در مهرماه سال 1401 کسب و کارهای بسیاری از با موج شیوع کرونا به سمت ارائه خدمات غیر حضوری شتافتند همچنین در این میان به دلیل فیلترینگ گسترده اینستاگرام افراد زیادی کسب و کار اینستاگرامی خود را از دست دادند. امّا این خصلت اقتصاد باعث برقراری یک تعادل شد. برای همین مسابقهای بین خدمات اینترنتی و حضوری شروع شد. (این مقاله شامل تجربهی 5 سالهی بنده در سمت مدیریت لاجستیک ام اف دیزان و بررسی موردی یک سایت فروشگاهی با تجربهی حضور در دو فضای فروش اینترنتی و فروش حضوری است.)
منظور ما در این مقاله خدمات و مشاغلی هست که هم امکان دریافت حضوری خدمات و هم امکان دریافت غیر حضوری (اینترنتی) است. مشاغلی که سعی در برطرف کردن نیازهای ضروری زندگی و کالاهای با اولویت مصرف بالا و هم سعی در شناساندن خدمات خود دارند. برای این منظور در ابتدا به تعریف چند اصطلاح و واژه میپردازیم. برای این منظور بهتر است به سراغ یک روزنهی تفاوت فروشگاه اینترنتی با فروشگاه حضوری برویم. تفاوتی که در اهداف و چشم اندازهای اکثر کسب و کارها به چشم میخورد این است که چرا به یکدیگر میخواهند تبدیل شوند؟ یعنی چرا فروشگاه اینترنتی به مغازه یا دکانی برای ارتباط نزدیک به مشتری نیاز دارد؟ و چرا مغازهها، شرکتها و خدمات حضوری به سمت آنلاین شدن آمدند؟ پس نیاز به بررسی دلایل تبدیل داشتیم.
خب قصد نداریم با سوالهایی که مطرح کردیم ذهن شمارا آزرده کنیم. بالعکس قصد داریم تا با یکدیگر به سوالات ذهنی و با استفاده از نتایج مطالعه موردی کسب و کارهای اینترنتی و حضوری به یک جواب منطقی برسیم.
دلیل تبدیل فروشگاه اینترنتی به مغازه و دکان چیست؟ چون خودم در روند رشد 5 سالهی یک کسب و کار خانگی تولید پوشاک زنانهی تقریبا معروف در اینستاگرام بودم. همچنین شاهد رشد روز افزون سفارشات مشتریان بودم به شخصه دلیل این مورد رو در برند اورنس یا آگاهی از برند خلاصه میکنم. همچنین داشتن مغازه و دکان دلایل دیگری نیز دارد که مهمترین آن لذت حضور و درک صحیح از فرآیند فروش است. چیزی که اکثر کسب و کارهای اینترنتی بدون حضور نهایی مشتری از آن بی بهرهاند (البته این کسب و کارها چیز دیگری دارند که بعدا به آن خواهیم پرداخت).
آگاهی از برند و جلب اعتماد بیشتر مشتریان اینترنتی به مغازهها
با اینکه شرکتهای حضوری زیادی یک شبه ورشکست شدهاند امّا به من اعتماد کنید که کسب و کارهای اینترنتی به واسطهی اینماد کاملا قابل پیگیری و رصد هستند. (امّا به عنوان کاربر انصافا در درج نظر واقعی و صحیح در اینمادشان نهایت انصاف را بخرج دهیم.) امّا بنظرم دلیل دیگری وجود دارد آنهم ایجاد یک پایگاه برای ارتباط صمیمی و بیشتر با مشتریان است.
