امواج الیوت یکی از ابزارهای مورد علاقه تحلیلگران تکنیکال است که میتوانند با استفاده از آن روند بازار را پیشبینی کنند. این تئوری بر این فرض مبتنی است که بازارهای مالی بدون توجه به دورههای زمانی، از الگوهای خاصی پیروی میکنند. در این مقاله، به معرفی امواج الیوت و الگوهای آن پرداختهایم.
امواج الیوت را رالف نلسون اليوت در نیمه اول قرن بیستم معرفی کرد. این نظریه رفتار روند را به صورت چند الگوی مجزا، قابل شناسایی و تکرار شونده مورد بررسی قرار میدهد. او با مشاهده قیمتها در بورس متوجه شد که تغییرات قیمت به صورت منظم اتفاق میافتند و از ساختار ویژهای که با طبیعت نیز هماهنگی دارد، پیروی میکنند. با این کشف، تئوری الیوت ساز و کاری را جهت تحلیل و پیشبینی تغییرات قیمت در بورس طراحی و نهایتا سیزده الگوی مختلف که به صورت مداوم در بازار تکرار میشوند را شناسایی و معرفی کرد. این الگوها مانند بسیاری از الگوهای تکنیکالی، دائم دیده میشوند و مهمترین تفاوت آنها در دامنه نوسان و مدت زمان تشکیلشان است.
او بعد از معرفی و توضیح این الگوها، چگونگی اتصالشان به یکدیگر و نحوه ایجاد موج بزرگتر را توضیح داد و بعد از آن نحوه تعامل این امواج بزرگتر و ایجاد امواج بسیار بزرگتر را مطرح نمود.
به طور خلاصه میتوان گفت این نظریه لیستی از الگوهای تغییر قیمت و ویژگیهای آنها، مانند حالت و زمانی که بازار تمایل به ایجاد آنها دارد، است. تفسیرهای الیوت برای تشریح و تحلیل حرکتهای قیمت مبتنی بر مجموعه قوانینی تجربی است. هر چند نظریه امواج الیوت ادعای پیشبینی بازار را دارد، ولی باید توجه کرد که این نظریه تنها ابزار برای پیشبینی قیمت نیست، بلکه ما را قادر میسازد تا رفتار بازار و جزییترین کنشها را تحلیل نماییم. موقعیت فعلی قیمت را تعیین و در مورد رفتار آتی قیمت اطلاعات ارزشمندی به ما میدهد.
نظریه امواج الیوت موقعیت عمومی حال حاضر بازار را به تصویر میکشد و دورنما و چشم اندازی دقیق از آینده قیمت ترسیم میکند. در بسیاری از مواقع این نظریه در شناسایی صحیح موج بعدی و حتی پیشبینی تغییرات قیمت بسیار مفید است.
به عنوان یک اصل تکنیکالی باید یادمان باشد که هر اتفاق یا حادثه در بازار سرمایه، ریشه در گذشته دارد. درست است که هر معامله در یک لحظه بر بازار تاثیر میگذارد، ولی برایند معاملات در بازارهای مالی، سبب تغییرات قیمت میشوند. تغییرات قیمت در خیلی از اوقات انعکاسی از وقایع و رخدادهای خارجی است، اما در بسیاری از زمانها نیز، بر خلاف باور عمومی، علت تغییرات قیمت فرایندهای داخلی بازار است. بازار و تغییرات قیمت، قوانین متعلق به خود را دارند. حرکتهای بازار ریتمها و چرخههای مخصوص به خود را دارند و هر حرکت بازار تجلی پیشروی قیمت در قالب ساختار ویژهای است. به زبانی دیگر، اخبار تنها بهانهای برای تغییر قیمت٬ها بر اساس الگوها میباشند. معاملهگران بازار سرمایه بسیاری از برشهای تاریخ را سراغ دارند که در آنها تغییرات قیمت برخلاف اخبار حرکت میکردند. بالا و پایین شدن قیمت به صورت موج آشکار میشود. موجها الگویی از حرکتهای جهتدار هستند.
اليوت مدعی بود در بازارهای صعودی، پیشروی یا همان بالا و پایین شدن قیمت در ساختاری با پنج موج صورت میگیرد. همانطور که در شکل مشاهده میشود، از این پنج موج، سه تای آنها، یعنی موج های یک، سه و پنج موافق با جهت موج، مثلا صعودی، حرکت میکنند. صعود این سه موج توسط دو موج اصلاحی، موجهای ۲ و ۴، اصلاح میشود.
حضور موجهای اصلاحی برای هر صعود پر دوامی لازم است. لازم به ذکر است که الیوت هرگز مدعی نشد که تنها یک الگوی مهم و برجسته به نام الگوی پنج موج داریم، بلکه بیان داشت مهمترین الگوی حاکم بر بازارهای مالی، الگوی پنج موج است و این الگو از اهمیتی غیر قابل انکار برخوردار است. الگوی مقدماتی پنج موج پر اهمیتترین الگوی بازار است که اغلب در بزرگترین درجه قابل شناسایی است و بقیه الگوها از این الگو استنتاج میشوند.
موج ها بر دو نوع اند: موج جنبشی و موج اصلاحی
موج های جنبشی دارای ساختار پنج موجی هستند و موج های اصلاحی، آرایشی مبتنی بر سه موج دارند. موج جنبشی که در شکل بالا مشاهده می٬کنید دارای پنج موج است که سه موج آن یعنی امواج ۱، ۳ و ۵، هم جهت با موج اصلی هستند. این آرایش به این دلیل است که به قیمت جهت میدهد و سمت حرکت را تعیین میکنند، موج جنبشی نامیده میشود.
