ویرگول
ورودثبت نام
هومن جعفری
هومن جعفری
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

من و پیشو و آن خانومه که آلن جکسون بلندش کرد!


نوشته ای از سال 1393

کانتری بوی

صبح رفتم پارک قیطریه...سری زدم به دنیای گربه ها و کلاغ های پارک که انگار از هیات امنای آنجایند و حسابی برای خودشان راحت می چرخند .رفتم آنجا و بعد یک بچه گربه بامزه آمد پیشم. دوتایی حسابی با هم رفیق شدیم. گربه ای نبود که خیلی اهل نظافت باشد اما برای بازی کردن خوش دست بود. می توانستی ولویش کنی کف یک دست و با دست دیگر یا تایش کنی یا دست ها و پاهایش را بگیری و حلقه کنی توی شکمش و با یک دست نگهش داری که چنگ نزد و با دست دیگر زیر گلویش را ناز کنی تا کتوجه شود که تو آدم خوبی هستی و نیت سویی نداری...

گربه توی دست های من ولو بود و هدفون روی گوش های من سوار و آلن جکسون داشت پشت سر هم آهنگ می خواند و من و گربه یا به قول عزیزی پیشو هر دو خر کیف بودیم از هوای پارک و فضای پارک و موسیقی..نشستم روی یکی از نیمکت ها چون آلن جکسون رسیده بود به اهنگ محبوبم کانتری بوی. او داشت می خواند و من گربه را رها کردم تا راحت باشد. آمد و نشست روی شکم بالشت وارم و شروع کرد محض تنوع با ناخنش با نخ های تی شرتم بازی کردن...من بودم و آلن جکسون بود و آن خانمی که آلن آقا می خواست بلند کند و گربه که از شکم من بلند نمی شد...خلاصه خانومه سوار شد و آلن آقا مخش را هم زد و آهنگ تمام شد اما گربه ماجرا تا کل شلوار و تی شرت بنده را خاکی و پشمی نکرد نرفت که نرفت که نرفت...خیلی فاز می دهد که آلن جکسون مشغول زدن مخ باشد و گربه مشغول بازی کردن و پنجول اندختن شکم آدم آنهم وسط پارک قیطریه با آن همه دافی گربه باز....متن ترانه آلان جکسون را ترجمه می کنم می گذارم روی یادداشت دیگری....

آلن آقا جکسون از خوبای کانتری
آلن آقا جکسون از خوبای کانتری


این هم متن ترانه

ببخشین مادمازل ،دیدم دارین قدم می زنین

این بود که دور زدم ،فکر نکنین زاغ سیاتون چوب زده باشما

کجا مجا می خواین برین؟شاید حاجیتون بتونه برسوندتون

بنزینم تا لب پره ،ممنونم میشم برسونمتون

من بچه بیابونم ،یه چهارچرخ میزون زیر پامه

اصن از تخت زدم بیرون که شوما رو برسونم

خواستین بریم کوچه خیابونای بالا شهر ،خواستین بریم اون پایین مایینا

من هرجا لب تر کنین می رسونمتون

چون من بچه بیابونم

به نظر میاد جات رو صندلی کمک راننده محکمه

پس بزن بریم دنده پنج حال سرعتو ببریم

می تونم مث باد برونم یا می تونم مث جاده آروم باشم

بریم میون درختای جنگل یا صاف بریم بالاشهر

لاستیک 35 بزرگم رو آسفالت می دوئه

و همین جوری خاک قرمز کنار جاده رو می فرسته رو هوا

بالاخره من بچه بیابونم دیگه

ماشینم یه صدا گیر توپ داره ، و تیوپاش حرف ندارن

هر وقتم بخوام آهنگ بذارم ،صداش کلی حال میده

هر وقت نزدیک مسیرتون شدیم یه خبر بدین

خواستیم بزنیم بیرون یا بمونین تو،طلبه هم بودین ندا بدین تا ته جاده رو یه تک بریم

چون بچه بیابونم...

https://www.youtube.com/watch?v=JnX2BoZE9w4




هومن جعفریآلن جکسونموسیقی کانتریعموپاتیگربه
روزنامه نگار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید