همانطور که در مقاله معرفی امواج الیوت گفته شد، امواج به دو نوع جنبشی و اصلاحی تقسیم میشوند؛ اگر موج در سمت موافق موج بزرگتر خود حرکت کند به آن موج جنبشی میگویند و اگر در سمت مخالف موج بزرگتر از خود حرکت کند، به آن موج اصلاحی میگویند. این موضوع به صعودی یا نزولی بودن موج ارتباطی ندارد. چند قاعده کلی در خصوص امواج الیوت وجود دارد که در ادامه به توضیح آنها خواهیم پرداخت.
قواعد امواج الیوت عبارت هستند از:
اغلب موجهای جنبشی، موج حرکتی هستند. در موج حرکتی هیچ گاه موج چهارم نمیتواند وارد حریم موج یک شود. این قانون برای تمام بازارهای غیر اهرمی برقرار است. بازارهای فیوچر و سلفها در کوتاهمدت دچار نوسانات شدیدی میشوند که معمولا در بازارهای عادی و نقدی این اتفاق رخ نمیدهد. ورود موج چهارم به حریم موج یک را در اصطلاح اورلپ میگویند. اورلپها بیشتر محدود به نمودارهای روزانه و بين روزانه هستند؛ هر چند، رخ دادن آنها در آن نمودارها نیز بینهایت نادر و محدود به چند مورد خاص است.
اغلب یکی از امواج گرایشی در یک موج انگیزشی (معمولا موج ۳ یا موج ۵) به صورت توسعه یافته یا منبسط در میآیند. موج منبسط یک موج محرک بلند است که ریز موجهای محرک درجه پایینتر بعدی آن، بزرگتر یا برابر با موج غير ممتد در همان موج انگیزشی است.
شکل زیر نشاندهنده ظاهر امواج منبسط ۱، ۳ و ۵ است. گاهی ریزموجهای اولیه از یک موج انگیزشی دارای طول یکسانی هستند و در نتیجه تعیین موج انگیزشی بسط یافته دشوار است. این جنبه در شکل نشان داده شده است که در آن موج، امواج ۱، ۳ و ۵ میتوانند منبسط شوند.
برای تمام اهداف علمی تا زمانی که در مجموع ۹ موج وجود دارد، مهم نیست که یکی بسط یافته باشد. بسط موج ۳ اغلب در بازار سهام دیده میشود، در حالی که بسط موج ۵ اغلب در بازار کالا دیده میشود. اگر موج ا بسط یافته باشد، انتظار میرود موج ۵ با موج ۱ برابر باشد. اگر موج ۱ و ۳ برابر باشند، انتظار میرود موج ۵ ممتد شود. پس از پایان ۵ موج، انتظار واژگونی سریع و نیز تا موج فرعی ۲ از ساختار وجود دارد. به ندرت دو موج انگیزشی منبسط میشوند، اما در صورتی که این اتفاق بیفتد معمولا در امواج ۳ و ۵ رخ میدهد. ما آن ساختار را بسط دوگانه مینامیم. زمانی که انبساط در یک موج منبسط رخ میدهد، معمولا انبساط درجه پایینتر در موقعیت همان موج منبسط که بخشی از آن است رخ دهد.
یکی دیگر از قواعد امواج الیوت، کوتاه شدگی است و در یک موج انگیزشی زمانی رخ میدهد که موج پنجم نتواند به فراتر از موج سوم برود. موج پنجم ناقص هنوز هم یک ساختار پنج موجی است. موج پنجم کوتاه نشانهای از خستگی روند اصلی در درجه بالاتر بعدی است و اغلب به دلیل وجود موج سوم فوق العاده قوی از همان درجه ایجاد میشود. اغلب واژگونی سریع و تیز به دنبال موج پنجم ناقص میآید.
به دلیل آنکه مثلثهای مورب در بطن خود ویژگی اصلاحی دارند، علی رغم آنکه موج جنبشی به حساب میآیند ولی، موج حرکتی شمرده نمیشوند. البته مثلثهای مورب در موقعیتهای خاصی از ساختار موج به الگوی حرکتی تبدیل میشوند.