موجهای اصلاحی برای تصحیح و بر ضد روند اصلی به کار گرفته میشوند که در شکل موجهای ۲ و ۴ از این نوع هستند. به دلیل آن که این موجها قسمتی از پیشروی موج پیشین خود را تصحیح میکنند به آنها اصلاحی میگوییم.
اليوت در كتاب خود این نکته را خاطرنشان میکند که بازار سهام بر اساس ریتم و آهنگ ویژهای حرکت میکند که در این آرایش ابتدا ۵ موج صعودی، سپس سه موج نزولی و در مجموع یک چرخه کامل هشت موجی به وقوع میپیوندد. الگوی پنج موج صعودی و بعد از آن سه موج نزولی، نشان داده شده است.
یک چرخه کامل از هشت موج تشکیل شده است که این هشت موج به دو بخش، فاز جنبشی (به آن پنج موج هم گفته میشود) و فاز اصلاحی (به آن سه موج هم گفته میشود) تقسیم میشوند. در شکل موجهای فرعی فاز جنبشی با اعداد و موجهای فرعی فاز اصلاحی با حروف کوچک نمایش داده شدهاند. در این شکل، موجهای سری a-b-c موج های ۱-۲-۳-۴-۵ را اصلاح میکنند. در انتهای ۸ موجی که در شکل نشان داده شد، سیکل دومی مشابه سيكل نخست آغاز میشود که در آن دوباره به موج صعودی و ۳ موج اصلاحی خواهیم داشت.
همانطور که در شکل مشاهده میشود پس از سیکل دوم، سيكل سوم صعودی که بطور مشابه از ۵ موج صعودی تشکیل میشود، پدید میآید. سومین سیکل صعودی موجب تکمیل شدن حرکتی پنج موجی از درجه بزرگتری میشود. حاصل را میتوان در شکل زیر مشاهده نمود که در انتهای این پنج موج با درجه بزرگتر، علامت (5) درج شده است. در قله (5) حرکت نزولی جدیدی از درجه بزرگتر آغاز میشود که از سه موج نزولی تشکیل شده است. این سه موج نزولی از درجه بزرگتر، کل حرکت صعودی درجه بزرگتر را اصلاح خواهند کرد و نتیجه یک سیکل کامل بزرگتر خواهد بود.
ساختار بازار از دو موج اصلی تشکیل میشود که این دو موج قابل تقسیم به ۸ موج از درجه پایین تر هستند و آن هشت موج نیز با بکارگیری روش مشابهای قابل تقسیم به ۳۴ موج از درجه پایین٬تر هستند.
قانون موج این حقیقت را بیان میکند که موجها از هر درجه یا از هر سری که باشند، همواره میتوانند به موجهایی از درجه پایینتر تقسیم شوند و در همان زمان با ترکیب با یکدیگر میتوانند موجهایی از درجه بالاتر را بسازند. بنابراین از شکل میتوان برای نمایش دو موج یا هشت موج یا سی و چهار موج استفاده نمود. اینکه ما کدامیک را مورد استفاده قرار میدهیم وابسته به این است که در تحلیل خود به کدام درجه قصد بازگشت داریم.
با توجه به شکل مشخص میگردد که موج جنبشی الزامی برای رو به بالا بودن ندارد و موجهای اصلاحی نیز همواره رو به پایین نیستند. این جهت حرکت اصلی میباشد که جهت حرکت سری پنج موج و سه موج را مشخص میکند. اگر جهت حرکت نزولی باشد، حرکت پنج موجی در جهت نزول و اصلاح آن در جهت صعود رخ میدهد.
یک چرخه کامل شامل ۸ موج میباشد (۵ موج صعودی و ۳ موج نزولی) که به طور خود به خودی این چرخه به دو قسمت از موج با درجه بعدی بزرگتر تبدیل میشوند. عکس این قضیه یعنی تقسیم به امواج با درجههای کوچکتر نیز وجود دارد. همه موجها همواره قسمتی از موج دیگری و همچنین دارای مولفههایی با درجه کوچکتر هستند.
اليوت هرگز بیان نکرد که چرا شکل اصلی دارای ۵ موج پیش رونده و ۳ موج اصلاحی است. وی این موضوع را به عنوان اصلی خدشهناپذیر پذیرفته بود و صرفاً به اتفاقاتی که در خلال این امواج رخ میداد، اشاره میکرد. با کمی تامل میتوان دریافت که این ترکیب، کمترین میزان لازم و کارآمدترین روش برای رسیدن به نوسان و پیشروی در حرکت طولی محسوب میشود.
یک موج فرصت نوسان را نمیدهد. کمترین میزان برای به وجود آمدن یک نوسان، داشتن حداقل سه موج است. نوسان یعنی قیمتی که در حال حرکت رو به بالا است، مدتی رو به پایین حرکت کند و سپس دوباره حرکت رو به بالای خود را از سر گیرد (یا در حالت نزولی بالعکس). پس برای هر نوسان حداقل سه موج نیاز میباشد. داشتن سه موج که دارای هر دو جهت هستند، اجازه پیشروی قیمت را نمیدهد. برای پیشروی در یک جهت همراه با بازه اصلاحی، حرکت در روند اصلی باید حداقل ۵ موج وجود داشته باشد. تعداد موجها میتواند بیشتر باشد اما مقدار کافی و کار آمد برای پیشروی قیمت داشتن الگوی ۳-۵ موجی است.