«موزه گوگنهایم بیلبائو»(Guggenheim) که بیست و چهارمین سالگرد تاسیس خود را در این ماه جشن می گیرد، در زمان افتتاح خود در اکتبر 1997 در رأس پیشرفت تکنولوژیکی مورد توجه بوده است. در زمانیکه استفاده از نرم افزار مدل سازی «CATIA» (نرمافزار طراحی سه بعدی به کمک رایانه،) بی شک نوآورانه بود، اما یکی از بزرگترین دوره هایی بود که رشد و نبوغ در طراحی و ساخت ساختمانها حقیقتاً از «فناوری» پایینی برخوردار بودند. این ساختمان دارای منحنی و زاویه های پیچیده که با تیتانیوم در بین سالهای 1991 تا 1997 توسعه پیدا کرد، نقطه عطف بین اقدامات آنالوگ و دیجیتال در نظر گرفته می شود. این تغییر عمیق همه ابعاد پروژه، از فرایند طراحی و تکنیک های ساخت و ساز گرفته تا روشهای فناوری ارتباطی مورد استفاده را، در بر گرفته و تحت تأثیر قرار داده است.
پیچیدگی این ساختمان، در بسیاری از موارد، از طریق مدلهای فیزیکی به بهترین نحو بیان میشد، بنابراین عکسهای مربوط به جزئیات مدل دست ساز که مورد تفسیر قرار گرفته اند منتشر شدند تا اطمینان حاصل شود که همه در یک صفحه قرار دارند. سایر اطلاعات پروژه از طریق روشهایی که در آن زمان وجود داشت، منتقل می شد: در طول پروژه، ساعت هایی که روزانه به تلفن اختصاص داده می شد، جلسات حضوری هر شش هفته انجام می شد و بیش از 16000 فکس ارسال می شد. تیم اصلی پروژه از کارکنان نیویورک، لوس آنجلس و بیلبائو تشکیل شده بودند که به ترتیب از بنیاد Solomon R. Guggenheim ، architect Frank O. Gehry and Associates (now Gehry Partners) ، بودند. یک تیم 150 نفره از معماران اجرایی IDOM و یک شخصیت حقوقی از سوی دولت باسک: Consorcio Guggenheim Bilbao . همه اینها، به علاوه مهندسان سازه SOM در شیکاگو، «مهندسان مکانیک» Cosentini در نیویورک و پیمانکاران بسیار دیگر، یک دفتر با فعالیت 24 ساعته در شهرهای سراسر جهان تشکیل دادند.
از میان هزاران فکسی که ارسال شد، تنها 6000 مورد از مکاتبات مربوط به نمای ساختمان اختصاص داشته است. Frank O. Gehry و همکارانش سابقه کار با نمای فلزی را داشتند اما پس از بررسی مجموعه ای از ماکت ها در بیلبائو، ناامید شدند. معماران با آزمایش ساییدن و صیقل دادن این فلز، احساس کردند فولاد نور خورشید را در حد بسیار زیادی منعکس می کند و در روزهای خاکستری و بارانی بیلبائو بسیار کسل کننده است. به طور تصادفی، یک تکه تیتانیوم در میان نمونه مواد شرکت، توجه تیم را جلب کرد. در یک روز غیرمعمولی ابری در لس آنجلس، یک مربع فلزی به یک میله تلفن در پارکینگ دفتر نصب شده بود. در نور خاکستری طلایی شده و تیم را تحت تأثیر قرار داده است.
وقتی به فلز تیتانیوم فکر می کنید، احتمالً اولین اشیایی که به ذهن می آیند، چوب گلف و قطعات هواپیما هستند. این فلز سبک وزن که نسبت بالایی به وزن دارد، مصالح گران قیمتی است و به ندرت به عنوان مصالح بیرونی ساختمان مورد استفاده قرار می گیرد، به همین دلیل در ابتدا برای موزه در نظر گرفته نشده بود. دقیقاً 42875 پانل تیتانیوم، نمای موزه گوگنهایم بیلبائو را تشکیل می دهند. ماجرای انتخاب، خرید، پردازش و کاربرد این فلز هم به شکل محاسبه شده و هم به شیوه ای تصادفی و شانسی بوده است. موانع اصلی در این ماجرا به موضوع خرید آن مربوط می شد: در آن زمان، قیمت تیتانیوم بیش از دو برابر قیمت فولاد بود. این مانع بازدارنده اولیه، کار تیم را متوقف نکرد و پس از تحقیق در مورد خواص این فلز، تأیید شد که میتوان از تیتانیوم در نصف ضخامت فولاد استفاده کرد. این نتیجه گیری به تنهایی برای توجه جدی به این متریال به عنوان جایگزینی برای فولاد ضد زنگ جهت استفاده در نما کافی بود. به طرز باورنکردنی، درست زمانی که تیم پیشنهاد استفاده از این فلز را داد، روسیه تیتانیوم را با قیمت پایین در بازار ارائه کرد. نیازی به گفتن نیست که قیمت تیتانیوم درست پس از خرید این فلز برای موزه گوگنهایم بیلبائو، افزایش یافت و بر ویژه شدن این فرصت افزود.