در الگوهای حرکتی هیچ یک از موجهای فرعی یا اصلاحی به طور کامل موج حرکتی قبل از خود را تصحیح نمیکنند و هرگز در آنها موج فرعی سوم، کوتاهترین موج نیست. مثلثهای مورب دارای ساختار ۵ موجی در جهت روند اصلی هستند و موج چهارم معمولا وارد حریم قیمت موج اول میشود. در موارد نادر، یک مثلث مورب ممکن است با کوتاه شدگی تمام شود.
مثلث مورب خاتمه دهنده، حالت خاصی از امواج الیوت است که معمولا در موج پنجم در موقعیتی که موج قبلی، خیلی دور و خیلی سریع حرکت کرده است، رخ میدهد. مثلث مورب خاتمه دهنده، شکل یک سه گوش با دو خط همگرا است که هر موج فرعی آن شامل موجهای ۱، ۳ و ۵ است و به سه موج کوچکتر تقسیم میشود. در شكل مثلث مورب در موقعیتی همراه با موجهای جنبشی بزرگتر به نمایش در آمده است.
تنها تفاوت مثلث مورب پیشتاز و خاتمه دهنده در شکل زیر موجهای آنها است. زیر موجهای مثلث پیشتاز از الگوی ۵-۳-۵-۳-۵ که به اصول نظریه موج نزدیکتر است، پیروی میکند. در مثلث مورب خاتمه دهنده، طبق نظریه موج، تقسیم پنج موجی در جهت روند بزرگتر قرار دارد و پیام “خاتمه” را دربر دارد ولی، مثلث پیشتاز برخلاف آن، اخطار “ادامه” را صادر میکند.
نکته اصلی برای درک این الگو این است که تغییر قیمت در موج فرعی پنجم آهنگی آهستهتر از موج سوم دارد. با بزرگتر شدن موج اول و دوم سرعت تغییرات کوتاه مدت افزایش مییابد و پهنا و عرض نیز زیاد میشود.
در موجهای حرکتی، منظور موجهای ۱، ۳ و ۵ هستند، روند حرکتی بازار در کوتاهمدت از جنس روند بلندمدت است. در حقیقت این موجها به همان سویی حرکت میکنند که گرایش کلی بازار به آن سو است. به همین دلیل در بسیاری از اوقات با موجهای سر راست و سادهای طرف هستیم که به سادگی قابل تحلیل و آنالیز هستند ولی در روندهای اصلاحی، پیچیدگی بازار افزایش مییابد. در این هنگام، روند کوتاه مدت بر خلاف جهت حرکت روند بلندمدت است و این مساله سبب میشود صحنه شگفت انگیزی از نبرد خریداران و فروشندگان پدید آید. در این حالت قیمت، برخی اوقات به نفع خریداران تغییر میکند و برخی اوقات به منفعت فروشندگان، حمایت روند بلندمدت از خریداران و مقاومت روند کوتاهمدت سبب میشود تا قیمت گاهی بارها و بارها بالا و پایین شود، ادامه این روند متضاد سبب میشود شناسایی موجهای اصلاحی نسبت به موجهای اصلی که معمولا در جهت روند، حرکت سادهای دارند، دشوارتر باشد.
نتیجه دیگر این روند متضاد این است که موجهای اصلاحی حالات و تنوع بیشتری نسبت به موجهای اصلی پیدا میکنند. علاوه بر این، گاهی افزایش یا کاهش این موجها با پیچیدگیهای عجیبی در درجههای مختلف همراه است. به علت همه دلایل بیان شده، تطبيق موجهای اصلاحی با الگویی مشخص تا پیش از تکمیل و اتمام آنها کار دشواری است.
نقطه پایان موجهای اصلاحی به نسبت موجهای جنبشی کمتر قابل تفسیر است و تحلیلگر امواج الیوت زمانی که بازار به سمت موجهای پر پیچ و خم اصلاحی گام برداشته است، باید اخطارهای زیادی را در تحلیل های خود، برخلاف زمانی که روند در جهت اصلی در حال حرکت است، لحاظ کند.
بطور کلی الگوهای موجهای اصلاحی به چهار دسته قابل تقسیم اند:
یک زیگزاگ از سه موج اصلاحی به شکل الگوی تیز تشکیل شده که با A-B-C نشان داده میشود. موج A همیشه یک موج انگیزشی یا مورب پیش رو است و موج C همیشه یک موج انگیزشی یا مورب خاتمه دهنده است. موج B همیشه یک موج اصلاحی است که به شکل زیگزاگ، پهنه، مثلث یا ترکیبی از اینها در میآید. بنابراین زیگزاگها ساختاری ۵-۳-۵ هستند.
