رویای دوردست والاستریت: فرصتهای جهانی و حسرت سرمایهگذار ایرانی
چند بار نام اپل، تسلا، آمازون یا انویدیا را شنیدهاید و به رشد شگفتانگیز ارزش سهام آنها فکر کردهاید؟ چند بار به این اندیشیدهاید که کاش میشد بخشی از سبد سرمایهگذاری خود را به این غولهای جهانی یا استارتآپهای نوآور در آن سوی مرزها اختصاص دهید؟ این رویایی است که برای بسیاری از سرمایهگذاران در سراسر جهان، یک واقعیت روزمره و قابل دسترس است، اما برای ما ایرانیان، اغلب شبیه به نگاه کردن به ویترینی پر زرق و برق از پشت شیشهای ضخیم و نشکن است.
بازارهای سهام بینالمللی، اقیانوسی پهناور از فرصتها هستند؛ فرصتهایی که متاسفانه، دسترسی به آنها برای سرمایهگذاران داخل ایران با موانع جدی روبروست. بیایید نگاهی صریح به این فرصتهای از دست رفته و چالشهای پیش رو بیندازیم.
فرصتهای پشت درهای بسته:
تنوعبخشی واقعی (Diversification): اقتصاد ایران و بازار سرمایه داخلی، تحت تاثیر شرایط خاص خود حرکت میکند. سرمایهگذاری در بازارهای جهانی، امکان تنوعبخشی فراتر از ریسکهای سیستماتیک داخلی را فراهم میکند. این یعنی کاهش وابستگی کل سبد به نوسانات یک بازار واحد و توزیع ریسک در مقیاسی جهانی. از صنایع پیشرفته تکنولوژی در آمریکا گرفته تا بازارهای مصرفی نوظهور در آسیا، هر کدام داستانی متفاوت برای رشد دارند.
دسترسی به موتورهای رشد جهانی: بسیاری از صنایع پیشرو و تکنولوژیهای آیندهنگر مانند هوش مصنوعی، انرژیهای تجدیدپذیر، بیوتکنولوژی و فینتک، در بازارهای توسعهیافته متمرکز شدهاند. سرمایهگذاری مستقیم در سهام شرکتهای فعال در این حوزهها، به معنای قرار گرفتن در مسیر اصلی خلق ثروت در اقتصاد نوین جهانی است؛ فرصتی که بازار داخلی به این گستردگی و عمق فراهم نمیکند.
بهرهمندی از روندهای جهانی: شرکتهای چندملیتی از روندهای اقتصادی، جمعیتی و تکنولوژیکی در سراسر جهان بهرهمند میشوند. سرمایهگذاری در آنها، راهی برای مشارکت غیرمستقیم در رشد اقتصادی مناطق مختلف دنیاست.
حفاظت نسبی از ارزش دارایی: در شرایط تورمی و کاهش ارزش پول ملی، سرمایهگذاری در داراییهای با پایه ارزی متفاوت (مانند سهام شرکتهای خارجی) میتوانست به عنوان سپری دفاعی عمل کند، هرچند این مسیر خود پیچیدگیهای خاص خود را دارد.
چالشهای سخت و سدی به نام محدودیت:
چرا این فرصتها برای ما ایرانیان تا این حد دور از دسترس به نظر میرسند؟ پاسخ در مجموعهای از چالشهای پیچیده نهفته است:
تحریمهای مالی و بانکی: این اصلیترین و بزرگترین مانع است. تحریمها عملاً ارتباط سیستم بانکی ایران با شبکه مالی جهانی (مانند سوئیفت) را قطع یا به شدت محدود کرده است. این امر انتقال پول به خارج از کشور برای سرمایهگذاری و بازگرداندن سود یا اصل سرمایه را تقریبا غیرممکن یا بسیار پرهزینه و پرریسک میکند.
عدم پذیرش توسط کارگزاران بینالمللی: اکثر کارگزاران معتبر جهانی (Brokers) به دلیل قوانین سختگیرانه مبارزه با پولشویی (AML) و رعایت تحریمها (Compliance)، از پذیرش مشتریان با هویت و پاسپورت ایرانی یا ساکن ایران خودداری میکنند. باز کردن حساب کاربری در این پلتفرمها برای ایرانیان داخل کشور تقریبا ممکن نیست.
محدودیتهای قانونی و نظارتی داخلی: قوانین و مقررات داخلی نیز ممکن است محدودیتهایی برای خروج سرمایه به منظور سرمایهگذاری مستقیم در بازارهای خارجی ایجاد کرده باشند یا چارچوب مشخص و امنی برای آن تعریف نکرده باشند.
ریسکهای عملیاتی و واسطهها: برخی ممکن است به استفاده از واسطهها یا روشهای غیرمستقیم و پرریسک روی بیاورند. این روشها علاوه بر هزینه بالا، با ریسکهای جدی مانند کلاهبرداری، عدم شفافیت، مشکلات قانونی و بلوکه شدن داراییها همراه هستند.
حسرت و آینده نامعلوم:
واقعیت تلخ این است که سرمایهگذار ایرانی، با وجود هوش، دانش و اشتیاق به حضور در بازارهای جهانی، به دلیل عواملی خارج از کنترل خود، از بخش بزرگی از فرصتهای سرمایهگذاری بینالمللی محروم مانده است. این محرومیت نه تنها به معنای از دست دادن پتانسیل کسب سود، بلکه به معنای عدم امکان مشارکت در روندهای اقتصادی جهانی و تنوعبخشی بهینه سبد دارایی است.
نگاه کردن به نمودارهای رشد سهام شرکتهای جهانی و عدم توانایی در فشردن دکمه "خرید"، حسی از حسرت و انزوا را به همراه دارد. تا زمانی که موانع اصلی، به ویژه تحریمهای فلجکننده مالی، برطرف نشوند و زیرساختهای لازم برای اتصال امن و قانونی به بازارهای جهانی فراهم نگردد، رویای سرمایهگذاری در والاستریت یا سایر بورسهای معتبر دنیا، برای ایرانیان داخل کشور، همچنان یک "رویای دوردست" باقی خواهد ماند.
با بروکر اوتت مارکتس دیگه دسترسی به والاستریت یک رویا نیست.