.
اما در این میان راهها و فعالیتهایی نیز وجود دارند که به کودکان در تقویت توانایی ذهنیشان کمک میکنند. در این مقاله قصد داریم نگاهی به مهمترین روش های تقویت هوش کودک داشته باشیم. با ما همراه باشیم.
پیش از آنکه بخواهیم درخصوص هوش و راههای تقویت هوش کودکان بحث کنیم، دوست داریم ابتدا با شما موضوعی بسیار مهم را در میان بگذاریم. متاسفانه اغلب شما در خصوص تعریف هوش دچار اشتباهاتی هستید. در اینجا ما قصد نداریم تعریفی جامع و کامل را از هوش ارائه دهیم. تنها با ارائهی چند حقیقت مهم قصد داریم به شما در درک بیشتر این موضوع کمک کنیم.
هوش تنها توانایی حل کردن مسائل ریاضی و معماهای پیچیده نیست. تعریف قدیمیای را که از هوش در ذهن خود دارید دور بیندازید. در واقع اگر به دنبال پارامتری در کودک خود میگردید که درصد موفقیت او را در زندگی بررسی کنید، آن پارامتر نمرهی آزمون IQ نیست. کودکان زیادی با نمرهی آیکیوی متوسط توانستهاند اتفاقات بزرگی را در آینده رقم بزنند و افراد به اصطلاح باهوش زیادی نیز شکست را در زندگی تجربه کردهاند.
هوش توانایی کودکان در عرصههای مختلف زندگیست. هوش هیجانی و توانایی کودک در بروز، درک و انتقال احساسات خود و دیگران، از توانایی حل محاسبات سخت ریاضی اهمیت کمتری ندارد. هوش مدیریتی، هوش کلامی، هوش فضایی، هوش طبیعت گرا و … همه و همه به کودکان این امکان را میدهند که مسیر زندگی خود را در آینده پیدا کنند. (برای اطلاعات بیشتر می توانید به مقاله بازی های افزایش هوش هیجانی در کودکان سری بزنید)
اما متاسفانه بسیاری از والدین تنها بر مهارتهای تحصیلی کودک و نمرات او در درسی خاص توجه میکنند. اما همانطور که گفتیم نه یک کارنامهی درخشان ضامن موفقیت فرزند شماست، نه یک کارنامهی ضعیف نشانهی شکست او در زندگی.
انجام بازی برای تقویت هوش کودکان یکی از مهمترین و ابتداییترین نکاتیست که باید به آن توجه شود. حتی در مبحث بازی درمانی کودکان، از موقعیت کاربردی بازی، برای درمانی برخی از اختلالات بچه ها استافده می شود.
کودکان به بازی اهمیت خاصی میدهند. در واقع تاثیر بازی بر کودک و یادگیری کودک، موضوع ثابت شده این روزهاست. با کمی هوشمندی شما میتوانید در خلال بازی چیزهای زیادی را به کودک آموخته و در تقویت هوش او در زمینههای مختلف موثر باشید.
برای مثال تقویت هوش کودکان در حوزهی روابط اجتماعی، به راحتی از طریق بازیهای نمایشی دستهجمعی امکانپذیر است. هوش حل مسئله و قوای تحلیل کودک را میتوانید از طریق اسباب بازی فکری و یا بازیهای معماگونه تقویت کنید.
دفعهی بعد که به فروشگاه اسباب بازی فروشی رفتید، تمرکز خود را بیشتر بر روی بازیهای چالشی و بازیهایی که کودک را به فعالیت و فکر وامیدارد بگذارید.
ورزش کردن از چند جهت میتواند تقویت هوش کودکان را به همراه داشته باشد. در ورزشهای سرعتی و فکری توانایی ذهنی کودک در فکر کردن به موقع و عکسالعمل نشان دادن افزایش مییابد. ورزش باعث بهبود وضعت قلبی و عروقی افراد میشود. خونرسانی کافی و مناسب به مغز نیز طبیعتاً افزایش کارکرد آن و به تبع آن عملکرد بهتر ذهنی را به همراه خواهد داشت.