موج B در زیگزاگ، هرگز نمیتواند به فراتر از شروع موج A برود و موج C تقریبا همیشه به فراتر از موج A میرود. اگر موج C به فراتر از پایان موج A نرود، موج C کوتاه شده میشود. اصلاحات زیگزاگ میتواند به صورت منفرد، دو گانه یا سه گانه در آید. زیگزاگ سه گانه نادرتر است. هر زمان که بیش از یک زیگزاگ وجود داشته باشد، یک موج اصلاحی دیگر به منظور پیوند زیگزاگ ها شکل میگیرد.
پهنهها یک الگوی اصلاحی سه موجی حاشیهای هستند و با A-B-C نامگذاری شدهاند. امواج A و B همیشه امواج اصلاحی هستند و موج C همیشه یک موج انگیزشی است. بنابراین پهنهها دارای ساختار ۳-۳-۵ هستند. امواج A و B در پهنهها هرگز مثلث نیستند و به ندرت مسطح هستند. موج B معمولا حداقل ۹۰ درصد از موج A را اصلاح میکند.
سه نوع پهنه وجود دارد:
رایجترین نوع از پهنهها، پهنه گسترش یافته است. پهنه دونده نادر است. موج B در یک پهنه منظم در سطح آغاز موج A و موج C کمی بیش از انتهای موج A به پایان میرسد.
در بازار کاهشی عکس این الگو رخ می دهد.
در پهنه منبسط، موج B به فراتر از شروع موج A میرسد و موج C به طور قابل ملاحظهای به فراتر از پایان موج A میرود.
در یک پهنه دونده، موج B به فراتر از شروع موج A میرود و موج C نمیتواند به پایان موج A برسد.
مثلثها به این علت که معمولا در دسته روندهای حاشیهای طبقهبندی میشوند و بروز آنها اغلب با کاهش چشمگیر حجم و نوسان همراه است، متوازن کننده قدرت روند به شمار میروند.
مثلث ها شامل ۵ موج هستند که اولا همه آنها به حریم یکدیگر وارد میشوند (اورلپ یا همپوشانی دارند) و ثانیا ساختار آنها به صورت ۳-۳۳-۳-۳ است که با a-b-c-d-e نامگذاری میشوند. مثلثها توسط رسم کردن خطی از موج a به موج c، و بهطور مشابه از موج b به موج d ترسیم میشوند. موج e میتواند از خط c-a تعرض کند یا نکند. تجربه حاکی از آن است که تعداد دفعاتی که تعرض میکند بیشتر از تعداد دفعاتی است که این کار را نمی کند.
مثلثها در حالت کلی به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
مثلثهای جمع شونده یا همگرا خود به سه دسته تقسیم میشوند: متقارن، کاهشی و صعودی که در شکل نشان داده شده است. در نوع مثلثهای کمیاب پهن شونده تنوعی دیده نمیشود.
ترکیبیها، الگوهای اصلاحی حاشیهای هستند که شامل دو یا چند ساختار اصلاحی هستند که به نظر میرسد سه ساختار اصلاحی نادر باشد. هر یک از ساختارهای اصلاحی که توسط موج X به هم متصل شده باشند دارای سه ویژگی زیر هستند:
به نظر میرسد هرگز بیش از یک مثلث در ترکیب وجود نداشته باشند و وقتی که مثلث ظاهر شد، به نظر میرسد آخرین ساختار اصلاحی در ترکیب باشد.
دو نوع از ترکیبیها شامل سه تایی دوگانه و سه تایی سه گانه است. ترکیب سه تایی سه گانه شامل دو الگوی اصلاحی (اولی با W و دومی با Y نشان داده میشود) که توسط موج حائل X از یکدیگر جدا شدهاند. ترکیب سه تایی سه گانه شامل سه الگوی اصلاحی است که با W،Y و Z نشان داده میشود و با امواج X به هم متصل میشوند. سه تایی سه گانه بسیار نادر است. امواج X در سه تایی دو گانه و سه گانه معمولا زیگزاگ هستند و هرگز مثلث نیستند.