به طور بسیار ساده، کوچینگ در مورد یاری کردن به دیگران برای یادگیری آنهاست. بدون اینکه به آنها بگویید چهکاری انجام دهند یا چه فکری داشته باشند.
سبک کوچینگ بر این مبناست که شخصی که کوچ میشود (مراجعه کننده یا کوچی) همه ایدهها و تصمیمگیریها را با خود دارد.
پس کوچینگ به افراد کمک میکند تا به همه توانمندیهایشان دست پیدا کنند. با کمک کردن به آنها در جهت بازکردن قفل تفکر و کنار گذاشتن موانع و محدودیتهایشان.
موانع و محدودیتهایی که در بیشتر مواقع فقط ذهنی هستند و به وسیله ذهنِ خود افراد ایجاد شدهاند.
ممکن است این سوال مطرح شود که دراین میان نقش کوچ چیست؟
یک کوچ یک تسهیلگر یادگیری است. در راستای استفاده کردن اشخاص از مهارتهایشان در مسیر رشد و توسعه فردی و رشد عملکرد خودشان.
لازم به ذکر است که اصطلاح کوچینگ اکثرا با تعبیرهای غلط معنی میشود. مثلاً وقتی به فرهنگ لغت هم نگاهی بیندازیم میبینم تعاریف زیاد و متفاوتی وجود دارد و بعضاً معنی صحیحی از کوچینگ نمیباشد.
مانند تعاریف زیر:
– به عنوان مربی یا راهنما
– ارائه دستورالعمل و پیشنهاد به فردی که درباره اینکه در یک موقعیت خاص چهکاری انجام دهد.
– ارائه راهحل و پیشنهادات حرفهای به کسی که درباره چگونگی دستیابی به هدف.
از آنجاییکه همه این تعاریف بیشتر به تدریس اشاره دارند، گفتن یا ارائه راهحل و نصیحت، در تعاریف بالا به این اشاره دارد که کوچ لازم است در موضوعی متخصص باشد و در نظر ما بهعنوان کوچ این اتفاقاً چیزی است که کوچینگ نیست!
برای مطالعه کامل این مقاله روی لینک کلیک کنید.