اینکه چرا یک نفر کسب و کار حضوری خود را به فروشگاه اینترنتی تبدیل میکند دلیلش کاملا به خلق و خوی فرد برمیگردد. امّا اینکه چرا یک شرکت معتبر (با کلّی دب دبه و کب کبه!) تصمیم دارد تا بیشتر منابع خود را برروی بدست آوردن مارکت جهانی آنلاین یا حداقل ایران صرف کند، دلیل جالبتری دارد. خب تقریبا با تحصیل در رشتهی MBA گرایش استراتژی در دانشگاه تهران یک چیز برایم خیلی روشن است؛ در نظر گرفتن جامعه هدف حتی قبل از چیدن استراتژی رشد (استراتژی رشد انواع مختلفی دارد). با این تفسیر اولین دلیل این است:
گسترش مخاطبین کسب و کار و افزایش فروش
دلیل دوم از جنس دلیل تبدیل آنلاین شاپ به فروشگاه حضوری است دلیلی با هدف افزایش مخاطب و نه بهبود کیفیت ارائه خدمات است. زیرا اکثر کسب و کارها به search volume کلمات سرچ شدهی حوزهی کسب و کار خودشان میرسند آب از لب و لوچهی لوگوی آنها آویزان میشود. امّا نباید مخاطبین حوزهی وب را با مخاطبین حضوری یا همان مشتریان حضوری مغازهتان مقایسه کنید. همانطور که در کتاب گرگ وال استریت نوشته شده هر مخاطب سه دلیل برای خرید میخواهد که اگر فروشنده به آن پاسخ دهد؛ از آن خرید خواهد کرد. آن سه دلیل عبارتند از: چرا این کالارو بخرم؟ چرا از شما بخرم؟ چرا الآن بخرم؟
کسب و کارهای حضوری با آن مغازههای چند دهنده حالا میخواهند در یک صفحهی 6.5 اینچی جلوه کنند! فکر کردن به این قضیه خیلی جالب است. حال نه میتوانند به حالت گذشته کالا و جنس کالا رو معرفی کنند! (چه برسد به اینکه مشتری بخواهد فلان جنس پارچه را هم لمس کند!) نه میتوانند خود را در اتمسفر رنگارنگ و معتبر با آن سردر براق معرفی کنند! نه به لطف گسترش این نوع کسب و کارها آنقدر تنها هستند که مشتری نگران تمام شدن اجناس باشد. پس نتیجه میگیریم که پاسخ به سه سوال معاملاتی که با چرا در کتاب ولف وال استریت مطرح میشوند بسیار هوشمندانه باید باشد.
چند وقت پیش یکی از اقوام در یک تورنمنت کال آف دیوتی شرکت کرده بود که میگفت یک فروشگاه موبایل برگزار کننده و اسپانسر آن بود. اسم فروشگاه کاریان همراه بود که در جردن به ساکنین این منطقه و اطراف خدمات حضوری موبایل و تعمیر موبایل ارائه میداد. به محض پرسیدن این اسم به سراغ صفحهی رسمی سایت آنها رفتم و متوجه شدم که این فروشگاه یکی از وارد کننده های گوشی سامسونگ و شیائومی است که به حضور مستقیم هم فعال است. امّا هرچه گشتم در سایت آنها گزینهی خرید را پیدا نکردم و خرید از طریق تماس تلفنی در نهایت تدابیر امنیتی و ارسال مدارک صورت میگرفت. کم که خسته شدهبودم متوجه شدم این فروشگاه زیر برند یا بچه برند یا برند زیر مجموعهای به نام داده ورزی آراد همراه نیز دارد که با نام فروشگاه موبایل آوانید در نتایج گوگل به چشم میخورد.
با گشت و گذار در این سایت و سایر سایتهای مشابه متوجه خواهید شد که تخفیفات سنگین یا به اصطلاح ما موبایلیها تا حدی زیرفروشی (همان زیر قیمت فروشی) دارند که همان دلیلی که در این مقاله بیان کردم در این مطالعه موردی به چشم میخورَد. به این نوع فروشگاههای اینترنتی که با راهی خلاقانه چه اقتصادی و چه تکنیکال مشکلی از مشکلات حل میکنند و در اینترنت فعالیت دارند و تازه شروع به کار میکنند استارتاپ نیز گفته میشود.
خاتمهی مقاله (ختم کلام):
برای آوانید و سایر فروشگاههای اینترنتی که از حضوری به اینترنتی شدن روی آوردهاند آرزوی موفقیت دارم. این مقاله جز مطالعهی موردی یک گوشی فروشی اینترنتی و ذکر دلیل تبدیل فروشگاه اینترنتی به فروشگاه حضوری و بالعکس مانند اوانید avaneed.com محتوای دگر ندارد توسط هوش مصنوعی تولید نشده است. (منبع: به جون مادرم!)