مزایای ذاتی تیتانیوم از استحکام آن تا انعطاف پذیری آن را شامل می شد – این فلز اکسید نمی شود. این ویژگی ها از این فلز در جزئیات ساختمانهایی که در آن به کار گرفته شده بود قابل شناخت و بررسی بود.
به عنوان مثال ورقهای نازک (۰.۳۸ میلی متر) «تیتانیوم» با طراحی انجام شده به صورت موج دار دیده می شوند. گیره های فولادی ضد زنگ در وسط هر ورق بین درزها به صورت قفل سنتی قرار گرفته اند و باعث می شوند که این ورقها صاف قرار بگیرند و ثابت باشند. علاوه بر این، کیفیت دگرگون کننده نمای موزه- درخشش طلایی فوق العاده - نیز با دقت تنظیم شده است. پس از استخراج تیتانیوم در روسیه، توسط شرکت Timet (Titanium Metals Corporation) در پیتسبورگ پردازش و تبدیل به پانل شد. آزمایشات در طول یک سال انجام شد تا اطمینان حاصل شود که از ترکیب مناسب مواد شیمیایی و گرما در طول فرآیند تولید نورد برای ایجاد کیفیت مناسب استفاده می شود که به نظر می رسد به راحتی در آسمان بیلبائو می درخشد.
هنگامی که تیتانیوم آماده نصب شد، تیم با یک چالش جدی روبرو شد. اگرچه هر پنل دو یا سه پا به اندازهای سبک بود که به راحتی توسط یک فرد قابل حمل بودند، اما تجهیزات استاندارد نصب (برای مثال جرثقیل) طوری طراحی نشده بود که منحنی های عمودی و مقعر ساختمان را در خود جای دهد. به جای طراحی روش نصب با تکنولوژی پیشرفته و پیچیده و خاص برای این ساختمان، کوهنوردان برای نصب صفحات تیتانیوم به کار گرفته شدند. مدیر پروژه IDOM، لوئیس رودریگز للوپیس، تفکر پشت این راه حل مبتکرانه را خلاصه می کند: "ما دریافتیم که استخدام کوهنوردان و آموزش آنها به عنوان موج دهنده آسان تر از استخدام موج دهنده ها و آموزش آنها به عنوان کوهنوردان بود".
ویژگیهای برجسته مربوط به منحنهای نامتقارن و نرم این بنا و عدم تکرار آن باعث شده است که ساختمان موزه به استفاده از فناوریهای پیشرو و دیجیتال نسبت داده شود. در واقع تداخل بین روشهای خودکار و آنالوگ و رابطه بین توده کلی ساختمان و شبکه نسبتاً منظم ورقهای تیتانیوم است که در جلوهای نمادین به اوج می رسد.
اگرچه پیمانکار ایتالیایی الاصل، Permasteelisa ، از CATIA برای برش ورقهای تیتانیوم با روتر CNC استفاده کرد اما نکته قابل توجه این است که 80 درصد از صفحات نما دارای چهار اندازه استاندارد هستند (20 درصد از دیگر اندازه ها و تنها 16 درصد اندازه های منحصر به فرد داشتند). شنیدن لرزش ورقهای فویل مانند در یک روز پر از باد و تماشای تیتانیومی که رنگ آسمان بیلبائو را که مدام در حال تغییر است به خود می گیرد، در آن لحظه جذاب است. مهمترین نکته این است که این ویژگیهای زودگذر با اهمیت، به طور دقیقی برنامه ریزی شده و توسط معماران، مهندسان و کوهنوردان اجرا شده است.