با توجه به مطالب بالا یکی از وظایف بسیار مهم والدین در افزایش عملکرد مغز کودکان، برنامهریزی برای ورزش آنهاست. کودکان در مدرسه، زمانی را برای ورزش در اختیار دارند. اما شما نیز میتوانید با برنامهریزی درست و انتخاب چند رشتهی ورزشی مورد علاقهی کودک، به او در افزایش عملکرد ذهنش کمک کنید.
تحقیقات بهخوبی نشان داده است کودکانی که ورزش میکنند، بهطور میانگین عملکرد بهتری نسبت به دیگر کودکان داشتهاند. بررسی توانایی یادگیری کودکان و مقایسهی آنان با یکدیگر در مدارسی که ورزش صبحگاهی بخشی از برنامهی مدرسه است، در مقابل دیگر مدارس نیز این موضوع را اثبات میکند.
از طرفی هوش اجتماعی کودکان نیز در خلال انجام ورزشهای تیمی و گروهی افزایش مییابد. این خود یکی از مزایای بسیار مهم ورزش کردن کودکان است.
شاید برایتان عجیب باشد، اما محققان ثابت کردهاند، کودکانی که بیش از دیگران تحت حمایت و مراقبت والدین خود بودهاند، هوش به مراتب بالاتری از دیگران دارند. اما این چطور ممکن است؟ در حقیقت تشکیل پیوندهای ایمنی در ذهن کودک در چنین شرایطی بهتر صورت میگیرد.
نوزادانی و کودکانی که سالهای اولیه عمر خود را در امنیت و در کنار والدینی پاسخگو گذراندهاند، عملکرد ذهنی بسیار خوبی دارند. این نتایج در سه تحقیقات مهم از سوی کراندل و هابسون در 1999 (Crandell and Hobson 1999)، واترز و والنزوئلا در همان سال (Waters and Valenzuela 1999) و لندری و همکارانش در سالهای 2003 و 2006 (Landry et al 2003; 2006) به دست آمد.
برای مثال در آزمایش اخیر به شمار مشخصی از مادران تکنیکهای رفتاری والدین پاسخگو (responsive parenting techniques) آموخته شد. پس از پایان طول تحقیقات، مشاهده شد که در جامعهی آماری مورد بررسی، کودکان این مادران در زمینهی مهارتهای شناختی رشد بسیار بیشتری داشتند.
نوزاد در سنین کم نیازهای خود را به شکلهای مختلفی نشان نمیدهد و اغلب پیامهایش را با گریه منتقل میکند. این وظیفهی والدین است که بتوانند پیامهای کودک را بهخوبی درک کنند و به موقع پاسخگوی نیازهای او باشند.
از این رو، برای تقویت هوش کودکان، شما میتوانید آموختن مهارتهای فرزندپروری پاسخگو را از همین حالا آغاز کنید.
این روزها همه جا صحبت از تاثیر باورها بر زندگی افراد میشود. توجه به باورها در زندگی اقتصادی، اجتماعی و عاطفی به شدت مورد توجه همگان قرار گرفته است. به حدی که برخی بر این باورند که تنها باورها هستند که میتوانند سرنوشتها را تعیین کنند.
در اینجا با یک مثال عینی در این خصوص مواجهیم. این بسیار مهم است که کودک شما چه نگاهی نسبت به هوش دارد. تقویت هوش کودکان زمانی سخت میشود که آنها تعریف اشتباهی از هوش را در ذهن خود داشته باشند. برخی از کودکان بر این باورند که هوش یک پارامتر و توانایی ثابت و غیرقابل تغییر است.
از این رو ممکن است کودکانی که از طریق والدین و اطرافیان به کمهوشی متهم میشوند، به مرور زمان به این باور رسیده و عملاً عملکرد ذهنیشان تحت تاثیر قرار گیرد. در مقابل نیز کودکانی وجود دارند که برای داشتن ذهن و هوشی قوی مدام تشویق میشوند. این افراد نیز به مرور زمان به توانایی ذهنی خود بیش از اندازه باورمند میشوند و همین موضوع باعث میشود از سطح تلاش خود در یادگیری بکاهند و به تدریج توانایی یادگیری آنها کاسته شود.
