توجه : تمامی نوشته های این مقاله بر اساس مشاهدات علمی بوده و اسناد و مستندات در هر بخش ارائه شده.
وقتی برای اولین بار فیلم احضار2 (Conjuring) رو دیدم وقتی به صحنه ای رسیدم که روح یک مرد مرده در قالب یه دختر نوجوان زبان به حرف زدن گشود خیلی تعجب کردم (گفتم دروغه) و جالب تر اینکه این فیلم بر اساس یک داستان واقعی بود و حتی آخر فیلم هم مستندات این صحنه پخش شد (اینجا شک کردم ) و خلاصه اینکه الان دیگه کاملا به این موضوع اعتقاد دارم.
در یکی از روزهای سال 1898 بیمار تازه ای خود را به دکتر مورتون پرینس ، روانشناس برجسته، که استاد مدرسه پزشکی تافتز و پزشک مشاور بیمارستان شهر بوستون بود معرفی کرد.نام او کریستین ل. بوچم بود.
وی دختری بیست و سه ساله و دانشجوی دانشگاه زنان در نزدیکی بوستون بود . او دچار نوعی بیماری بود که در آن زمان ضعف اعصاب نامیده میشد. او ضعیف و کم طاقت بود ، قدرت تمرکز نداشت ، دچار فراموشی آنی بود ، ثبات عاطفی نداشت و نمی توانست بخوابد.
پس از آنکه روش های معمولی درمانی هیچ بهبودی حاصل نکرد، دکتر پرینس تصمیم گرفت تلقین هیپنوتیزمی را امتحان کند. پس از آزمایش اول یک روز او به خواب_خلسه ای عمیق تر از معمول فرو رفت و در این حال پرینس شگفت زده متوجه شد که شخص تازه و کاملا متفاوتی از شخصیت بیمار ظاهر شد .
این شخصیت با صدای متفاوتی حرف می زد ، زبانش می گرفت (در حالی که بیمار چنین نبود) و قبراق ، پر رو و پر جنب و جوش بود.علاوه بر این ، شخصیت تازه با ضمیر "او" راجع به بیمار حرف میزد. انگار که شخصیتی کاملا مجزا از خودش است.
دکتر گفت : تو سالی هستی ؟
نه ، من نیستم !
دکتر : می گویم تو هستی .
دکتر بعد از کمی سکوت گفت : اما چرا تو "سالی" نیستی ؟
چون اون چیزایی که من میدونم اون نمیدونه !
دکتر : اما شما دست و پاهای یکسانی دارید. ندارید ؟
بله ، اما دست و پاهای یکسان باعث نمیشه که ما یکی باشیم .
و این در حالی بود که سالی بوچم بعد از بیداری هیچ چیزی از این ماجرا و این شخص به یاد نداشت.
با استناد به کتاب حیات پس از مرگ طبق شواهد علمی نوشته السون ج. اسمیت
Immortality The Scientific Evidence by Alson J. Smith
نکته قابل توجه فاصله زمانی زیادی بین این ماجرا و این صحنه از فیلم که حالا بعضی از دوستان ممکنه فکر کنند
خب که چی این فیلمو از این کتاب کپی رفتن این در حالیه که خوده فیلم مستندات جدایی برای خودش داره.
چکیده ای که خوندید تنها قسمت کوچکی از کتاب حیات پس از مرگ طبق شواهد علمی بود . اولین چاپ این کتاب به اکتبر سال 1967 بر میگرده که همونطور که اسمش هم پیداست به بررسی مسائلی چون زندگی پس از مرگ ، ارواح ، اثبات آخرت ، خدا و .... می پردازه. این کتاب با استفاده از دلایل منطقی و صد البته داستان های واقعی و جذاب جواب سوالاتی مثل :
مرگ چیست ؟
بعد از مرگ روح کجا میرود ؟
آیا خداوند وجود دارد ؟
حیات بعد از مرگ چگونه است ؟
آیا ارواح وجود دارند ؟ یا تا به حال مشاهده شده اند ؟
چون اسم از این کتاب و داستان های جالب و در عین حال مستندنش به میان اومد دوست دارم روایتی دیگه ای هم براتون با ذکر مستندات قوی بگم.
خانم گاریت نخستین با زمانی به شهرت رسید که کشتی هوایی آر_101 در صبح زود ، یکشنبه، پنجم اکتبر 1930 در سانحه ای هوایی در نزدکی بووه در فرانسه طعمه حریق شد.
فرمانده کشتی ، سرهنگ خلبان اچ. سی اروین در این سانحه جان سپرد. دو روز قبل از آن یعنی روز سه شنبه دوم اکتبر، دکتر پرایس در خصوص برگزاری جلسه احضار روح در آزمایشگاه خود در سه شنبه هفته بعد یعنی هفتم اکتبر با خانم گاریت ملاقات کرده بود.
عکسی در این مورد منتشر شده که در این زیر مشاهده میکنید
جلسه احضار روح دو روز پس از سانحه آر_101 برگزار شد . به محض اینکه خانم گاریت به حالت خلسه فرو رفت ، یو وانی ، روح راهنمای او متوجه شد که سرهنگ ایروین خواستار برقراری ارتباط است ، ناگهان صدای خانم گاریت تغییر کرد و "اروین" شرحی مفصل و بسیار فنی از نحوه سقوط کشتی هوایی را بیان کرد. در تحقیقات عمومی به ریاست سر جان سیمون ، مشاور ملی ، بسیاری از اظهارات "اروین" درست از آب درآمد.
خیلی جالبه که تو کتابی که دسته منه سرهنگ اروین تمام جزئیات این سانحه هوایی رو مو به مو توضیح داده
خب دوستان تمام آنچه که در این مقاله خوندید تنها بخش کوچی از کتاب حیات پس از مرگ بود که همینطور که مشاهده میکنید مستندات چقدر زیاد و قوی هست و البته اگر به این لینک برید میبینید که این داستان صحت داره البته من این مقاله رو از روی این سایت ننوشتم و مبنع من کتاب ذکر شده هست.
واقعا خود من هنوز این کتاب رو کامل مطالعه نکردم و میتونم بگم بدون اغراق داستان ها و مسائلی که توی این کتاب بررسی میشه به معنای واقعی مو به تن آدم سیخ میکنه و بخاطر این که به نحوی مستند محسوب میشه حتی از فیلم ترسناک هم دلهره بیشتری داره.
متاسفانه نسخه ترجمه فارسی این کتاب ناموجوده توی بازار یا حتی اینترنت و یا خیلی به سختی گیر میاد ولی خبر خوب اینه که تعداد خیلی معدودی از این کتاب در اختیار بنده هست که باز هم میگم خیلی محدود کمتر از 30 تا.
البته در ابتدا قصد ما فروش این کتاب نبوده به دلیل تعداد محدود (از همون اول محدود بود) اما به دلایلی مشتاق به این کار شدیم .
اگر شما خواننده عزیز هرگونه سوال و پرسشی در مورد این کتاب داری میتونی از طریق آیدی زیر در تلگرام با من ارتباط برقرار کنی .
@omidgh799
یا علی