سلام
خیلی در مورد شخصیت صادق هدایت تحقیق و مطالعه کردم و بدور از هر گونه اعتقاد دینی و سیاسی این شخصیت مورد تحلیل قرار دادم در این بین تمام نظرات شخصیت های ادبی و دینی و .... خوندم که چند تا از اون ها را میگم و نتیجه گیری میکنم.
1-اعتقاد شهید مطهری : «یکی از علل خودکشی او این بود که اشراف زاده بود. او پول توجیبی بیش از حد کافی داشت؛ اما فکر صحیح و منظم نداشت. او از مواهب ایمان بی‌بهره بود. جهان را مانند خود او بوالهوس و گزافه کار و ابله می‌دانست…
2-بهروز افخمی : معرفی هدایت به عنوان یک شخصیت همنجس گرا
3-دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن : «اگر او خود را کشت برای آن بود که مقصد و حیات خود را از دست رفته می دید و این از دست رفتن بر اثر یاس عمیق و کاهش قوای جسمی و روحی پدید آمد.
4-استاد پناهیان: شخصیت راحت طلب هدایت که باعث شد یک فرد با قلم خودش رو به سیاه نمایی در ادبیات بره
خب جدای از همه این نظرات هدایت یک اشراف زاده مبتلا به مخدرات و خود ارضایی و ...در فرانسه مهد فساد جهان گرایش و عضویت در حزب توده (کمونیست) که نمیدونم چرا در ایران از واژه توده استفاده می کنند و در ضمن اصلا هم در این چند سال هیچ محتوا و مطلبی از حضور چند ده ساله کمونیست ها و حزب اون ها در ایران نوشته نشده که بعدا حتما می نویسم تا بیشتر با این شخصیت ها آشنا بشین .
حالا تحلیل من اینکه هدایت به عنوان نویسنده یکه تاز عصر روشنفکری در بعد از مشروطیت دچار یاس فلسفی شده بود و من هم نظرات بزرگان قبول دارم و بهش احترام میذارم و امیدوارم باز هم به حرف بزرگان برگردیم و فلسفه در مدارس دوباره ببینیم و......
در آخر حرفم این جمله یکی از مریدان شیخ فضل الله در زمان اعدام یادم افتاد که گفت تو را خفه نکردند برای کشتنت تو را کشته اند برای اینکه کلمه لا اله الی الله را خفه کنند.