به کودک خود بیاموزید که هوش و توانایی حل مسئله و یادگیری، مهارتهایی قابل یادگیری و تقویت هستند. به آنها یاد بدهید که هوش را در حوزههای مختلفی از جمله هوش هیجانی، هوش اجتماعی، مدیریتی، هوش ریاضی، هوش هنری، هوش همدلی و دهها نوع دیگر میتوان بررسی کرد.
اجازه دهید کودک بداند اگر مثلاً در درس ریاضی به سختی مطالب یاد میگیرد، دلیل بر کمهوش بودن او نیست. این درحالیست که او ممکن است در درس ورزش بسیار بهتر از همکلاسیهایش عمل کند.
به این ترتیب کودک باورش را به خود حفظ خواهد کرد و منزلت و ارزش تلاش برای آموختن و زیستن را درک میکند. تحقیقات نیز نشان داده است که کودکانی که با جملات کلیشهای در زمینهی هوش در کودکی سرکوب شدهاند، باور کمتری به تواناییهای یادگیری خود دارند.
همچنین کودکانی که هوششان در کودکی توسط والدین به عنوان وسیلهای برای فخرفروشی به دیگران استفاده میشد، چگونه با دست کم گرفتن فاکتور تلاش از موقعیتهای بسیار عالی جا ماندهاند.
بر اساس تحقیقاتی که از سوی دو گروه در سالهای 2004 و 2006 (Gais et al 2006; Wagner et al 2004) انجام شد، محققان به این نکته پی بردند که خوابیدن پس از مطالعه به هضم آموختهها و حفظ کردن آنها کمک شایانی میکند. این موضوع دانشمندان را بر آن داشت تا نگاهی عمیقتر به مقولهی خواب و ارتباط آن با هوش و حافظه داشته باشند.
خواب تاثیر مستقیمی بر عملکرد مغز داشته و در نقطهی مقابل آن، بیخوابی میتواند کارکرد ذهن را با اختلال مواجه کند. در بررسی که بر روی شماری از کودکان کانادایی 2.5 تا 6 سال صورت پذیرفت، محققان به این نتیجه رسیدند کودکانی که در دوران نوزادی خواب خوبی ندارند، در آزمایشهای عصبی رشد در 6 سالگی عملکرد ضیفتری دارند.
پس از تاکید بر مراقبتهای دوران نوزادی و پاسخگویی به نیازهای نوزادان، در اینجا از شما میخواهیم که توجه ویژهای به خواب نوزاد داشته باشید. در تحقیقاتی که در بخش بالا از آن صحبت به میان آمد، نتایج جزئیتری وجود دارد که به والدین نوزادان هشدار میدهد. به خواب نوزاد خود توجه کنید.
بیتوجهی به این مورد میتواند در رشد صحیح و کافی نورونها و سلولهای مغزی کودک تاثیری منفی داشته و آیندهی او را تحت تاثیر قرار دهد.
تقویت هوش کودکان بیشتر به معنای تمرکز بر افزایش مهارتهای ذهنی و جسمی و عاطفی آنها در حوزههای مختلف است. برای افزایش قدرت تحلیل و تواناییهای کودک به او اجازهی زیستن و تلاش کردن بدهید. هیچگاه بهجای کودک خود تصمیم نگیرید، کارهایش را بیش از حد به عهده نگیرید و سعی کنید او در مرکز مسئولیتهای زندگیاش باشد.
اگر هوش زیاد کودک باعث اعتمادبهنفس زیاد او باشد، شاید روزی از چشیدن طعم شکست ناامید شود. اما اگر با تلاش و پیروزی به اعتمادبهنفس برسد، شکستها تنها برای او موقعیتی برای یادگیری خواهند بود.