امید رجبی
امید رجبی
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

چگونه با یک توییت، شریک جرم شویم؟

در چند روز اخیر موج واکنش‌ها به فاجعه تلخ در یکی از مدارس غرب تهران، سوژه اول رسانه‌ها شده است. لزوم پالایش معلمان و مسئولان مدارس در هنگام استخدام، نقطه مشترکی در این واکنش‌هاست که سیاستمداران، مطبوعات و فعالان شبکه‌های اجتماعی به آن پرداختند و وزیر آموزش و پرورش هم خبر از تنظیم آیین‌نامه سلامت روان معلمان داد. نکته‌ای که از این سخن وزیر به ذهن متبادر می‌شد، نوش‌دارویی بعد از مرگ سهراب بود؛ اما آیا واقعا وزارت آموزش و پرورش پیش از این حادثه، به فکر اصلاح رویه استخدام نیفتاده بود؟ برای پاسخ به این پرسش، بیایید کمی به عقب برگردیم.

اواخر خرداد سال 96، خبری با این عنوان در یکی از خبرگزاری‌ها درج شد: «معلمان «خوشگل» جذب آموزش و پرورش می‌شوند». این خبر حکایت از تدوین شرایط جدیدی برای استخدام در آموزش و پرورش داشت. شرایطی مفصل که انواع موارد جسمی و روحی را شامل می‌شد. آن خبرگزاری از میان آن همه شرایط، تنها قد و وزن و نقص در چهره را برجسته کرد و با تیتر «معلمان خوشگل» به استقبال این خبر رفت. این تیتر در دیگر وبسایت‌ها نیز که تشنه‌ی تیترهای پربیننده بودند بازنشر شد. مدتی بعد با انتشار شیوه‌نامه جذب معلمان، موضوع بیش از پیش زیر ذره‌بین رسانه‌ها قرار گرفت. طولی نکشید که کاربران شبکه‌های اجتماعی سوژه جدیدی برای اظهارنظرهای خود پیدا کردند و با دستمایه قرار دادن بندهای مناقشه‌برانگیزِ این شیوه‌نامه -که اکثرا هم ذیل همین «معلمان خوشگل» جای می‌گرفتند- فضای رسانه‌ای علیه این شرایط استخدامی را داغ کردند. ‌قصه اما تازه شروع شده بود و این نگاه‌های ناقص به بخش‌های اندکی از این شیوه‌نامه، شهیندخت مولاوردی، دستیار رئیس‌جمهوری در امور حقوق شهروندی، را نیز وارد ماجرا کرد. مولاوردی که وعده‌ی پیگیری داده بود و بیشتر پیگیر بندهای مربوط به شرایط زنان بود، در توییتی خبر از بازبینی شیوه‌نامه جذب معلمان داد. به این ترتیب با صحنه‌آرایی خبرگزاری‌ها و به دنبال آن توییت کاربران، این سروصداها نتیجه‌بخش بود و دیگر خبری از آن فهرست بلندبالا نبود. وزارت آموزش و پرورش با صدور اطلاعیه‌ای از بسیاری از موارد عقب‌نشینی کرد. این موضوع در شرایط اعلامی برای آزمون استخدامی دستگاه‌های اجرایی در سال 97 خود را بیشتر نمایان کرد؛ چرا که به موارد انگشت‌شماری برای بینایی و شنوایی اکتفا شد و تنها بندی با عنوان «بیماری‌هايی که براساس تشخیص پزشک مانع انجام وظیفه حرفه‌اي باشد» اضافه شد.

با مرور آنچه گذشت تصور می‌شود شرایط استخدامی تماماً ظاهری و مربوط به «خوشگلی» معلمان بوده است؛ اما وقتی نگاهی به این شرایط می‌اندازیم، موارد جالبی به چشم می‌خورد: «اختلال رفتار و انحرافات اخلاقی و جنسی، اختلالات خلقی (دوقطبی، افسردگی و ...)، اختلالات شخصیتی» و بسیاری موارد دیگر که مربوط به سنجش روانی داوطلبان است. این موارد که نکات دقیق و مهمی را برای گزینش گوشزد می‌کرد مورد استقبال رسانه‌ها واقع نشد و تنها موارد کم‌اهمیتی مثل ویژگی‌های ظاهری پررنگ شد.

15 تیر آزمون استخدامی دستگاه‌های اجرایی برگزار می‌شود که بخش اعظم استخدام‌ها مربوط به آموزش و پرورش است. باید دید چه تجدیدنظرهایی در شرایط استخدام لحاظ خواهد شد.

آنچه بیش از همه در این ناداستان جلب توجه می‌کند این است که خبرگزاری‌ها و کاربران شبکه‌های اجتماعی تا چه اندازه به پیامدهای اعمال خود می‌اندیشند؟ و اگر بدانند عمل آن‌ها تاثیری هرچند اندک در رخ دادن فجایعی نظیر مدرسه غرب تهران دارد آیا در فشردن دکمه «ارسال» تردید می‌کنند؟


  • منتشر شده در شمارۀ 3215 روزنامۀ اصفهان زیبا به تاریخ 13 خرداد 1397
توییترشبکه های اجتماعیمدرسه غرب تهرانامید رجبیروزنامه نگار
من با واژه‌ها زندگی می‌کنم | ژورنالیست‌مسلک
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید