امید بکتاش
امید بکتاش
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

چرا بورس به این روز افتاد

خب همونطور که میدونید از مرداد ماه سال 99 بازار سرمایه ایران با یک بحران جدی مواجه شد، بحرانی که منتظر یک جرقه برای شروع بود و این جرقه به لطف تصمیم گیران وقت ایجاد شد. حالا سوالی که ممکنه پیش بیاد اینه که آیا این اتفاق طبیعی بوده یا نه؟

بیاید فرض کنیم که بازار همچنان صعودی بود، قیمت سهم خودرو احتمالا الان حوالی ده هزار تومن بود و سایپا هم شاید هفت هشت هزار تومن، وملی یا همون کفش ملی که اون موقع حدود هفتاد هشتاد هزار تومن بود بود هم احتمالا به قیمت هر سهم یک میلیون تومن هم می رسید، خب این پول باید خارج بشه به هرحال، یعنی هیچکس نمیتونه تا آخر عمرش سهامدار بمونه، پول های کوچک که یک زمانی برای رشد و سود کم اومده بودن بورس، حالا به پول‌های گنده تبدیل شده بودند.

پول‌هایی که میتونن تبدیل به مسکن، خودرو، دلار یا ... بشن. خب حالا دو تا موضوع وجود داره، بخش خودرو و مسکن اونقدر افزایش تولید داشته باشند که این تقاضای جدید رو پوشش بدن یا اینکه قیمت اونا اینقدر افزایش پیدا کنه تا قدرت خرید بورسی‌ها ثابت بمونه!

حالا چرا اینجوری میشه، اقتصاد ایران چند سالی میشه که رشد خاصی نداره، گزارش‌های مالی شرکت‌ها اکثرا افزایش و رشد رو نشون میدن ولی فقط تعداد محدودی از اونا به دلیل افزایش تولید، راه اندازی خط تولید جدید یا اینجور چیزاست و بیشتر این رشد درآمدی ناشی از تورم و افزایش قیمت فروش محصولاته! پس از همین اول نباید بورس ایران با با کشورهایی مثل آمریکا یا چین مقایسه کنیم، اگه سهم تسلا افزایش قیمت داره که هرچند اونهم تا مقداری بی منطق هست، ولی خب تسلا داره آینده رو میفروشه و مردم آینده رو میخرن!

اصولا سهامداران خرد توی بازار سرمایه تهران تنها به قصد نوسانگیری حضور پیدا می‌کنند، درسته که توی وضعیتی مثل اوضاع فعلی خیلی‌ها به سهامداری و نگهداری میان‌مدت و بلندمدت روی آوردن ولی همین دسته افراد هم اگر بازار زمانی دوباره رشد کنه با ضرر کمی کمتر خارج میشن!

پس شاید اولین و مهم‌ترین دلیل برای وضعیت فعلی رو بتونیم حضور اشتباه مردم در این بازار بدونیم، البته مشکل از مردم نیست، مردم اشتباه دعوت شدند، مردم به بورسی دعوت شدند که عادت سفته بازی و سهام بازی داره، بازاری که نمیشه سرمایه‌گذاری مطمنی داشت چون مدام در حال تغییر سیاست و قوانین هست. پیش‌بینی روند درآمدسازی و کسب سود برای شرکت‌ها عملا امکان‌پذیر نیست. شاید اقداماتی مثل برگردوندن EPS ظاهرا بتونه کمک کننده باشه، اما تجریه سال‌های قبل و وجود همین قانون نشون داد که حتی این مورد هم نمیتونه تغییر چندانی در وضعیت تحلیلی سهامداران ایجاد کنه.

دولت قبل مقصره؟ بله صد درصد، بورس یک بازار تخصصی هست، خوبه که تعداد کدهای بورسی زیاد بشه و رونق به این بازار بیاد اما اولا هدف از دعوت مردم به بورس صلاح خود مردم باشه، نه صرفاً چاق کردن چندتا سهم سوگلی و دولتی و بعد خالی کردن اون روی سر افراد تازه کار، اصولا همیشه احمق بزرگتری (عذرخواهی میکنم از این عبارت ولی این یک اصطلاح رایج توی دنیای مالی هست) وجود داره تا بتونید سهم رو بهش بفروشید. پس دولت دوازدهم به وضوح با دعوت مردم به بورس و دخالت های بیجا بزرگترین مقصر اوضاع کنونی هست. دولت فعلی هم مقصره؟ باز هم صد درصد، اصولا امکان بالا بردن بازار یا همون مثبت کردن شاخص با حمایت از چندتا سهم خاص امکان پذیر هست، ولی خب این افزایش قیمت در آخر یک چرخه باطل ایجاد میکنه چون بنیاد همراه قیمت رشد نکرده. توی این مدت ایده‌های زیادی از جمله عرضه اختیار فروش تبعی، دامنه نوسان نامتقارن، ایجاد محدودیت برای بازارگردان ها و ... اجرایی شد که نهایت چند روزی مرهم این زخم عمیق بودند.

در واقع هیچکس نمیدونه که چه زمانی قرار هست دوباره بازار متعادل بشه، سرشنا‌س‌ترین اساتید بازار سرمایه هم که مبدا اکثر این ایده ‌‌‌‌ها یا پیشنهاد دهنده یودند الان نمیدونم چه اتفاقی قرار هست بیوفته.

پانوشت: این متن توسط کسی نوشته شده که تحصیلات مرتبطی با بازار سرمایه نداره، هدفم فقط این بود که اگر زمانی بازار سرمایه دوباره نقل محافل شد و بازهم شاهد صف کشیدن جلوی کارگزاری ها بودیم، یادآور شرایطی باشه که هر لحظه امکان تکرارش وجود داره، شرایطی که یک زمان انتظار رخ دادنش رو نداشتیم و حتی بعید میدونستیم اتفاق بیوفته!

#بورس

بازار سرمایهافزایش قیمتبورسبورس تهران
مهندس کامپیوتر، علاقمند به آی تی، برنامه نویسی، سخت افزار،‌ تولید محتوا و هرچیزی که توش فناوری دخیله؛ به بازارهای مالی هم علاقه دارم!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید